۱۳۹۶-۰۱-۱۱

لیزا تبیانیان با قرار وثیقه از زندان رجایی شهر آزاد شد

به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز لحظاتی پیش در تاریخ ۶ فروردین ۱۳۹۶ لیزا تبیانیان ( عنایتی) که پیشتر در تاریخ ۲۵ اسفند ماه ۱۳۹۵ توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بود ، با قرار وثیقه از زندان رجایی شهر آزاد شد.

خبرگزاری بهایی نیوز پیشتر اطلاع داده بود که” ماموران امنیتی با داشتن حکم جلب وارد منزل این شهروند بهایی شدند و پس از تفتیش منزل و مصادره اموال شخصی ایشان از جمله کتاب های مذهبی وغیرمذهبی، لپ تاب و…وی را بازداشت کردند.”
به گفته یک منبع مطلع” ۶ ماموردر ساعت ۵ عصر در منزل خانم تبیانیان حضور یافتند و به طور کامل منزل آنان را مورد تفتیش قرار دادند.”

به گفته این منبع مطلع ” تا مدتی خانواده این شهروند بهایی اطلاعی از محل نگهداری لیزا تبیانیان در اختیار نداشتند”.

پیشتر محل کسب همسر این شهروند بهایی به نام منصور عنایتی توسط ماموران دولتی اداره اماکن به دلیل باورمند بودن آنان به دیانت بهایی پلمب شده بود و دختر ایشان به همراه همسرشان به نام های عهدیه عنایتی و صهبا مصلحی نیز پیشتر طی ماههای اخیر در شیراز بازداشت شده بودند.

صدها نفر از پیروان آیین بهایی پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی زندانی، شکنجه یا اعدام شده‌اند. بسیاری دیگر از پیروان این آئین نیز از سایر حقوق اجتماعی خود مانند حق تحصیل یا کار محروم شده‌اند.

۱۳۹۶-۰۱-۰۶

وخامت وضعیت جسمی مریم نقاش زرگران و مخالفت با اعزام او به مرخصی درمانی

طبق آخرین گزارش‌های دریافتی از منابع نزدیک به خانواده‎ی مریم نقاش زرگران وضعیت جسمی او هفته‎ی گذشته وخیم شده بوده و بار دیگر با کاهش وزن روبرو شده است.

به گزارش «محبت نیوز» طبق آخرین پیگیری‌های منابع مطلع در تهران وضعیت جسمی «مریم (نسیم) نقاش زرگران» نوکیش مسیحی و زندانی در بند نسوان زندان اوین، در یک هفته‌ی گذشته رو به وخامت گذاشته و نیاز مبرم به رسیدگی ویژه پزشکان متخصص دارد.
این نوکیش مسیحی که مبتلا به بیماری «ASD» است، پیش‌تر تحت عمل جراحی قلب نیز قرار گرفته و طولانی شدن زندان همراه با ضعف جسمی بر شدت بیماری او افزوده است و به گفته‎ی هم‌بندی‌هایش وزن او به سرعت کاهش می‌یابد.

خانواده‎ی خانم زرگران از اواسط سال ۱۳۹۶ اعلام کردند که در پی اعتصاب غذاهای مکرر و شرایط زندان و فشارهای قضایی که با بلاتکلیف گذاشتن پرونده‎ی این نوکیش مسیحی همراه بود وضعیت روحی مریم نقاش زرگران هم آسیب جدی دیده و او را مبتلا به افسردگی نموده است.

او در پی چندین مرحله اعتصاب غذا سال گذشته سرانجام ۳۱ مرداد ماه به مرخصی درمانی اعزام شد ولی درحالیکه هنوز مراحل درمانی او باقی مانده بود شنبه ۲۷ شهریور به زندان برگردانده شد.

نقاش زرگران بار دیگر از ۱۵ تیر ماه در اعتراض به بلاتکلیفی و عدم رسیدگی به پرونده‌ی خود دست به اعتصاب غذا زد. او خواستار آزادی بی‌قید و شرط بود.
در این دوران سه بار به بهداری زندان اون منتقل شد و در نهایت پس از گذشت ۲۷ روز از اعتصاب غذا مسئولان زندان به او وعده دادند تا آزاد خواهد شد و در نتیجه ۱۰ مرداد ماه به اعتصاب غذای خود پایان داد.

او بار دیگر در ۵ خرداد‌ ماه ۱۳۹۵ در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت جسمی، وضعیت پرونده، عدم آزادی مشروط و مخالفت با اعطای مرخصی دست به اعتصاب غذا زده بود و پس از گذشت ۱۱روز اعتصاب غذای اولش در ۱۷ خردادماه با تودیع وثیقه به مرخصی درمانی اعزام شد.

سال گذشته وضعیت مریم نقاش زرگران بسیار وخیم بود. او با وجود آنکه مرخصی داشت و مسئولان به او قول داده بودند که این مرخصی همراه با آزادی مریم خواهد بود اما بار دیگر به زندان فراخوانده شد. این در حالی بود که مدت زمان عدم حضور او در زندان ۴۵ روزغیبت منظور شد.

این نوکیش مسیحی اولین بار در اسفندماه ١٣٨٩ پس از احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت. درپی این بازجویی‌ها که با تهدید خانواده او نیز همراه بود، سوالاتی در خصوص برگزاری کلیسای خانگی و جامع مطرح بوده است.

گفتنی ست تنها پس از گذشت چند روز از بازداشت «سعید عابدینی» در سال ۱۳۹۱ که برای بازدید از خانواده و پیگیری تاسیس یک پرورشگاه به ایران سفر کرده بود، خانم نقاش زرگران نیز طی تماس تلفنی از سوی پلیس امنیت احضار و بازداشت شد .

شایان ذکر است این وضعیت خانواده‎ی نقاش‌زرگران را نیز با آسیب‌های جدی روبرو کرده است. «زهرا پورنوحی لنگرودی» مادر مریم در نتیجه‎ی فشار و استرس ناشی از سلامت فرزندش پس از آنکه برای پیگیری وضعیت خود بارها به دادستانی مراجعه کرد دچار عارضه مغزی شد.

