۱۴۰۱-۱۱-۱۱

کشته شدن یک زن اهل کامیاران توسط همسر سابقش

هه نگاو

کشته شدن یک زن اهل کامیاران توسط همسر سابقش

یک زن جوان به نام رضوان ندیمی، اهل روستای “زیویه” از توابع شهرستان کامیاران، توسط همسر سابقش به قتل رسید.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز سه‌شنبه ١١ بهمن ١٤٠١ (٣١ ژانویه ٢٠٢٣) رضوان ندیمی، ٢۵ ساله و اهل شهرستان کامیاران توسط همسر سابق خود، عادل فرج‌اللهی کشته شد.

به گفته منابع هه‌نگاو از کامیاران، این زن جوان که مادر دو فرزند خردسال است و سه سال پیش طلاق گرفته بود؛ با شلیک گلوله اسلحه کلت کمری توسط همسر سابقش کشته شده است.

قابل ذکر است که، عادل فرج‌الهی پس از به قتل رساندن همسر سابق خود، با ترک محل متواری شده است.

با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز و آمار هه‌نگاو، طی هفته جاری دست‌کم ۳ زن در شهرهای کرمانشاه، کامیاران و سنندج به دست افراد نزدیک خود به قتل رسیده‌اند.

دادگاه رسیدگی به پرونده مرضیه امیری برگزار شد.

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

دادگاه رسیدگی به اتهامات انتسابی مرضیه امیری، روزنامه‌نگار و خبرنگار شرق و پایگاه خبری راه پرداخت که چندی پیش به طور موقت از زندان آزاد شده بود، برگزار شد.

روز دوشنبه یازدهم بهمن‌ماه 1401، سمیرا امیری، خواهر این روزنامه‌نگار در صفحه شخصی خود با اعلام این خبر از تفهیم سه اتهام به وی توسط قاضی عموزاد نوشت.

به نوشته خانم امیری اجتماع و تبانی، تشویق به فساد و تبلیغ علیه نظام اتهاماتی است که قاضی به مرضیه وارد دانسته است.

سمیرا امیری همچنین از رد اتهامات توسط مرضیه امیری و دفاع وکیل نیز سخن به میان آورده است.

گفتنی است مرضیه امیری دهم آبان‌ماه 1401، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی عصر روز شنبه ۲۶ آذرماه 1401، با قرار وثیقه ۶۰۰ میلیونی از زندان به طور موقت آزاد شد.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات نیلوفر میرزایی برگزار شد

هرانا

جلسه رسیدگی به اتهامات نیلوفر میرزایی بافتی، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری، امروز دوشنبه ۱۰ بهمن ماه، در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات نیلوفر میرزایی برگزار شد.

در جریان این جلسه که امروز دوشنبه ۱۰ بهمن ماه، در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی علی مظلوم برگزار شده، خانم میرزایی به دفاع از خود پرداخته است.
علیرغم گذشت بیش از سه ماه از زمان دستگیری وی، قاضی با آزادی موقت خانم میرزایی مخالفت کرده است.

نیلوفر میرزایی بافتی، دانشجوی رشته گرافیک (ارتباط تصویری) دانشگاه الزهرا، در تاریخ دهم آبان ماه، توسط نیروهای لباس‌ شخصی در دانشگاه بازداشت و هم اکنون در زندان اوین به سر می‌ برد.

تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.

۱۴۰۱-۱۱-۱۰

خشونت خانگی؛ قتل یک زن توسط برادرش در کرمانشاه

هرانا

یک زن در کرمانشاه توسط برادر خود به قتل رسید. متهم پس از بازداشت، انگیزه خود از این اقدام را اختلافات خانوادگی عنوان کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد آنلاین، یک زن توسط برادرش در کرمانشاه به قتل رسید.

در این گزارش آمده است: ماموران پلیس کرمانشاه در پی گزارش خبری مبنی بر وقوع یک درگیری خانوادگی، به محل واقعه اعزام شدند. آنها پس از حضور در محل، متوجه شدند که سه برادر و یک خواهر با هم وارد نزاع شده اند و در این میان یکی از برادران با چاقو به تنها خواهرشان حمله و وی را زخمی کرده است.

زن مجروح به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد.

بنابر این گزارش، متهم به قتل یک روز پس از این رویداد در پی مراجعه به اداره پلیس بازداشت شد. او انگیزه خود از این اقدام را اختلافات خانوادگی عنوان کرد.

 

۱۴۰۱-۱۱-۰۹

زهرا مهرابی توسط دادگاه انقلاب تهران به حبس محکوم شد

صدای بازداشت شدگان

زهرا مهرابی توسط دادگاه انقلاب تهران به حبس محکوم شد

زهرا مهرابی، دانشجوی دانشگاه تهران، توسط «دادگاه» انقلاب تهران به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد. خانم مهرابی در تاریخ ۴ آبان ماه در جریان اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و پس از مدتی با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.

طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، زهرا مهرابی، دانشجوی دانشگاه تهران به حبس محکوم شد.

بر اساس این گزارش، زهرا مهرابی، دانشجوی دانشگاه تهران، توسط «دادگاه» انقلاب تهران به ریاست علی مظلوم، به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شده است. خانم مهرابی در تاریخ ۴ آبان ماه در جریان اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و پس از مدتی با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.

تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است. زهرا مهرابی دانشجوی رشته مشاوره و راهنمایی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران، ورودی سال ۱۴۰۰، در تاریخ ۴ آبان ماه توسط نیروهای امنیتی در جریان اعتراضات سراسری در تهران بازداشت و در تاریخ ۱۹ آذر با تودیع قرار وثیقه از زندان قرچک ورامین آزاد شد

تشدید بیماری سرطان یک استاد دانشگاه در بازداشت

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، بهناز امانی در تاریخ 28 مهرماه 1401، به دلیل امضای بیانیه‌‌ اساتید دانشگاه در محکومیت سرکوب دانشجویان، بازداشت شد و ۴۶ روز را در زندان قرچک ورامین گذراند.

وی به بیماری سرطان رحم مبتلا است و بیماری او در زندان شدت یافته و به سرطان پیشرفته (متاستاز) تبدیل شده است.

حبس خودسرانه‌ این استاد دانشگاه بنابر گفته‌ وکیل او، دکتر محمود علیزاده طباطبایی، عملا پس از جلب دادرسی در 16آبان‌ماه 1401، و عدم صدور و اعلام قرار به او توسط بازپرس و سامانه‌ زندان علاوه بر آنکه خلاف تمام ضوابط قانونی بوده است، متاسفانه موجب تاخیر در تشخیص بیماری وی و متاستاز سرطان شده است.

علائم ابتلای خانم امانی به بیماری سرطان به پیش از زمان ربودن و حبس ۴۶ روزه‌‌ او بازمی‌گردد. او طی مراجعه‌های متعدد به چند پزشک و جراح زنان، آزمایش‌های مختلفی از جمله نمونه‌برداری انجام داده بود. اما پیش از قطعی شدن نتایج، متحمل بازداشت و حبسی طولانی مدت شد.

با این وجود و نظر به شرایط بهداشتی فاجعه‌بار زندان قرچک، از بیان بیماری خود به مسئولان زندان و بازجوها خودداری می‌کند، تا مبادا در صورت بروز حادثه‌ای در زندان برای او مانند آنچه بر سر #مهسا_امینی آوردند، علت آسیب وارده را به بیماری زمینه‌ای منتسب کنند.