۱۳۹۶-۰۱-۰۳

محرومیت از تحصیل افروز ذبیحی دانشجوی بهایی در پنجمین ترم تحصیلی

 افروز ذبیحی دانشجوی بهایی ترم ۵ رشته‌ی عمران دانشگاه شهید بهشتی، پس از گذراندن ۹۰ واحد درسی، به دلیل باور مذهبی خود از ادامه تحصیل محروم شد. خانم ذبیحی سابقه چندین موفقیت در آزمون استعدادهای درخشان را در کارنامه خود دارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک منبع نزدیک به خانم ذبیحی دراین‌باره گفت: “در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۹۵ درست همزمان با انتشار منشور حقوق شهروندی  ریاست جمهوری و در لحظه شروع امتحانات پایان ترم، از طرف مسئول آموزش دانشکده با خانم ذبیحی تماس گرفته شد و به ایشان شفاها ابلاغ گردید که صلاحیت عمومی دانشجویی ایشان برای تحصیل در دانشگاه تایید نشده است و به همین دلیل از ادامه تحصیل ایشان ممانعت به عمل می آید. در همان روز حذف ترم گردیدند- یعنی تمامی واحدهای ترم جاری ایشان حذف گردید-  و در بخش ثبت نام سایت قید شد که ایشان اجازه ثبت نام ندارد.”

این منبع مطلع در ادامه به گزارشگر هرانا توضیح داد: “مسئول آموزش به ایشان عنوان نمودند که در نامه ای به صورت محرمانه در مورد ایشان صادر گردیده است، عنوان شده که ” از ادامه تحصیل خانم افروز ذبیحی جلوگیری به عمل آید و در صورت اعتراض نامبرده به دبیرخانه هیأت مرکزی گزینش دانشجویی وزارت علوم تحقیقات و فن آوری مراجعه نمایند.”

به گفته این منبع، رییس هیات گزینش دانشجویی آقای دکتر مرتضی نور بخش شفاهاً به شهروند بهایی ابلاغ نموده که دلیل ممانعت از تحصیل ایشان گزارشی از جانب وزارت اطلاعات است که در آن قید شده، ایشان بهایی هستند. با اینحال آقای نوری بخش در حالی اظهار تاسف از بابت جلوگیری از ادامه تحصیل افروز ذبیحی نمودند، که خود حکم عدم تایید صلاحیت وی را صادر کردند.

هر چند محرومیت از تحصیل شهروندان بهایی امر مسبوق به سابقه ای است اما در مورد خانم ذبیحی لازم به توجه است که وی در هنگام ثبت نام در ترم یک، در بخش اطلاعات شخصی دانشجو در سایت سیستم جامع دانشگاهی بر اساس گزینه های موجود لیست: اسلام، مسیحیت، زرتشتی، کلیمی، دین خود را “سایر” مشخص کرده بودند. روشی که بصورت غیررسمی برای ثبت نام در مقاطع تحصیلی از سوی مسئولان به شهروندان بهایی پیشنهاد می شود.

منبع نزدیک به این شهروند بهایی داد: “ایشان بدون تفهیم  اتهام، تشکیل پرونده در کمیته انضباظی دانشگاه و تحقیق در مورد اتهامشان با مجازات منع تحصیل رو به رو شدند. تمامی مسئولین دانشگاه از حکم منع تحصیل ایشان اظهار بی اطلاعی نمودند. همچنین همه مسئولین ذیربط در وزارت علوم مانند بخش بازرسی و پاسخ گویی به شکایات، حراست و مشاور وزیر علوم  و معاونان آن همچنین حقوق بشر اسلامی و بین المللی، نهاد ریاست جمهوری و بیت رهبری علیرغم اظهار تاسف، از ورود به این پرونده اجتناب نموده و مسئولیت رسیدگی آن را صرفا بر عهده ریاست هیات مرکزی گزینش دانشجویی – جناب دکتر مرتضی نور بخش – عنوان نمودند.

لازم به ذکر است دکتر نوربخش  در عین حال  که مرجع صدور حکم منع تحصیل افروز ذبیحی هستند، مرجع رسیدگی به شکایت علیه این حکم نیز محسوب می شوند.

منبع آگاه نزدیک به خانم ذبیحی در پایان توضیحات خود تصریح کرد: “با توجه به اینکه افروز ذبیحی  در روزهای پایانی ترم، حذف ترم گردید، مسئولین درخواست تخلیه فوری خوابگاه را از ایشان نمودند، با این حال از آنجایی که تمام مسئولین دانشگاه اعتقاد داشتند که ظلمی به افروز ذبیحی وارد شده است و وی شرایط صلاحیت عمومی دانشجویی را داراست، در حیطه ی اختیارات خود و نهایتا به دستور مسئول نهاد رهبری و همراهی معاونت فرهنگی دانشگاه ، اجازه یافت که تا پایان ترم در خوابگاه بماند و درامتحانات پایان ترم به صورت غیر رسمی شرکت کنند. اما پس از برکناری ریاست دانشگاه دکتر طهرانچی و معاونت فرهنگی ایشان دکتر میر احمدی و روی کار آمدن مسولین جدید و با شروع ترم جدید به ایشان اعلام کردند که اگر وسایل خود را خارج نکنید ما را مجبور می کنید که وسایلتان را بیرون بریزیم.”

این دانشجوی محروم از تحصیل در سال پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی در آزمون ورودی مدارس استعداد های درخشان قبول شد اما اجازه ثبت نام پیدا نکرد. همچنین پس از پذیرش در آزمون تکمیل ظرفیت سال دوم دبیرستان مدارس تیزهوشان به دلیل آن که در فرم ثبت نام ستون مذهب وجود نداشت ثبت نام شد ولی پس از چند ماه  از این مدرسه اخراج گردید. وی همچنین اجازه  شرکت در آزمون های المپیاد کشوری را پیدا نکرده است .

بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی همه شهروندان ایرانی حق تحصیلات عالیه را دارند. همچنین بر اساس اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تفتیش عقیده ممنوع است و کسی را به صرف داشتن عقیده نمی توان مورد مواخذه قرار داد.