خانم امانی پس از گذشت چند هفته از آزادی موقت‌، با طولانی شدن بلاتکلیفی‌‌ حکم بدوی خود، فرصت پیگری پرونده‌های پزشکی خود از جمله‌ بیماری مذکور را پیدا می‌کند و با اعلام نتیجه‌ پاتالوژی نمونه‌برداری‌های چندگانه، تصویربرداری MRI و سونوگرافی به‌طور دیرهنگام متوجه سرطان رحم می‌شود.

لازم به ذکر است، این استاد دانشگاه به علت متاستاز سرطان بنا به دستور پزشک باید تحت عمل جراحی لاپاراسکوپی رادیکال برای تخلیه کامل رحم قرار گیرد و پس از آن شروع به گذراندن دوره‌های رادیوتراپی کند.

۱۴۰۱-۱۱-۰۸

سنندج؛ حمله و تخریب آتلیه ئەژین توسط ماموران امنیتی و تفهیم اتهام مدیر آن

حقوق بشر کردستان

بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، روز یکشنبه ۱ بهمن، نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به آتلیه «ئەژین» در شهر سنندج یورش برده و ضمن توهین و بی‌احترامی به گلاویژ احمدی ، مدیر آتلیه و کارمندان دیگر اقدام به تخریب وسایل این آتلیه کرده‌اند. ماموران امنیتی همچنین گوشی تلفن همراه مدیر، کامپیوتر و هارد دیسک‌های این آتلیه را نیز توقیف کرده و با خود برده‌اند.

روز گذشته، پس از حضور گلاویژ احمدی در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی کردستان به وی اعلام شده که حکم قضایی به دستور این شعبه صادر شده و را به «اقدام علیه امنیت ملی»، «نشر اکاذیب» و «ارتباط با رسانه‌های معاند» متهم کرده‌اند.

در یک سال گذشته این دومین باری است که ماموران سازمان اطلاعات سپاه به محل کار گلاویژ احمدی یورش می‌برند و اقدام به تخریب وسایل آنجا می‌کنند.

۱۴۰۱-۱۱-۰۷

بحث‌ها حول گرایش جنسی نیکا شاکرمی؛ نیکا گفته بود نلی را «مثل رفیقش» دوست دارد

BBC فارسی

نیکا شاکرمی

آیدا شاکرمی، خواهر نیکا شاکرمی نوجوان کشته شده در جریان اعتراضات در تهران که بحث گرایش جنسی‌اش در شبکه‌های اجتماعی به گمانه‌زنی‌ها و بحث‌های بعضا تنش‌زا منجر شده است، در اینستاگرام تصاویری از مکالمات خود و نیکا را منتشر کرد که در آن نیکا بر علاقه خود به نلی، دوست آلمانی‌اش به عنوان یک «رفیق» تاکید می‌کند.

انتشار این مکالمه عضویت نیکا در جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو را که اساس آن بر فرض رابطه عاطفی او و نلی بود، زیر سوال می‌برد. مسئله گرایش جنسی نیکا شاکرمی با مصاحبه نلی، دوست آلمانی نیکا با نشریه تسایت مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفت.

نلی در آن مصاحبه از رابطه عاطفی خود با نیکا گفته بود. در پی این مصاحبه، شادی امین، فعال حقوق اقلیت‌های جنسی و جنسیتی هنگام دریافت جایزه «پدیداری لزبین‌ها» این جایزه را به نیکا تقدیم کرد.

خانم امین هنگام دریافت این جایزه گفته بود: «نیکا یکی از صدها و حتی هزاران اعضای جامعه ال‌جی‌بی‌تی بود که زندگی‌شان را برای پیروزی این انقلاب به خطر می‌اندازند. تصاویر دوستی‌هایشان، ویدیوهای کلامشان و عکس‌ها و پست‌های شبکه‌های اجتماعی‌شان، ما را به سوی عشق همجنس‌خواهانه و زندگی کوییر آنها رهنمون می‌شود.»

سارا خادم شطرنج‌باز ایرانی با نخست وزیر اسپانیا دیدار کرد

BBC فارسی

سارا خادم با نخست وزیر اسپانیا دیدار کرد

یک شطرنج‌باز ایرانی که اخیرا در جریان مسابقات جهانی بدون حجاب ظاهر شده بود و به اسپانیا نقل مکان کرد با پدرو سانچر، نخست وزیر این کشور، دیدار کرده است.

ساراسادات خادم الشریعه، ۲۵ ساله، که با نام مختصر «سارا خادم» شناخته می‌شود اخیرا در مسابقات جهانی شطرنج سریع در آلماتی، قزاقستان، بدون روسری حاضر شد و گفت به ایران برنمی‌گردد.

آن اقدام در خلال اعتراضات گسترده ضدحکومتی روی داد که بعد از کشته شدن مهسا امینی در جریان بازداشت توسط گشت ارشاد در اواخر شهریور ماه شروع شد. در آن دوره بسیاری از زنان سرشناس ایرانی در انظار عمومی بدون حجاب ظاهر شدند.

پدرو سانچز بعد از میزبانی خانم خادم در اقامتگاه رسمی‌اش، کاخ مونکلوا، در توییتی نوشت که «امروز از زنی که برایم الهام بخش است خیلی چیزها یاد گرفتم.»

او افزود: «من تمام و کمال از زنان ورزشکار حمایت می‌کنم. شما سرمشقی هستید که به پاس خدماتتان جهان جای بهتری است.»

در تصاویری که دفتر نخست وزیر اسپانیا منتشر کرد خانم خادم درحال گفتگو با او دیده می شود. آن دو در عکس دیگری ظاهرا درحال بازی شطرنج هستند.

حضور سارا خادم، استاد بزرگ شطرنج ایران،‌ بدون حجاب اجباری در مسابقات جهانی شطرنج در قزاقستان واکنش‌های زیادی به همراه داشت.

رئیس فدراسیون شطرنج ایران با انتقاد از او گفته بود: «خادم‌الشریعه از طریق فدراسیون در این رقابت‌ها حضور نداشته و به صورت آزاد رفته و این اقدام را انجام داده است. انتظار نداشتیم که این شطرنج‌باز این اقدام را انجام دهد، چون در مسابقات قبل با رعایت موازین شرکت کرده بود.»

روزنامه ال‌پائیس چاپ مادرید در گزارشی به نقل از دو منبع نزدیک به خانم خادم تایید کرد که او پس از پایان بازی‌های قزاقستان «به ایران باز نمی گردد» و به همراه همسر و فرزندش،‌ احتمالا «در اسپانیا زندگی خواهد کرد.»

خانم خادم پس از نقل مکان به اسپانیا در ماه ژانویه به ال پائیس گفت که احساس می‌کرده با حجاب اجباری «خودش نیست و تصمیم گرفته به این وضعیت پایان دهد.»

این روزنامه نوشت که «ایران مثال بسیار خوبی است از اینکه چطور افراطگرایی سیاسی و مذهبی می‌تواند موفقیت‌های ورزشی را نابود کند.»

دادگاه تجدیدنظر؛ مریم دریسی به بیش از ۲۲ ماه حبس محکوم شد

هرانا

مریم دریسی، دانشجوی دانشگاه ساوه، توسط دادگاه تجدیدنظر استان فارس به ۲۲ ماه و هفده روز حبس محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی پانزده ماه حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مریم دریسی به تحمل حبس محکوم شد.

براساس این حکم که توسط دادگاه تجدیدنظر استان فارس صادر شده خانم مریم دریسی، از بابت اتهام “توهین به رهبری” به تحمل پانزده ماه و یک روز و از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به تحمل هفت ماه و شانزده روز در مجموع به ۲۲ ماه و هفده روز حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی پانزده ماه حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.
مریم دریسی، پیشتر توسط شعبه ۱۰۳ دادگاه انقلاب کازرون به تحمل یک‌ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد و در پرونده ای دیگر، توسط شعبه ۱۰۲ همین دادگاه به ۳ سال حبس محکوم شد.

خانم دریسی روز شنبه ۲۳ مهر، توسط نیروهای امنیتی در شیراز بازداشت و به زندان عادل آباد این شهر منتقل شد. وی نهایتا روز چهارشنبه ۱۱ آبان ماه، با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.

مریم دریسی، دانشجو کارشناسی ارشد دانشگاه ساوه و اهل شهرستان کازرون است.

در رابطه با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱
بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به بهانه بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان در طولانی ترین اعتراض سراسری-پیوسته در عمر جمهوری اسلامی، با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت به خیابانها آمدند. هزاران بازداشت شده، صدها کشته و زخمی از جمله نتایج برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی-انتظامی با معترضان است. در این رابطه بیشتر بخوانید.

۱۴۰۱-۱۱-۰۶

بچه‌های دروازه‌غار چشم انتظار «خانوم محیا»؛ محیا واحدی کیست؟

ایران وایر

محیا واحدی: تلاشمان این است که بی‌عدالتی و ظلم‌های این روزها باعث نشود به هر شکلی از ظلم عادت کنیم.

«خانوم محیا… به خانوم محیا بگین قول دادم دیگه دور خلاف نگردم، نگشتم، قول داد تنهام نذاره، به خانوم محیا بگین بیاد. من سر قولم موندم چون اون همیشه سر قولش می‌موند. بهش بگین قول میدم انقدر درس بخونم تا برم دانشگاه، ولی اون باید باشه تا ببینه.»

این پیغام را یکی از بچه‌های «محیا واحدی» برای «ایران‌وایر» فرستاد، به امید اینکه به دست فردی برسد که او را «عزیزتر از مادرش» می‌داند.

«محیا واحدی» یا آ‌ن‌طور که کودکان حاشیه‌نشین او را می‌خوانند، «خانوم محیا»، روز یکشنبه ۲۵دی‌۱۴۰۱ در محل کارش دستگیر شد و بعد همراه ضابطین قضایی برای بازرسی به خانه رفتند و تعدادی از اقلام الکترونیک مثل موبایل، چند فلش و چند دست‌نوشته‌هایش را برداشتند و به اوین بردند. از آن روز تاکنون، او تنها یک تماس کوتاه تلفنی با مادرش داشته است.

***

خانوم محیا نگران کودکان بود
یکی از فعالان حقوق کودک به این سوال که «محیا واحدی» کیست، پاسخ داد: «از من نپرس، از بچه‌های روستای مغ سرباز، شیرآباد زاهدان، قلعه‌ساختمان مشهد، از کوچه‌ پس کوچه‌های دروازه‌غار و خاک‌سفید و محله شاپور بپرس محیا واحدی برای آن‌ها چه کرده است؟»

محیا واحدی، فعال اجتماعی، از اعضای هیات مدیره جمعیت امام علی و بنیانگذار «خانه علم» دروازه‌غار است. او که دانش‌آموخته معماری بود، برای ارتباط بهتر با کودکان حاشیه‌نشین، روانشناسی نیز خواند.

محیا واحدی سوال‌هایی داشت، سوال داشت که «چرا باید مواد مخدر در محلات حاشیه به راحتی در دسترس باشد؟»، چرا «یک کودک معتاد متولد می‌شود؟»، «چرا نباید یک کودک امکان درس خواندن داشته باشد»، «چرا یک کودک باید مجبور به زباله‌گردی و کار در خیابان شود» برای یافتن پاسخ به این سوال‌ها، از چهارده سال پیش قدم در راهی گذاشت در نهایت به بازداشت او ختم شد؛ راه حمایت از کودکان حاشیه‌نشین.

یکی از داوطلبان «خانه علم‌» دروازه‌غار به «ایران‌وایر» می‌گوید: «محیا با کودکان و زنانی کار می‌کرد که بدترین چهره زندگی را دیده بودند، ظلم و خشونت عریان را، اما حتی آن‌ها هم باور نمی‌کنند در این کشور امثال محیا‌ها بازداشت می‌شود، بازداشت محیا حتی برای آن‌ها هم ظلمی باور نکردنی است.»

محیا واحدی مربی کارگاه «ارتباط با کودک» جمعیت امام علی نیز بود. یکی از کارآموزان محیا واحدی در این کارگاه در رابطه با او به «ایران‌وایر» گفت: «او نگران بود. نگران استعدادهای نابی که در محلات فقیرنشین به علت نبود امکانات ورزشی و هنری و فقدان سازوکارهای حمایتی، تباه می‌شدند. کودکانی که کودکی نکرده در دام مخدر یا باند‌های زورگیری و بزهکاری و سرقت، کودکی نکرده، می‌پژمردند. محیا نگران‌ترین آدمی بود که دیده‌ام و از جان مایه می‌گذاشت برای کودکان.»

فقط دعا نکنیم تا «هیچ کسی اسیر اعتیاد و فقر و بی‌عدالتی نباشد»
«خانه علم» دروازه‌غار سال ۱۳۹۰ به همت محیا واحدی پایه‌گذاری شد. خانه‌ای برای کودکان کار و حاشیه. خانه‌ای نه فقط برای علم آموزی، برای زندگی امن، ایمن و شاد کودکان؛ برای کودکی کردن.

کلاس‌های نمایشنامه خوانی، نقاشی و …، از برنامه‌های «خانه علم‌» دروازه‌غار بود. محیا واحدی از بنیانگذاران «لیگ پرشین» نیز بود، لیگ فوتبالی برای کودکان در حاشیه. او روزی در حال عبور از روی پل رودخانه خشک شده‌ای در اطراف قصرقند در سیستان‌وبلوچستان، متوجه کودکان و نوجوانانی می‌شود که تکه‌هایی از پلاستیک را به شکل توپ درآورده و با آن بازی می‌کنند. دیدن آن صحنه منجر می‌شود به تشکیل تیم فوتبال پرشین بلوچستان که هر سال هم در لیگ پرشین قهرمان می‌شدند.

یکی از داوطلبان «خانه علم» دروازه‌غار به «ایران‌وایر» گفت: «با بچه‌های دروازه‌غار رفتیم پیش کودکان زباله‌گرد، و او مثل همیشه بعد از فوتبال، بچه‌ها را دور زمین جمع کرد تا دست هم را بگیرند و دعا کنند تا هیچ کودکی اسیر اعتیاد و فقر و بی‌عدالتی نباشد.»

یکی از دوستان محیا به «ایران‌وایر» گفت: «محیا لیستی داشت از کارهایی که باید انجام شود، یکی از آن‌کارها، خانه اشتغال دروازه‌غار بود.»

این خانه سال ۱۳۹۵ افتتاح شد. محلی برای خود اشتغالی زنان حاشیه. کسب و کاری که با تلاش‌های گروه کارآفرینی جمعیت امام علی رونق گرفت و تا امروز محل کسب درآمد زنان آن منطقه است. زنان در این خانه علاوه‌بر کارآفرینی و فعالیت اقتصادی، از حمایت‌های آموزشی، پزشکی، روانپزشکی، مددکاری و . . . نیز برخوردار شدند.