۱۳۹۵-۱۲-۳۰

نوید معلم بازداشت و به زندان منتقل شدند

به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز نوید معلم شهروند بهایی ساکن مینودشت استان گلستان در تاریخ ‌شنبه ۲۲اسفند ۱۳۹۵ مقابل محل کسب خود بازداشت و به زندان منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز نوید معلم به همراه همسر خود کاملیا بیدلیان پیشتر در پرونده موسوم به بازداشت شدگان بهایی استان گلستان به یک سال و شش ماه زندان محکوم شده بود.

به گفته منابع مطلع: “نوید معلم توسط ماموران امنیتی مقابل درب محل کسب خود بازداشت شد و ماموران امنیتی جهت دستگیری همسراو خانم کاملیا بیدلیان به منزلشان مراجعه کردند که به دلیل عدم حضور خانم بیدلیان در منزل وی بازداشت نشده است.”

این منبع مطلع می گوید که ” ماموران عنوان کردند تنها جهت پاسخ به پاره از سوالات نوید معلم به زندان منتقل می شود”.

به گفته یک منبع مطلع دیگر طی روزهای اخیر در شهر گرگان ماموران امنیتی به منزل یکی دیگر از بهائیان که پیشتر به زندان محکوم شده است مراجعه کردند که به دلیل عدم حضور ایشان در منزل ، وی نیز بازداشت نشده است.
بنابر این گزارش ماموران امنیتی در این استان خواهان اجرا شدن حکم زندان شهروندان بهایی که پیشتر در دادگاه تجدید نظر به زندان محکوم شده اند ، هستند.

پیشتر ۲۲ شهروند بهایی در استان گلستان در دادگاه اول به ۱۹۳ سال زندان محکوم شدند که پس از اعلام حکم دادگاه تجدید نظر فرح تبيانيان، پونه ثنايي، مونا امري حصاري، بهنام حسني، پريسا شهيدي، مژده ظهوري، پريوش شجاعي، هنا عقيقيان( گرگان)، شهره صميمي( مينودشت)، بيتا هدايتي، وثاق سنايي و هنا كوشكباغي( گنبد كاووس) به ۱ سال و ۹ ماه زندان روفيا پاكزادان، سودابه مهدي نژاد، ميترا نوري، شيوا روحاني، هوشمند دهقان، مريم دهقان، نازي تحقیقی ( گرگان) كامليا بيدلیان و نويد معلم (مینودشت) هر کدام به ۱ سال و شش ماه زندان محکوم شدند . همچنین تینا موهبتی که پیشتر به یک سال و نه ماه زندان محکوم شده بود حکم وی ابطال و به جریمه نقدی سه میلیون تومانی محکوم شده است. همچنان حکم دادگاه تجدید نظر شهنام جذباني(مینودشت) و شيدا قدوسي(گرگان) که هر کدام به ١١سال زندان محکوم شده اند ابلاغ نشده است.

این شهروندان بهایی پیشتر در تاریخ ۲۶ مهر ماه سال ۱۳۹۱ به صورت دسته جمعی بازداشت شدند و با احکام سنگین ١١سال، ۹ سال و ٦ سال زندان روبرو بودند.

۱۳۹۵-۱۲-۲۴

بی خبری و نگرانی از وضعیت دو نوکیش مسیحی بازداشت شده در ارومیه

خبرگزاری هرانا – علی‌رغم گذشت بیش از دو هفته از بازداشت انوشه رضابخش و سهیل زرگرزاده مادر و پسر نوکیش مسیحی توسط نیروهای اطلاعات سپاه ارومیه، از وضعیت و محل نگهداری آنان اطلاعی در دست نیست. این بی خبری درحالی است که نزدیکان این شهروندان نگران وضعیت سلامت آنان از بابت بیماری های معدوی و میگرن هستند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، انوشه رضابخش (ورونیکا) و سهیل زرگرزاده (اگوستین)، نوکیشان مسیحی، در ابتدای اسفند ماه در شهر ارومیه توسط نیروهای اطلاعات سپاه این شهر در منزل شخصی خود بازداشت شدند و وسایل آنان شامل جزوات و کتاب، توقیف شد.

یک منبع نزدیک به این مادر و پسر نوکیش مسیحی با تاکید بر تداوم بی‌خبری از وضعیت آنان به گزارشگر هرانا گفت: “هم آگوستین و هم مادرش ورونیکا از میگرن عصبی شدید رنج می‌برند. از طرفی، آگوستین معده درد هم داشت. این بی خبری باعث نگرانی شدید نزدیکان آنها در مورد وضعیت جسمی‌شان شده است.”

پیشتر گزارش شده بود، این شهروندان سابقه بازداشت نداشته و آقای زرگران دانشجوی سال چهارم رشته روانشناسی است.

هنگام بازداشت، ماموران اداره اطلاعات سپاه پاسداران در ارومیه، بسیاری از کتاب‌ها و جزوات او شامل چند جلد «کتاب مقدس» مسیحیان و «جزوات الهیاتی» را با خود بردند.

۱۳۹۵-۱۲-۲۱

محرومیت بهروز توکلی، زندانی بهایی، از مرخصی درمانی علیرغم وضعیت نامساعد جسمانی

بهروز توکلی از اعضای سابق گروه رهبری جامعه بهائی در ایران که از اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ زندانی است علیرغم بیماری قلبی از حق مرخصی درمانی محروم مانده و پی گیری‌های خانواده او برای آزادی مشروط بی پاسخ مانده است.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، نعیم توکلی، پسر بهروز توکلی از اعضای سابق گروه رهبری جامعه بهائی در ایران که از اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ زندانی است در مصاحبه با کمپین بین المللی گفت که پدرش تاکنون از مرخصی محروم بوده و علیرغم گذراندن بیش از دو سوم حکم، پی گیری‌های خانواده او برای آزادی مشروط بی پاسخ مانده است.

آقای توکلی گفت که پدرش بیماری قلبی دارد و به دلیل گرفتگی رگ قلب باید عمل جراحی شود.