او پس از انحلال جمعیت امام علی گفته بود: «مگر ما چه کردیم اینجا؟ غیر از این بود که یک بچه‌ای آمد اینجا درس خواند؟ غیر از این بود که یک بچه‌ای توانست فضایی داشته باشد برای شادی کردن، کودکی کردن؟ کجای این کار جرم است؟ کجای این کار شبهه‌برانگیز است که احضار می‌شویم برای پاسخ دادن؟ ما سوال داشتیم، ما سوال داشتیم که چرا این محله‌ها در مواد مخدر غرق است؟ چرا این کودکان پشت در‌های مداس هستند؟ کجای اخلاق و عدالت می‌پذیرد این سرنوشت کودکان را؟ با کدام الفبا نوشته‌اید این قانون را؟»

جمعیت منحل شده امام علی نیز پس از بازداشت محیا واحدی طی بیانیه‌ای پرتکرارترین سوال این روزها را دوباره مطرح کرد: «بی‌پاسخ ماندن یک پرسش درست، دلیل بر تکرار نکردنش نیست: به چه جرمی بازداشت کرده‌اید؟!»

واکنش غزل رنجکش به نابینا شدن با شلیک مأموران حکومت: این بهای آرزوی ما است

VOAPNN

Ghazal Ranjkesh غزل رنجکش

یکی از معترضانی که با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی یک چشمش را از دست داده، با اشاره به تفاوت «زندگی‌ها و دغدغه‌های» مردم ایران و جهان، نابینا شدن را «بهای آرزوی» همه معترضان دانست.

غزل رنجکش روز چهارشنبه پنجم بهمن در روایتی اینستاگرامی نوشت: «معلولیت جسمی هم صرفا یک واژه بی‌معنی است این روزها، چون همه این زخم‌ها به قول شما نشان‌دهنده شرافت و قدرت بانوان ایرانی است.»

او گفت که این یک مثال بود از تفاوت زندگی‌ها و دغدغه‌های ما و باقی مردم دنیا.

غزل رنجکش، دانشجوی رشته حقوق بندرعباس، روز ۲۴ آبان وقتی از محل کارش به خانه باز می‌گشت، بر اثر شلیک گلوله ساچمه‌ای توسط فردی که گفته می‌شود «یک مأمور لباس شخصی» جمهوری اسلامی بود، بینایی چشم راستش را از دست داد.

خانم رنجکش، درباره این که مردم او را «قهرمان» می‌نامند، این «معلولیت جسمی» را «ناشی از اعمال وحشیانه» نیروهای جمهوری اسلامی خواند.

او با بیان این که «آدمی که روحش ضدگلوله است، هیچ چیز نمی‌تواند جلوی رشدش را بگیرد»، تأکید کرد: اگر این بهای آرزوی همه‌مان باشد، فدای سر همه‌مان.»

پیش از این، ۱۴۰ پزشک متخصص چشم اعلام کردند: «تعداد زیادی از شهروندان بر اثر اصابت ساچمه و پینت‌بال در جریان تلاش عمال حکومت برای سرکوب خیزش انقلابی مردم ایران، بینایی یک یا هر دو چشم خود را از دست داده‌اند.»

تنها در سه بیمارستان «فارابی، رسول‌اکرم، و لبافی‌نژاد»، چشم‌پزشکان تخمین زده‌اند که در جریان سرکوب اعتراضات سراسری ایران از ۲۶ شهریور تا پایان آبان «بیش از ۵۰۰ بیمار» را که «چشم‌هایشان به‌شدت آسیب دیده بود» پذیرش کرده‌اند. پزشکان در استان کردستان نیز از «حداقل ۸۰ نفر» سخن گفته‌اند که چشمانشان مجروح شده است.

۱۴۰۱-۱۱-۰۵

کژال وطن‌پور فعال حقوق زنان و کودکان برای اجرای محکومیت حبس به اجرای احکام ایلام فراخوانده شد

هه‌نگاو

کژال وطن‌پور فعال حقوق زنان و کودکان برای اجرای محکومیت حبس به اجرای احکام ایلام فراخوانده شد

کژال وطن‌پور دانش‌آموخته کارشناسی ارشد حقوق و فعال حوزه زنان و کودکان که در جریان مقاومت مردمی ایلام بازداشت و به حبس محکوم شده بود، برای اجرای حکم حبس به اجرای احکام دادگستری ایلام فراخوانده شده است.

بر اساس اطلاع هه‌نگاو کژال وطن‌پور فعال حقوق زنان و کودکان اهل گیلانغرب استان کرمانشاه که در جریان مقاومت مردم ایلام در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ به‌صورت بسیار خشنی توسط نیرو‌های امنیتی بازداشت شده بود، به دلیل پرونده‌سازی در دو دادگاه کیفری و انقلاب، در مجموع بە دوسال و شش ماه حبس محکوم شده است.

دادگاه کیفری و انقلاب ایلام وی را از بابت اتهاماتی نظیر اخلال در نظم و آسایش عمومی تبلیغ و فعالیت علیە نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی، همکاری با شبکە‌های معاند در مجموع بە دوسال و شش ماە حبس محکوم کە در‌نهایت در دادگاه تجدید با یک درجە تخفیف، ایشان به یکسال حبس تعزیز و شش ماه تعلیقی، دوسال ممنوعیت خروج از کشور، ابطال گذرنامه و مشاوره حقوقی رایگان بەمدت ۱۱۰۰ ساعت دریکی از ادارات استان ایلام محکوم شده است.

کژال وطن‌پور ۳۰ شهریورماه در ورودی کتابخانه پارک کودک در ایلام زمانی که در راه بازگشت بە منزل بوده توسط چندین نفر لباس شخصی با خشونت زیادی بازداشت و به یکی از بازداشتگاه‌های امنیتی ایلام منتقل شده است. در ایام بازداشت توسط ماموران اطلاعات سپاه استان ایلام مورد شکنجه جسمانی و روانی برای اعتراف اجباری قرار‌گرفته است و در‌نهایت بە بند زنان زندان مرکزی ایلام منتقل شده است.

به گفته یک منبع مطلع، کژال وطن‌پور در تمام زمان بازداشت از ملاقات با خانواده و همچنین از داشتن وکیل در پروندە دادگاه انقلاب محروم بودە است.

وی دانش‌آموخته کارشناسی ارشد حقوق بین‌الملل میباشد که طی سال‌هایباخیر با مبادرت به مشاوره حقوقی رایگان به زنان بخصوص زنان آسیب دیده و کودکان کمک نموده و در نشریات محلی نیز مقالاتی در خصوص آگاهی‌سازی حقوقی نسبت به موضوعات حقوق زنان نوشته است.

هه‌نگاو تاکید میکند کژال وطن‌پور به‌هیچ‌وجه از تضمین‌های یک رسیدگی منصفانه حتی بر اساس قوانین داخلی ایران از‌جمله دسترسی به وکیل برخوردار نبوده است

قطع همکاری دانشگاه فردوسی با یک استاد به دلیل حمایت از دانشجویان

ایران وایر                                                                                                                                                                                                                                                                                                    مهشید گوهری، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، در صفحه اینستاگرامش اعلام کرد که بعد از ۷سال تدریس مستمر در دانشگاه  فردوسی مشهد، این دانشگاه به‌دلیل حمایت او از دانشجویان معترض اعلام «قطع همکاری» کرده است.