بهروز توکلی به اتفاق فریبا کمال‌آبادی، سعید رضایی، جمال‌الدین خانجانی، عفیف نعیمی، و وحید تیزفهم اعضای سابق گروه رهبری جامعه بهائیان در ایران هستند که از تاریخ ۲۵ اردیبهشت سال ۸۷ در جریان حمله همزمان نیروهای امنیتی به منازلشان در زندان به سر می‌برند. مهوش ثابت، دیگر عضو این گروه در تاریخ ۱۵ اسفند سال ۱۳۸۶ در مشهد بازداشت شده بود. آنها به جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام متهم و از سوی دادگاه انقلاب هرکدام به ۲۰ سال زندان محکوم شده بودند. مقامات قضایی هیچگاه در خصوص این اتهامات شواهدی ارائه نکرده‌اند.

شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه در مرداد ماه ۱۳۸۹، اعضای گروه رهبری جامعه بهایی ایران را به اتهام «جاسوسی، توهین به مقدسات، تبلیغ برعلیه نظام و رواج فساد فی الارض» به بیست سال زندان محکوم کرد. این حکم در شهریور همان سال در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰ سال کاهش یافت اما دادستان کل کشور حکم دادگاه تجدیدنظر را برخلاف شریعت تشخیص داده و مجددا حکم به ۲۰ سال افزایش یافت. در آذر ماه ۱۳۹۴ اما حکم آنها با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی به ۱۰ سال کاهش یافت.

براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی «در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم می‌کند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین می‌کند. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجرا می‌شود. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک‌چهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می‌شود.»

بهروز توکلی که اکنون ۶۵ سال دارد در زندان رجایی شهر کرج زندانی است. نعیم توکلی فرزند او به کمپین گفت: « از سال ۸۷ تا الان پدرم از مرخصی محروم بوده خانواده خیلی برای مرخصی پی گیری کردند اما هیچ وقت موافقت نشد. هیچ دلیلی هم به ما نگفته اند و نمی گویند که مثلا به فلان دلیل مرخصی نمی دهیم. از طرفی پدرم دو سوم حکم اش را گذرانده و مشمول ازادی مشروط است پی گیری هم کرده ایم اما این هم نتیجه ای نداشته.»

به استناد ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، در مورد محکومیت به حبس تعزیری، دادگاه صادر کننده حکم می‌تواند در مورد محکومان به حبس بیش از ده سال پس از تحمل نصف و در سایر موارد پس از تحمل یک سوم مدت مجازات به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام، حکم به آزادی مشروط را صادرکند.

آقای توکلی درباره وضعیت فعلی پدرش در زندان گفت: «پدرم مشکل قلب دارد یکی از رگ های قلب او بیش از ۷۰ درصد گرفته و نیاز به جراحی دارد. یکبار به بیمارستان منتقل کردند اما بدون مداوا به زندان بازگرداندند. پزشکان گفته بودند که عمل قلب سنگینی دارد و بعد از عمل نیاز به رسیدگی‌های ویژه و ریکاوری دارد که با شرایط زندان امکان پذیر نیست و برای همین توصیه کرده بودند که عمل نکند. بعد از آن هم به دلیل اینکه برای بردن به بیمارستان دستبند و پایند می زنند پدرم و چند نفر دیگر از زندانیان حاضر به رفتن به بیمارستان نشده و گفته‌اند با این وضعیت نمی رویم. فعلا چنین وضعیتی است و یک سال و نیم دیگر از حکم پدرم باقی است اما ما امیدوار هستیم براساس قانون او بتواند با توجه به اینکه بیش از دو سوم حکم اش را سپری کرده آزاد شود.»

بهروز توکلی در سال ۸۴ هم زندانی شده بود. پسر او به کمپین گفت: “سال ۸۴ پدرم یکباره ناپدید شد و بعد فهمیدیم در اطلاعات مشهد زندانی. ما مشهدی هستیم و همه اقوام ما مشهد هستند. پدرم از تهران به مشهد می رفت که ناپدید شد و ۴ ماه زندانی بود. آن موقع دادگاهی برگزار نشد و همین طور ماند تا سال ۸۷ که باز او را گرفتند. آن موقع هم به دلیل بهایی بودن بازداشت کرده بودند.”

او به کمپین گفت که پدرش به دلیل بهایی بودن از بهزیستی اخراج شده است. نعیم توکلی گفت: “پدر من روانشناسی خوانده و در سازمان بهزیستی استخدام شده بود. آنجا یک مرکزی داشتند با عنوان توانبخشی و به کسانی که از نظر ذهنی سالم بودند و از نظر جسمی مشکل داشتند کمک می کردند یک کار و حرفه و شغلی بتوانند پیدا کنند. سال ۱۳۶۰ پدرم را به خاطر بهایی بودن اخراج کردند و دیگر هیچ وقت نتوانست به کار خود برگردد. نه می توانست تجارت کند نه می توانست حساب بانکی داشته باشد و .. هیچ شغلی نمی توانست داشته باشد. یک مدت رفتیم ترکمن صحرا و پدرم یک مغازه کوچک نجاری راه انداخت. درواقع تنها کاری که می شد کرد همین بود.”

اعضای آیین بهایی در ایران بزرگترین گروه اقلیت مذهبی غیر مسلمان در ایران را تشکیل می دهند. در سالهای اخیر، بدرفتاری با بهاییان تشدید شده است و شامل تخریب قبرستان های آنان، دستگیری‌های خودسرانه، حمله به منازل، ضبط اموال، اخراج از کار، و سلب حقوق مدنی اساسی از آنها شده است. جوانان بهایی ایرانی همچنان از حق تحصیلات دانشگاهی محرومند و هردانشگاهی که دانشجویان بهایی در آن مشغول به تحصیل باشند وادار به اخراج آنها می شود. متخصصین بهایی از انتصاب در شغل‌های دولتی محروم هستند و به دلیل اعتقاداتشان از جانب شرکت های خصوصی مورد تبعیض قرار می گیرند. حتی کسانی که از آنها دفاع می کنند نیز مورد حمله قرار می گیرند.