دانشگاه فردوسی مشهد یکی از استادان ادبیات این دانشگاه را به دلیل حمایت از اعتراضات دانشجویان اخراج کرده است.

مهشید گوهری، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، در صفحه اینستاگرامش اعلام کرد که بعد از ۷سال تدریس مستمر در دانشگاه فردوسی مشهد، این دانشگاه به‌دلیل حمایت او از دانشجویان معترض اعلام «قطع همکاری» کرده است.

این استاد دانشگاه همچنین در اینستاگرامش نوشت: «این ترم شرایطی فراهم شد که به‌صورت عملی مشق خردورزی و آزاداندیشی و حق‌جویی را در دانشگاه تمرین کنیم و همین بهانه‌ای شد برای پاکسازی گروهی از ما مدرسان ادبیات دانشگاه فردوسی.»

این استاد مدعو دانشگاه فردوسی مشهد در پایان گفته: «به امید روزهایی زیباتر برای سرزمین عزیزم ایران و به امید روزی که دوباره رو در روی دانشجویانم با آنها سخن بگویم و از یکدیگر بیاموزیم. مرا در خاطرت بسپار، من فرزند ایرانم، که مثل مادرم، مانند ایران، زنده می‌مانم.»

۱۴۰۱-۱۱-۰۴

در پیشرفت و کار برای زنان دارای رکورد هستیم

ایسنا

 

 

ایسنا/کرمان عضو ارشد پژوهشکده زنان گفت: جمهوری اسلامی در پیشرفت و کار برای زنان دارای رکورد است. درجه یک نیستیم اما شتاب ما در حل مسائل خیلی زیاد بوده و مسائل را حل کرده‌ایم مثل گسترش خانه های بهداشت، ریشه‌کنی بیسوادی و … و این کارها با وجود همه مشکلات از جمله تحریم، کارهای جناحی، بودجه و … انجام شده اما مردم اطلاع ندارند و احساس رضایت در زنان نیست.

دکترفریبا علاسوند صبح امروز چهارم بهمن ماه در نشست تخصصی مشاوران امور بانوان ادارات استان کرمان اظهار کرد: ظاهرا یا واقعا بخش عمده‌ای از سیاست‌مداران، مدافعان حقوق زن و کنشگران در دنیا به دنبال حل مسائل زنان در ابعاد جهانی، منطقه‌ای و ملی هستند.

وی افزود: از زمانی که حل مسائل زنان در دنیا مطرح شده کارهای زیادی انجام شده و ممکن است ما برخی از کارها را به لحاظ مبانی و اهداف قبول نداشته باشیم، اما اینکه کارهای زیادی صورت گرفته، قابل انکار نیست.

علاسوند بیان کرد: این کارها مدل و روش‌هایی دارد که اگر شناخته شده و چارچوب‌ها بهتر درک شود که میزان موفقیت یا شکست ناشی از چیست؟ در روش‌های ما نیز موثر است.

این پژوهشگر حوزه زنان گفت: بی‌تردید یکسری اهداف در کارهایی که انجام می‌شود، وجود دارد و کوشش‌های اولیه‌ای که در سطوح بین‌المللی برای حل مسائل زنان صورت گرفت، در واقع کارش مفهوم‌سازی و هدف‌سازی برای این بود تا بعدا مسائل زنان مدیریت و حل شود.

وی در ادامه با بیان اینکه مشکل این است که ما خیلی وقت ها در مبانی متوقف می شویم و عملیاتی نیستیم، اظهار کرد: اولین کوشش جهانی برای حل مسائل زنان در ۱۹۶۹ بود و اعلامیه رفع تبعیض علیه زنان تصویب شد. ۱۰ سال بعد کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان نوشته شد که این کنوانسیون حقوق زنان را فهرست نکرده اما یکی از حوزه های مفهومی مهمی که آنها می چینند، تبعیض را تعریف می کند.

علاسوند با بیان اینکه نمی‌شود کسی که در حوزه مسائل زنان در هر سطحی کار می‌کند، از برخی اسناد پایه این حوزه مطلع نباشد، افزود: کنوانسیون حقوق زنان تبعیض را اینگونه تعریف می‌کند که هرگونه تمایز بر اساس جنسیت تبعیض است و این مفهوم تفاوت‌های مربوط به جنسیت را مطرح می‌کند و در مجموع به دنبال جهانی سازی یکسری از مفهوم‌ها هستند.

عضو ارشد پژوهشکده زنان گفت: یکی از مهم‌ترین مبانی که دارند، کار روی معنا و مفهوم “Gender” (جنسیت) است که بزرگ‌ترین اشتباه ما در کشور این بود که به جنسیت معنا کردیم در حالی که در کشورهای دیگر همین معناست و در واقع ” Gender” یک ایدئولوژی و مفهوم پویا و در حال تغییر است.

وی ادامه داد: از سال ۲۰۰۰ به این سمت، “”Gender را به معنای انواع جنسیت‌ها گرفتند و این فاجعه هزاره سوم است که نمی‌دانیم به کجا می‌رسد.

علاسوند تصریح کرد: این مسئله مهمی است که وقتی آنها یک دسته مبانی را وسط می‌گذارند، شک نکنید آن مبانی را تا جزئی‌ترین اسناد عملیاتی خودشان محل توجه قرار می‌دهند.

وی بیان کرد: اهداف آنها روشن است و هدف اصلی آنها در بحث زنان برابری جنسیتی است و عدالت جنسیتی یک راهبرد موقتی برای رسیدن به برابری جنسیتی است.

این پژوهشگر حوزه زنان اظهار کرد: در سال ۱۹۹۵ یک سند عملیاتیِ اقدام محور نوشته می‌شود که به سند پکن معروف و در واقع یک برنامه اقدام است. مسائل این سند هنوز تازگی دارد مثل زنان و آموزش، زنان و اشتغال، زنان و حقوق بشر و در این موضوعات ۱۲ عرصه تعریف کرده است.

وی افزود: در سند پکن اقدامات اجرایی، آموزشی، رسانه‌ای و … مشخص است و اینکه چه نهادی چه کاری را انجام بدهد؛ رسانه قطعا وظیفه دارد به آگاهی بخشی بپردازد.

علاسوند با اشاره به تدوین اسناد مختلف و عملیاتی نشدن آنها عنوان کرد: اگر انسان‌ها اینقدر جناحی و خطی فکر نکنند و بر اساس مشکلات واقعی سند فراجناحی بنویسند، می‌تواند برنامه اقدام و عمل همه دولت‌ها و جناح‌ها قرار بگیرد؛ این اشتباه است که هر نهادی برای خودش پژوهش کند در حالی که نهاد اجرایی کارش اجراست.

وی گفت: جامعه قدرتمند زنان جامعه‌ایست که بتواند تعدادی از مسائل را به عنوان اولویت‌ها به تفاهم تمام کسانی که بودجه‌ها را تقسیم می‌کنند، برساند و این هم‌افزایی را ایجاد کند و در گام اول باید مسائل را اولویت‌بندی کنیم.

عضو ارشد پژوهشکده زنان با اشاره به اینکه باید اهداف متنوع و متکثر داشته باشیم و هر سازمانی بخشی را دنبال کند، افزود: یکی از مهم‌ترین مسائل در استان‌ها آسایشگاه‌های روانی است که ابعاد زنانه دارد. گاهی خانواده، پسر بیمار را رها می‌کند که از خانه بیرون برود اما نمی‌شود این برخورد را با دختر بیمار کرد و سر کردن با یک دختر بیمار روانی خیلی سخت است.