۱۳۹۵-۱۲-۱۷

خواهان عدالت هستم؛ نامه سرگشاده محمد صابر ملک رئیسی به علمای اهل سنت

خبرگزاری هرانا – محمد صابر ملک‌ رئیسی زندانی سیاسی بلوچ سنی مذهب که حکم محکومیت ۱۵ ساله خود را بصورت تبعیدی در زندان اردبیل سپری می کند، نامه ای سرگشاده به علمای اهل سنت در استان بلوچستان نوشته است. وی در این نامه با تاکید بر بی گناهی و شرحی از شکنجه ها و بی عدالتی هایی که در این مدت بر وی گذشته است، تبعیض مذهبی در زندان را نوعی تخلف از قانون دانسته و از علمای اهل سنت با تاکید بر اینکه خواهان عدالت است، می خواهد نسبت به تحقق این مهم و برقراری شرایط مساعد تحمل حبس مطابق قانون، اقدامات لازم را در تعامل با مسئولین ذیربط انجام دهند.

متن کامل محمد صابر ملک رئیسی را در ادامه به نقل از هرانا بخوانید؛

“السلام علیکم و رحمه الله بر شما سروران بزرگوار؛

مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی و مولانا عبدالرحمن ملا زهی و مولانا فضل الرحمن کوهی و دیگر علمای ربانی و حقانی بلوچستان

اینجانب زندانی سیاسی محمد صابر ملک رئیسی فرزند دادعلی ملک رئیسی مشهور به «مولوی داد رحمن سربازی» متولد ۱ بهمن ۱۳۷۰ می باشم که در سن ۱۷ سالگی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در مورخه ۲/۷/ ۱۳۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات در شهرستان چابهار دستگیر و بعد از دو سال بازداشت در بازداشتگاه موقت وزارت اطلاعات زاهدان توسط دادگاه انقلاب زاهدان محکوم به ۱۵ سال حبس در زندان اردبیل و دو سال حبس تعزیری به دلیل خروج غیر مجاز از کشور گشتم. فی الحال هشت سال است که در بند و ۵ سال است که در تبعید در زندان مرکزی اردبیل به سر می برم.

به استحضار شما بزرگواران می رسانم؛

اینجانب در سن نوجوانی و بدون هیچگونه اقدام و اعمال مجرمانه ای، در کمال بی رحمی و بی انصافی دستگیر و محاکمه گشته ام. من به خاطر دیدار با برادرم عبید الرحمن که به دلیل عدم همکاری با وزارت اطلاعات، مقیم پاکستان بود از مرز کشور به صورت غیرمجاز خارج شدم و به دیدار برادرم رفتم و بعد از دو روز از بازگشتم به کشور، همراه دو برادر بزرگترم دستگیر شدم و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات زاهدان منتقل شدم.

از همان ورودم به بازداشتگاه وزارت اطلاعات با شکنجه های غیر انسانی و بی رحمانه روبرو شدم از جمله آنها بسته شدن به تخت شکنجه و به اصطلاح خودشان تخت معجزه بود که مجبور به اقرارهای  اجباری شدم. با داشتن سن کم و عدم توان تحمل آن شکنجه های وحشتناک به هدف و مقصد وزارت اطلاعات که پرونده سازی برای یکی از ما سه برادر برای تحت فشار گذاشتن برادرم عبید الرحمن بود، تن دادم. چون تاب و تحمل آن شکتجه های روحی و جسمی را نداشتم. چراکه نمی توانستم بیشتر از آن توهین و تحقیر و ناسزا به پدرم و تهدید به دستگیری پدرم و شکنجه شدنش و همچنین تهدید به شکنجه و قتل برادرهایم که دستگیر و در بازداشتگاه وزارت اطلاعات بودند، متحمل شوم. همچنین برای هرچه زودتر خلاص شدن من و برادرهایم از آن شرایط و شکنجه های وحشتناک تن به تمام خواسته های وزارت اطلاعات دادم.

وزارت اطلاعات بعد از تسلیم شدنم به خواسته هایشان برای من کلاس های معرفی اعضای گروه ریگی و آموزش های لازم آرمانی گروه گذاشتند. شب ها تا صبح در این کلاس ها که از طرف کارشناس پرونده انجام می گرفت، بی وقفه شرکت کردم. در آن زمان نمی دانستم منظور و هدف از این کار معرفی اعضای گروه ریگی با خصوصیات اخلاقی و هدف و مقصد تشکیل گروه و آرمان این گروه و همچنین نحوه و مکان های عملیات های انجام شده گروه با تصاویر برای چیست و چرا برای من با تمام جزئیات توضیح داده می شود.

اما بعد با مکتوب کردن دانسته هایم به خواسته کارشناس پرونده، متوجه شدم که هدف و مقصد وزارت اطلاعات از این کلاس های معرفی گروه ریگی و تشکیلاتش فقط جلوه دادن من بدون هیچ شبهه ای به عنوان یک عضو  آگاه، فعال و آموزش دیده گروه ریگی برای قضات و مقامات بالا بود. چون هم دستگیری به صورت فیلم و به صورت کتبی مدارک لازم تهیه شد.

از همه مهمتر اینکه جلوه دادن من به عنوان یک فرد که به هدف انجام دادن عملیات وارد کشور شده ام بود. در صورتیکه من بعد از تمام شدن تعطیلات تابستان مدارس و رسیدن به درس و مشقم، به کشور و خانه ام بازگشتم و هیچ مقصد و هدف خاصی را دنبال نکردم. همچنین در جلسات دادگاه برای قضات خاطرنشان کردم که علیرغم پرونده سازی و اعترافاتم در وزارت اطلاعات بنده مرتکب هیج اقدام یا عمل مجرمانه ای نشدم و فقط به دیدار برادرم که مقیم پاکستان بود رفته ام و بعد هم بدون هیچ مقصود عملیاتی وارد کشور شده ام. حتی اینکه زیر شکنجه مجبور به این اقرارها شدم را گفتم و توفیقی به حالم نکرد.

با کمال ناباوری و تاسف از سوی دادگاه گناهکار محسوب شدم و محکوم به ۱۷ سال زندان و تبعید گشتم و به زندان مرکزی زاهدان منتقل شدم. زندانی که امید من و خانواده ام برای حداقل خلاص شدن از شکنجه های روحی و جسمی و اعدام شدنم و  از شر وزارت اطلاعات و فشارها و تهدیدهایش بود، شوم.