علاسوند تصریح کرد: مسائلی را زنان و دختران دارند که به هیچ وجه مردان ندارند و بدتر از این وضعیت، این است که هیچ کس در استان‌ها به برخی از این مسائل فکر هم نمی‌کند و می‌بینیم آمار برخی مسائل خیلی بالاست.

وی بیان کرد: باید مسائل را در یک اتاق فکر به تفاهم رسانده و هر دستگاهی اقدام خود را درخصوص کلان مسئله انجام دهد و امیدوارم استان کرمان به عنوان پایلوت این کار را دنبال کند.

عضو ارشد پژوهشکده زنان با بیان اینکه آموزش بحث بسیار بسیار مهم و حوزه حساسی است، گفت: برخی کشورها در سال ۲۰۱۵ اولویت را بر حوزه آموزش گذاشتند و گفتند آموزش با کیفیت برای همگان تا ۲۰۳۰ و برای آن ۱۶ هدف نوشتند؛ اولویت آموزش مسئله‌ای است که باید ماها نیز در دستور کار بگذاریم.

علاسوند در بخش دیگری از سخنانش گفت: در کشورهای مختلف ادراک سنجی و احساس سنجی از کارهایی است که در پیامد برخی اقدامات انجام می‌دهند.

این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه برگزاری کنگره زنان تاثیرگذار در مقطع کنونی کار هوشمندانه‌ای بود، تصریح کرد: تخریب این همایش موجب می‌شود مردم احساس بدتری داشته باشند.

وی افزود: اینکه فکر کنیم بدبخت‌ترین موجودات روی زمین ما ایرانی‌ها هستیم خیلی احساس غلطی است؛ درصدی وجود دارد و همه جای دنیا مشکلات از جمله زنان فقیر، دارای مشکلات چندوجهی و … هست اما این احساس و ادراک باید برای سیاستمدار ما مهم باشد و اطلاع‌رسانی کند.

علاسوند بیان کرد: ادراک سنجی گاهی به برنامه‌های ما کمک می‌کند و جزء اقدامات بسیار مهم است.

زندان اوین؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی طاهره بجروانی

هرانا

خبرگزاری هرانا – طاهره بجروانی، همسر علی فتوحی کوهساره، از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸، علیرغم گذشت ۳۳ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین بسر میبرد. قرار بازداشت خانم بجروانی به مدت یک ماه دیگر تمدید شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طاهره بجروانی، همچنان به صورت بلاتکلیف در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر میبرد.

یک منبع مطلع ضمن بیان اینکه قرار بازداشت خانم بروجنی، به مدت یک ماه دیگر تمدید شده است، به هرانا گفت: “تا کنون از دلایل بازداشت این شهروند اطلاعی حاصل نشده اما احتمالا دستگیری او به دلیل حمایت از اعتراضات سراسری و دادخواهی جان باختن همسرش صورت گرفته است.“
طاهره بجروانی، همسر علی فتوحی کوهساره، از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸، در روز چهارشنبه ۳۰ آذرماه امسال توسط نیروهای امنیتی در محل کارش در شهرقدس تهران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

لازم به ذکر است، پیشتر نیز یک منبع مطلع در رابطه با وضعیت خانم بروجنی به هرانا گفته بود: “مسئولان مربوطه از تودیع قرار وثیقه برای آزادی موقت وی خودداری می کنند.”

تا لحظه تنظیم این گزارش، از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.

برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات هنگامه قاضیانی، بازیگر سینما و تلویزیون

هرانا

خبرگزاری هرانا – جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات هنگامه قاضیانی، بازیگر سینما و تلویزیون برگزار شد. این شهروند در تاریخ ۲۹ آبان، به دلیل حمایت از اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از یک هفته با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مدارا، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات هنگامه قاضیانی، بازیگر سینما و تلویزیون برگزار شد.

براساس این گزارش، این جلسه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شده است.

تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.

خانم قاضیانی روز یکشنبه ۲۹ آبان ماه، به دلیل آنچه که “ارتباط با رسانه‌های معاند و ضد انقلاب” عنوان شد، توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و روز یکشنبه ۶ آذرماه، با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.

گفتنی است، پیشتر هنگامه قاضیانی، بازیگر سینما و تلویزیون در حمایت از اعتراضات سراسری، با برداشتن حجاب، اعتراض خود را نشان داده و در صفحه شخصی خود نوشته بود: “شاید این آخرین پست من باشد. از این لحظه به بعد، هراتفاقی برایم بیفتد، بدانید که من تا اخرین نفس کنار مردم ایران هستم.”

۱۴۰۱-۱۱-۰۳

سجادی: بانوان ایرانی در تمام عرصه‌ها صاحب‌نظر هستند

ایرنا

تهران- ایرنا- وزیر ورزش و جوانان گفت: درحال حاضر بانوان ایرانی در تمامی عرصه‌ها از جمله علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی صاحب‌نظر هستند.

به گزارش ایرنا، سیدحمید سجادی وزیر ورزش و جوانان امروز (یکشنبه) در حاشیه بازدید از نخستین نمایشگاه بانوان اثرگذار، با اشاره به افتخارات کسب شده توسط بانوان ورزشکار کشور اظهار کرد: با نگاه ویژه جمهوری اسلامی ایران به رشد و تعالی دختران و زنان این سرزمین، خوشبختانه بانوان کشورمان در تمامی عرصه‌های علمی، فرهنگی، هنری و همچنین ورزش صاحب نظر هستند و توانسته‌اند علاوه بر دستیابی به موفقیت‌های بزرگ در میادین ورزشی، کرسی مهم بین‌المللی را کسب کرده و به‌عنوان مدرس، داور و مربی در امر توسعه ورزش اثرگذار باشند.

وی افزود: نخستین کنگره بین‌المللی بانوان تاثیرگذار در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری به ویژه ورزش برگزار شد و در نمایشگاهی هم که به همین منظور برپا شد، شاهد به نمایش گذاشتن دستاوردهای زنان پرتلاش کشورمان در علوم مختلف هستیم.

وزیر ورزش و جوانان به حضور میهمانان خارجی به منظور بازدید از این نمایشگاه اشاره کرد و ادامه داد: به سهم خود به‌عنوان یکی از اعضای هیات دولت از دست‌اندرکاران و بانیان این کنگره تشکر می‌کنم.

وی با تاکید بر برپایی نشست‌های تخصصی از تداوم این کنگره به میزبانی سایر کشورها خبر داد و گفت: انشاا… با تدوام چنین نشست‌هایی بر رونق و اثربخشی آن افزوده شود.

سجادی با اشاره به بخش‌های مختلف نمایشگاه نخستین کنگره بین‌المللی بانوان تاثیرگذار، از برپایی غرفه‌ تخصصی در حوزه ورزش و جوانان توسط دست‌اندرکاران ورزش و امور جوانان قدردانی کرد.

وی گفت: در این نمایشگاه تنها بخشی از فعالیت امور جوانان در حوزه‌های سمن‌ها، فعالیت‌های عام‌المنفعه، مشارکت‌های اجتماعی و… به نمایش گذاشته شد و در حوزه ورزش نیز گزارشی از تعداد مدال‌های کسب شده توسط بانوان در میادین بزرگ ورزشی، کرسی‌های بین‌المللی، تعداد داوران و مربیان فعال تبیین شد که این آمار و ارقام بیان‌گر شاخص‌هایی ارزشمند از توسعه و رونق ورزش بانوان در ایران اسلامی است.

وزیر ورزش به دستگاه سنجشی که از سوی فدراسیون پزشکی ورزشی در این نمایشگاه برای خدمت به علاقه‌مندان تعبیه شده، اشاره کرد و مقالات علمی ارایه شده در حوزه‌های مختلف در این نمایشگاه و غرفه‌ وزارت ورزش و جوانان را مورد توجه و قابل تقدیر توصیف کرد.

سجادی با تقدیر از اختصاص بخشی از غرفه وزارت ورزش و جوانان به ورزش‌ها روستایی و عشایری، گفت: اجرای یک بازی به‌طور نمادین، ورزش‌ها و بازی‌های مرتبط به روستا و عشایر را در این نمایشگاه به نمایش گذاشت که بسیار مورد توجه حضار قرار گرفت.

وی در ادامه بیان کرد: توضیحات ارائه شده در این کنگره‌ها و نمایشگاه، بستر ارتباط و تبادل اطلاعات در بخش‌های مختلف ورزش بانوان را ایجاد کرد که امیدوارم با تداوم آن، تعاملات بین علاقمندان به ورزش با علوم مختلف گسترش پیدا کند.

دیدار یک هیات ۶ نفره بانوان از نیکاراگوئه با وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران

ایرنا

تهران – ایرنا – یک هیات ۶ نفره بانوان از وزیران و رئیسان سازمان ها و وزارت خانه های مختلف نیکاراگوئه با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان دیدار و در زمینه مسائل مختلف و از جمله همکاری های دوجانبه گفتن وگو کردند.

به گزارش ایرنا ، امیرعبداللهیان در این دیدار هیات بانوان از وزرای کشور، خانواده، آموزش و پرورش، جوانان، بهداشت و آموزش عالی نیکاراگوئه بر اهمیت روابط جمهوری اسلامی ایران با آمریکای لاتین و نیکاراگوئه تاکید کرد.

خانم رامونا رودریگز، وزیر آموزش عالی و رئیس دانشگاه خود مختار نیکاراگوئه که در راس این هیات برای شرکت در کنگره بین المللی بانوان تاثیر گذار به تهران سفر کرده است، توسعه روابط دانشگاهی، تبادلات علمی و فرهنگی و انعقاد تفاهم‌نامه همکاری با دانشگاه تهران، برگزاری دوره‌های مشترک آموزشی و انجام پژوهشهای مشترک را یکی از اهداف سفر خود برشمرد.

در این دیدار سایر وزرای کابینه نیکاراگوئه نیز دیدگاه های خود در زمینه های مختلف مورد علاقه دو کشور را تبیین کردند.

کنگره بین المللی زنان تاثیرگذار با شرکت بانوانی از ۵ قاره و ۹۶ کشور روز جمعه در تهران برگزار شد.

در این کنگره ، همسران روسای جمهور بورکینافاسو، قرقیزستان، صربستان، همسر رئیس‌جمهور اسبق گینه، همسر رئیس‌جمهور اسبق نیجر، فرستاده ویژه بانوی اول جمهوری فدرال نیجریه، بانوی اول سابق سریلانکا و همسر رئیس حزب حاکم، فرستاده ویژه رئیس جمهور سوریه، رئیس شورای مرکزی اتحادیه زنان ترکمنستان و همسر نخست‌وزیر ارمنستان حضور یافتند.

سارا خادم‌الشریعه، قهرمان شطرنج‌: با حجاب خودم نیستم، احساس خوبی ندارم

VOAPNN

سارا خادم‌الشریعه، شطرنج‌باز ایرانی.

سارا خادم‌الشریعه، شطرنج‌باز ایرانی گفت وقتی روسری بر سر دارد احساس می‌کند که «خودم نیستم.»

او پس از اینکه بدون حجاب اجباری در مسابقات یک تورنمنت بین‌المللی شرکت کرد مجبور شد در اسپانیا بماند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، در ماه دسامبر، سارا ۲۵ ساله، بدون حجاب که جمهوری اسلامی آن را برای زنان اجباری کرده است در مسابقات جهانی شطرنج در آلماتی، در کشور قزاقستان حاضر شد.

اقدام او از سوی برخی به عنوان نمایش حمایت از اعتراضاتی بود که پس از مرگ مهسا امینی، ایران را فراگرفته است.

سارا خادم‌الشریعه به همراه همسرش اردشیر احمدی که کارگردان است و پسر ۱۰ ماهه‌شان به نام سام به اسپانیا نقل مکان کردند.

خادم در مصاحبه‌ای که روز یکشنبه در روزنامه «ال پائیس» در اسپانیا منتشر شد، گفت که پیش از مسابقات آلماتی فقط «اگر دوربین‌ها بود، حجاب داشتم، چون من نماینده ایران بودم.»

او در اولین اظهار نظر عمومی خود پس از مهاجرت به اسپانیا گفت: «اما با حجاب، من خودم نیستم، احساس خوبی ندارم، و بنابراین می‌خواستم به این وضعیت پایان دهم. و تصمیم گرفتم دیگر آن را نپوشم.»

این روزنامه نوشت که این مصاحبه به دلایل امنیتی در یک مکان مخفی انجام شده است.

ورزشکاران زن ایرانی مجبور هستند هنگام نمایندگی ایران در رویدادهای بین‌المللی، قوانین سخت‌گیرانه لباس جمهوری اسلامی را رعایت کنند.

سارا خادم‌الشریعه گفت که امیدوار است بستگانش در ایران مجبور نباشند که هدف انتقام‌جویی قرار بگیرند زیرا «اگر کسی باید در مورد اقدامات من توضیح دهد، خودم هستم، نه آنها، زیرا تصمیم تنها با من بود.»

او گفت پس از تولد پسرش به فکر مهاجرت به خارج از کشور افتاد.

او گفت: «من شروع کردم به دوست داشتن زندگی در مکانی که سام بتواند بدون نگرانی در خیابان‌ها بیرون برود و بازی کند، و چیزهای زیادی از این قبیل. اسپانیا به عنوان بهترین گزینه ظاهر شد وقتی به سام فکر کردم.»

خادم گفت مایل است به نمایندگی از ایران در مسابقات شطرنج ادامه دهد و قصد دارد برنامه‌های مربوط به شطرنج را آنلاین منتشر کند و در این زمینه تولید محتوا کند.

او می‌گوید: «من سال‌ها این ایده را داشتم، اما نمی‌خواستم از ایران با حجاب این کار را انجام دهم.»

با وجود اعتراضات سراسری و برداشتن حجاب از سوی زنانی که مورد تهدید حکومت هستند، مقامات جمهوری اسلامی همواره مدعی شده‌اند که حجاب اجباری «فرهنگ» کشور است.

۱۴۰۱-۱۱-۰۲

با انگیزه ناموسی؛ یک زن توسط همسرش در مشهد به قتل رسید

هرانا

خبرگزاری هرانا – یک زن جوان در مشهد با انگیزه ناموسی توسط همسرش به قتل رسید. متهم بازداشت و پرونده وی پس از صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، به دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی ارسال شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، مردی در مشهد همسرش را با ضربات قمه به قتل رساند.

بر اساس این گزارش، “مریم.ب” پرستار ۲۶ ساله بخش کرونایی بیمارستان امدادی مشهد در حالیکه صبح زود به سمت محل کارش در حرکت بود با ضربات پی در پی قمه توسط همسرش به شدت زخمی می شود.