چون زندان نیز به نوعی بازداشتگاه وزارت اطلاعات بود. منتها به شکل وحشی تر و متنوع تر. به هیچ وجه کمتر از بازداشتگاه وزارت اطلاعات نبود. من در زندان زاهدان بارها به دلایل مختلفی در تک سلول های قرنطینه زندان با پابند و دستبند با بدترین حال ممکن به سر بردم.

و نیز یکبار توسط زندانی که از طرف حفاظت زندان تحریک شده بود، در قرنطینه با دستان دستبند شده و بدون داشتن هیچ راه دفاعی تا حد بیهوشی کتک خوردم. بعد با بدن خون آلود در گوشه هواخوری قرنطینه انداخته شدم. بینی ام که از ضربات مشت و لگد آن زندانی شکسته بود و نیز خون زیادی هم از دست داده بودم، به خاطر عدم تشکیل پرونده پزشکی، هرگز به پزشک نشان داده نشد. در همان حالم تمام روز در هواخوری رها شدم.

از جریان ۵ خرداد ۱۳۹۱ که سرکوب زندانیان به طرز وحشیانه بود که از سوی گارد ویژه شهر زاهدان  سازمان زندان ها صورت گرفت، الحمدلله خود شما بزرگواران در جریان کامل هستید و حتما هم از موضوع شروع اعتراضات هم خبر دارید. آن هم توهین حفاظت سازمان زندان های استان به ساحت پاک پیامبر و نقض حقوق و کرامت انسانی زندانیان بود. که ما زندانیان سیاسی و دیگر زندانیان همراه ما را تا سرحد مرگ با ضربات مشت و لگد و باتون و گاز اشک آور همراهی و سرکوب کردند. ما با بدترین حال ممکن جسمانی با دستنبد و پابند و بدون آب و غذا و با بی رحمانه ترین وضع ممکن، بدون مداوای جراحات وارده که بر اثر همان سرکوب دچار شده بودیم در قرنطینه زندان به مدت دو ماه همراه نوع دیگر شکنجه های روحی و جسمی از جمله توهین و تحقیر و بی خوابی به سر بردیم. بعد از آن، سی و یک نفر از ما به زندان های مختلف کشور تبعید شدیم.

من همراه سه نفر دیگر به زندان مرکزی شهر اردبیل تبعید شدم. شهر اردبیل یک شهر مذهبی و از مراکز تفکر صفویت و شیعیان تندرو می باشد، که مردم اش هیچ شناختی از ما اهل سنت به جز تفکری که از رسانه های صدا و سیما و رسانه های ارتباط جمعی دیگر تبلیغ و پخش می شود، اطلاع دیگری ندارند، به همین خاطر در تبعیض مذهبی هستیم و بارها مورد توهین و تحقیر و حتی ضرب و جرح از سوی مسئولین زندان و زندانیان متعصب و جاهل قرار گرفته و به قرنطینه منتقل شده ایم.

بدترین این ها، رمضان سال ۱۳۹۳ بود که با تحریک زندانیان متعصب بند مواد مخدر از سوی مسئولین زندان، من و سه نفر از زندانیان سنی و سیاسی، بدست ۶۰ الی ۷۰ نفر از زندانیان جاهل و تحریک شده بند مواد مخدر تحویل داده شدیم. تا حد مرگ کتک خوردیم. از آنجایی که به تصویر کشیدن موضع ما اهل سنت در صدا و سیما  و فیلم های مختارنامه و امام علی (رض) و امثال این فیلم ها که نقش منفی فیلم و دشمنان اسلام را از ما اهل سنت به تصویر کشیده اند و همچنین به اعتقادات و مقدسات ما به صورت واضح اهانت می شود، مثل اهانت به صحابه پیامبر حضرت معاویه (رض) در فیلم مختارنامه به صراحت توسط نقش اول فیلم مختار ثقفی مورد لعن و نفرین قرار می گیرد. و نیز در رسانه های ارتباط جمعی دیگر مثل روزنامه هایی همچون همشهری و کتاب هایی مثل آنگاه که هدایت شدم، اشک قلم و زندگانی عایشه که به زندگی ام المومنین عایشه (رض) می پردازد، صراحتا مورد انتقاد و از مخالفان اسلام قلمداد می شویم.

با این توضیحات در نظر بگیرید که در این شهر با تفکر و دیدگاه مورد اشاره از ما به عنوان مخالفان اسلام یاد می کنند. ضربه زدن به ما را ضربه زدن به دشمنان حضرت علی (رض) و حضرت حسین بن علی (رض) می دانند. هم در زبان و هم در عمل نیت و قصد خود را بارها به ما نشان داده اند. مثل زیر باد کتک مسئولین زندان با دست و پای بسته قرار گرفته شدن، و یا بدست زندانیان جاهل و تحریک شده سپرده شدن و یا در هوای سرد زیر صفر درجه به میله حیاط بسته شدن و یا مورد توهین و تحقیر قرار گرفته شدن و تفتیش عقاید شدن و مورد القاب نامربوط قرار گرفته ایم.

حال از شما بزرگواران خواهشمندم و استدعا دارم، به عنوان رهبران دینی و علمای برجسته ی بلوچستان و نماد وحدت مسلمین اهل سنت و اهل تشیع به مسئولین استانی و کشوری ذیربط یادآور شوید وقتی که یکی را دستگیر، محاکمه و به زندان محکوم می کنید، باید به فکر تحمل زندانش با شرایط طبق قانون هم باشید. زمانیکه تنها جای قانون در کتاب قانون باشد و مجریان قانون خود نقض کننده قانون باشند، پس چرا باید شخصی توسط آنان دستگیر و محاکمه شود؟

ما خواسته غیرمعقول و غیر منطقی نداریم. زمانیکه دستگیر و محاکمه شده ایم، باید طبق قانون با ما برخورد کنند و جایی برای تبعیض وجود ندارد، چراکه قانون برای همه یکسان است و سنی و شیعه، فارس و بلوچ و ترک و مخالف نظام و غیر مخالف نظام ندارد. برخورد تبعیض آمیز در هر زمینه و به هر منظور که باشد، جرم محسوب می شود و از لحاظ قانون متخلف و خاطی باید تنبیه شود اما علیرغم مکاتبات ما و خانواده هایمان، هیچ وقت شاهد اجرای قانون نشده ایم. ازسوی مسئولین هیچ اقدامی برای فریاد رسی و برخورد با متخلف از قانون صورت نگرفته.

حال اینجانب برای رساندن شرایط گذشته خودم و زندانیان دیگر تبعیدی به شما بزرگواران عزیز نامه نوشته ام و خواهشمندم به درخواست ما توجه نمایید. تا اقدامات لازم را برای بهبود شرایط ما زندانیان غریب انجام دهید و باز دوباره هم می گویم، من بی گناهم و مرتکب هیچ جرمی نشده ام. به خاطر عدم همکاری برادرم، گروگان هستم.

با گفتن این حرفها، گله و شکایت از تقدیر و سرنوشت ندارم، بلکه خواهان عدالت و موضع روشن شما عزیزان بزرگوار از عدالت هستم.

۱۳۹۵-۱۲-۱۴

طرح مجدد اتهام فساد فی الارض و پخش فیلم مستند علیه محمدعلی طاهری از سوی صداوسیما

محمد علی طاهری، موسس «عرفان حلقه» روز ۹ اسفند ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی احمدزاده مجددا به اتهام «فساد فی الارض» که در دادگاه قبلی از آن تبرئه شده بود، متهم شد و همزمان یک روز پس از دادگاه فیلم مستندی از شبکه سوم صداوسیما پخش شد که در آن افرادی با صورت شطرنجی در حالی که از شاگردان سابق وی معرفی شدند، خواهان اجرای حکم «اعدام» در مورد آقای طاهری موسس «عرفان حلقه» شدند.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، خواهر محمد علی طاهری در مصاحبه با کمپین بین المللی با اظهار اینکه بدون دلایل مشخص مجددا اتهام فساد فی الارض در دادگاه روز ۹ اسفند ماه برای آقای طاهری مطرح شده است گفت: «ما به شدت نگران هستیم. مسوولان حتی به حکم‌های خودشان هم احترام نمی گذارند. آقای طاهری از اتهام فساد فی الارض تبرئه شده بود و به گفته وکیلش دادگاه روز ۹ اسفند ماه مربوط به رسیدگی اتهام دخالت در امور پزشکی بود با این حال در این دادگاه هیچ صحبتی از این اتهام نشده و به جایش مجددا اتهام فساد فی الارض مطرح شده است.»

آذردخت طاهری در واکنش به این فیلم گفت:‌ «این فیلم برای تشویش افکار مردم است. آقای طاهری شاگردان زیادی دارد که همیشه می گویند از آموزش‌های او نتیجه خوبی گرفته اند چرا آنها را در این فیلم نشان نداده اند. در هیچ کجای این فیلم آقای طاهری نمی‌گوید کار خلافی کرده، تمام حرف‌هایش نصفه و بریده پخش شده است. ما نگران هستیم که این فیلم را به مقاصدی پخش کرده اند.»

محمود علیزاده طباطبایی در تاریخ ۲۶ بهمن ماه در گفتگو با خبرگزاری ایسنا و خبرگزاری ایلنا با اظهار اینکه اتهام «فساد فی الارض» توسط دیوان عالی کشور نقض شده و موکلش از حکم اعدام نجات یافته است، اظهار کرده بود که دادگاه در هفته دوم اسفند ماه مربوط به اتهام «دخالت در امور پزشکی» برگزار می شود با این حال در این دادگاه جدید به این اتهام پرداخته نشده و مجددا اتهام فساد فی الارض مطرح شده است.

آقای علیزاده در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا گفته بود که «تحقیقات» در باره اتهام دخالت در امور پزشکی او «کامل شده است.» این وکیل با تاکید بر آن اظهار کرده بود: «تنها موردی که باید دادگاه بررسی کند همین موضوع است که شاکی خصوصی در این مورد وجود ندارد و اگر در این مورد هم تبرئه شود آزاد می‌شود.» او همچنین اظهار امیدواری کرده بود که موکلش با قرار وثیقه آزاد شود.

از سوی دیگر یک روز پس از دادگاه آقای طاهری، در تاریخ دهم اسفند ماه فیلم مستندی از شبکه سوم صداوسیما ایران پخش شد که برخی از افراد با صورت های شطرنجی شده در مقابل دوربین تلویزیون خود را «آسیب دیده و نجات یافته از فرقه حلقه» معرفی کردند، آنها در طی این فیلم یکساعت گفتند که آقای طاهری مخالفت با دین اسلام را در کلاس هایش تبلیغ می کرده و باعث شده تا آنها از اسلام و خدا دور شوند. در بخش های دیگر این فیلم، فیلم های آرشیوی از آقای طاهری در حال صحبت در کلاس‌ها و جلساتش پخش شد. با این حال آقای طاهری در تصاویر پخش شده از این فیلم از مخالفت با دین اسلام حرفی نزده و یا از رفتارهایش اظهار پشیمانی نکرده است. در واقع این فیلم مونتاژی از بخش های صحبت‌های او در کلاسش و مصاحبه های تک نفره با برخی از شاگردان او است. برخی از صحنه‌های فیلم نیز به نظر می رسد که از بازجویی‌های او توسط ماموران وزارت اطلاعات استفاده شده است.

در بخشی از این فیلم یکی از زنان مصاحبه شونده گفت دخترش که در کلاس های عرفان حلقه شرکت کرده «درسخوان بوده، قرار بوده بعد از درسش معلم اروبیک شود و نماز هم می خوانده» اما بعد از کلاس ها تغییر کرده است و «دیگر نماز نخوانده است.»

در این فیلم این افراد با صورت های شطرنجی شده، اظهار کردند که کلاس‌های آقای طاهری مخالفت با دین را تبلیغ می کرده و باعث شده تا آنها از اسلام و خدا دور شوند. حتی برخی از آنها خواستار اعدام آقای طاهری شدند. با این حال در این فیلم آقای محمد علی طاهری حرفی در مخالف با دین اسلام نزد. در حال حاضر با مطرح شدن مجدد اتهامی که از سوی دیوان عالی کشور نقض شده و پخش این فیلم بر علیه آقای طاهری نگرانی‌ها را در مورد او افزایش داده است.

محمد علی طاهری، موسس «عرفان حلقه» در تاریخ ۱۴ اردبیهشت ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد . به اتهام های توهین به مقدسات، اتهام فعل حرام، رابطه نامشروع «تماس با مچ دست زن نامحرم در زمان عمل فرادرمانی» و به اتهام دخالت در امر پزشکی، تحصیل مال نامشروع و توزیع آثار سمعی– بصری و استفاده غیر مجاز از عناوین علمی پزشکی جمعا به ۵ سال حبس، ۷۴۴ ضربه شلاق و ۹۰۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.

آقای طاهری در تابستان ۱۳۹۳ مجددا به اتهام مفسد فی الارض که قبلا در پرونده اش بررسی شده بود، بازجویی شد. دادگاه او برای این اتهام در اسفند ماه ۱۳۹۳ برگزار شد و در نهایت در خرداد ماه ۱۳۹۴ به این اتهام از طریق منحرف کردن افراد به اعدام محکوم شد. وکلای او به این حکم اعتراض کردند.

سعید خلیلی، یکی از وکلای آقای طاهری روز ۲۹ آذر ماه از نقض حکم اعدام موکلش در شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور نقض و ارسال آن به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برای رسیدگی مجدد خبر داد. طبق گفته خواهر محمد علی طاهری، مدتی پس از آن، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب حکم برائت آقای طاهری از اتهام فساد فی الارض را صادر کرد.

آذر دخت طاهری اشاره کرد که جریمه نقدی ۹۰۰ میلیون تومانی کاملا پرداخت شده و آقای طاهری نیز بیش از دوران پنج سال حکمش را گذرانده است. در حال حاضر نیز طبق گفته وکیلش، برای دیگر اتهامات آقای طاهری قرار منع تعقیب صادر شده است.

۱۳۹۵-۱۲-۱۲

جلسه رسیدگی به اتهامات محمدعلی طاهری تمدید شد

روز دوشنبه نهم بهمن‌ماه، محمدعلی طاهری، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی احمدزاده محاکمه و جلسه دادگاه، برای ارائه مستندات جدید تمدید شده است.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع طاهری، در گفت‌وگو با تسنیم با اعلام این خبر گفت: «جلسه رسیدگی به پرونده موکل، روز گذشته (دوشنبه) در شعبه ۲۶۶ دادگاه انقلاب برگزار و در نهایت هم جلسه دادگاه تجدید شد».

این وکیل دادگستری اضافه کرد: «در این جلسه هم بحث افساد فی الارض مطرح بود و همان کیفرخواست سال ۹۳ قرائت شد که استدلال کردیم مبنای قانونی ندارد زیرا دیوان عالی کشور قبلاً حکمی را که بر اساس این کیفرخواست صادر شده، نقض کرده است».

وکیل مدافع طاهری افزود: «کارشناسان پرونده در جلسه دادگاه اعلام کردند که مسائل مطرح شده در استفتائات، در فایل‌های صوتی آقای طاهری وجود دارد. طاهری نیز اعلام کرد در صورتیکه که فایل‌های صوتی به همراه تصویر باشد، قبول دارد.»

علیزاده طباطبایی گفت: «در نهایت قرار شد در جلسه بعدی دادگاه، فایل‌های صوتی منتسب به آقای طاهری مورد بررسی قرار گیرد و به همین خاطر جلسه دادگاه تجدید و به هفته آینده موکول شد.»

محمدعلی طاهری، مؤسس «عرفان حلقه»، ۶۰ ساله و متولد کرمانشاه است. او در سال ۱۳۸۰ موسسه‌ای به نام «عرفان حلقه» با تمرکز فرادرمانی و طب مکمل در تهران تأسیس کرد. آقای طاهری چندین کتاب نوشته که از سوی وزارت ارشاد مجوز گرفته‌اند و همچنین چند دوره کلاس در دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در خصوص طب مکمل داشته است. دانشگاه طب سنتی ارمنستان در اردیبهشت سال ۱۳۹۰، به محمدعلی طاهری دکترای افتخاری اعطا کرد.

او در سال ۱۳۸۹ برای اولین‌بار به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از سوی نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر و برای ۶۷ روز در زندان اوین تحت بازجویی قرار گرفت. او پس‌ از آن با قرار وثیقه آزاد شد اما مجدداً در تاریخ ۱۴ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۰ بازداشت شد و به اتهام توهین به مقدسات، اتهام فعل حرام و رابطه نامشروع به دلیل «تماس با مچ دست‌ زن نامحرم در زمان عمل فرادرمانی»، دخالت در امر پزشکی، تحصیل مال نامشروع، توزیع آثار سمعی– بصری و استفاده غیرمجاز عناوین علمی ـ پزشکی جمعاً به ۵ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۹۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.

اما آقای طاهری در تابستان ۱۳۹۳ مجدداً برای اتهام مفسد فی‌الارض که قبلاً در پرونده‌اش بررسی‌ شده بود بازجویی شد. دادگاه او در اسفندماه سال ۱۳۹۳ برگزار شد و درنهایت در خردادماه سال ۱۳۹۴ به اتهام فساد فی‌الارض از طریق منحرف کردن افراد به اعدام محکوم شد. با اعتراض وکلای آقای طاهری، پرونده او برای بررسی مجدد به دیوان عالی کشور فرستاده شد.

خواهر محمدعلی طاهری اظهار کرده بود حکم اعدام او از سوی شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور لغو شده و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب فرستاده‌ شده است.

حجاب اجباری؛ اجماع ارکان نظام برای استفاده از “جریمه مالی”

    ۵.فروردین.۱۴۰۲دویچه وله به گفته یک عضو مجلس شورای اسلامی، تمام ارکان حکومت ایران بر سر استفاده از جریمه مالی علیه کسانی که به حجاب ا...