در پی تماس شهروندان حاضر در محل، پیکر نیمه جان او به بیمارستان رضوی مشهد منتقل شده و ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست می دهد.

یکی از شاهدان عینی که در محل واقعه حضور داشت در این خصوص به قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: “حدود ساعت ۶ صبح از محل کارم به منزل بازگشتم، وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان مردی را با چاقویی دیدم که ضربات متعددی را بر پیکر زن جوان فرود می آورد. آن مرد جوان پیراهنی مشکی و شلواری خاکستری بر تن داشت که در یک لحظه به سمت پراید قرمز رنگ دوید و سوار بر آن متواری شد.”

در همین حال یکی دیگر از شاهدان به قاضی پرونده گفت: “حدود ساعت ۶ صبح بود که صدای جیغ وحشتناک یک زن را شنیدم. وقتی از منزل به بیرون نگاه کردم، مردی را دیدم که زنی را روی زمین انداخته و انگار به او مشت می زند، اما زمانی که دقت کردم چاقوی بزرگی را در دست آن مرد دیدم؛ او یک پیراهن مشکی بر تن داشت.”

در این گزارش آمده است: بنابر تحقیقات صورت گرفته، مقتول پرستار بخش کرونایی بیمارستان “شهید کامیاب” مشهد بوده که اخیرا به دلیل اختلاف با همسرش در ملک پدری به همراه خواهرش در همان نزدیکی زندگی می کرد.

خواهر “مریم.ب” درباره این ماجرا به قاضی ویژه قتل عمد گفت: “من و خواهرم هر دو شاغل هستیم و با هم در یک خانه زندگی می کردیم. خواهرم از مدت ها قبل با همسرش اختلاف داشت و در کشاکش طلاق بودند.”

پس از آن قاضی ویژه قتل عمد، دستور بازداشت “علی.ص” متهم به قتل را صادر کرد. پس از پنج روز متهم در استان قم خود را تحویل نیروهای انتظامی داد و نهایتا به مشهد منتقل شد.

او در مراحل بازجویی ارتکاب قتل را پذیرفت و مدعی شد به دلیل ابتلا به بیماری سرطان، همسرش او را رها کرده و قصد ازدواج با فرد دیگری را داشته است.

در همین حال یکی از بستگان مقتول که به عنوان شاهد در جلسه بازپرسی حضور داشت، در این باره گفت: “مردی با یک شماره ناشناس با من تماس گرفت، خودش را معرفی کرد و به من گفت، من از مریم جدا شدم چرا که به دلیل بیماری سرطان ۲ سال بیشتر زنده نیستم؛ اما اگر بدانم با کسی ارتباط دارد، می دانم او را چه کار کنم.”

پس از تکمیل تحقیقات قضایی و حضور متهم در بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست این پرونده در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد.

بر اساس این گزارش، پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را تایید کرده است.

جنایت‌ های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌ شود.

۱۴۰۱-۱۱-۰۱

ریحانه طراوتی، عکاس، به شش سال حبس محکوم شد

ايران امروز

ریحانه طراوتی، عکاس، برای اتهام‌های «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» مجرم شناخته و به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است که براساس قوانین ایران پنج سال از این حکم قابل اجرا است.

شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی مظلوم، این حکم را صادر کرده است.
درحکم خانم طراوتی اقداماتی چون «طراحی فعالیت‌های هدفمند در راستای جنبش زنان در ایران» و «ایجاد نیاز‌های کاذب در زنان از طریق تبلیغ جنبش می تو» به عنوان نمونه‌های رفتار مجرمانه او ذکر شده‌اند.

ریحانه طراوتی یکی از امضاکنندگان بیانیه اعتراض به آزار و خشونت علیه زنان در سینما و تئاتر ایران بود.

او اردیبهشت ماه بازداشت و پس از دو هفته آزاد شد.خانم طراوتی پیش از این هم سابقه به زندان افتادن را داشته است.

اعتراضات سراسری؛ فرناز ناظری به حبس و ممنوع الخروجی محکوم شد

صدای مردم

 

فرناز ناظری، از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر در قائم شهر، توسط دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

خبرگزاری هرانا – خانم ناظری، توسط دادگاه انقلاب به تحمل ۱۰ سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.

فرحناز ناظری، در تاریخ ۱۵ آبان ماه توسط نیروهای امنیتی در قائم شهر بازداشت و در تاریخ ۲۲ دی ماه، با تودیع قرار وثیقه سه میلیارد تومانی، بطور موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “وی در دو هفته اول بازداشت به اداره اطلاعات منتقل شده بود. همچنین وکیل خانم ناظری به پرونده او دسترسی ندارد.”

خانم ناظری، نقاش و مجسمه ساز، سرپرست خانواده و دارای دو دختر ۱۴ و ۲۰ ساله است.

صدور محکومیت سنگین برای شیوا شعبانی، بازیگر تئاتر و سینما

ایران‌وایر

بر اساس گزارش منابع حقوق بشری از ایران، «شیوا شعبانی»، بازیگر تئاتر و سینما که در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شده بود  به شش سال حبس و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت کار در تئاتر و سینما محکوم شده است.

بر اساس گزارش منابع حقوق‌بشری از ایران، «شیوا شعبانی»، بازیگر تئاتر و سینما که در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شده بود، به شش سال حبس، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت کار در تئاتر و سینما محکوم شده است.

خانم شعبانی که پیش‌تر جوایزی به عنوان بهترین بازیگر زن از جشنواره‌های بین‌المللی دریافت کرده، در شعبه پانزده دادگاه انقلاب محاکمه و توسط قاضی «صلواتی»، با اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام محکوم شده است.

به گزارش سایت حقوق‌بشری «هرانا»، این بازیگر به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۵ سال، و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال و در مجموع به ۶ سال حبس تعزیری و مجازات تکمیلی از جمله ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، ۲ سال ممنوعیت عضویت در دسته‌‌جات سیاسی، نوشتن در مجلات و فعالیت در فضای مجازی و ‌۲ سال ممنوعیت کار در تئاتر و سینما محکوم شده است.

این حکم بدوی بوده و در صورت تایید در دادگاه تجدید نظر، پنج سال حبس تعزیری برای شیوا شعبانی اجرا خواهد شد.

پیش‌تر خانم شعبانی در اعتراضات سراسری اوایل آبان، به دلیل حضور در تجمعات و حمایت از معترضان بازداشت شده بود و در اواخر آبان با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود.

تعداد زیادی از هنرمندان و بازیگران سرشناس ایرانی به دلیل حمایت از مردم از آغاز اعتراضات سراسری بازداشت شدند.

۱۴۰۱-۱۰-۳۰

زندان اوین؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی نسیم سلطان بیگی

هرانا

خبرگزاری هرانا – نسیم سلطان بیگی، خبرنگار و فعال دانشجویی سابق با گذشت ۹ روز از زمان دستگیری، همچنان در زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نسیم سلطان بیگی کماکان در بازداشت بسر میبرد.

مادر خانم سلطان بیگی در خصوص آخرین وضعیت او اعلام کرد: “دخترم نسیم سلطان بیگی،‌ از زندان اوین تماس گرفت. نهاد بازداشت کننده او اطلاعات سپاه است و او همچنان در سلول انفرادی نگهداری می‌شود. هنوز‌ از علت بازداشت دخترم بی‌اطلاعیم.”
نسیم سلطان بیگی، خبرنگار و فعال دانشجویی سابق در تاریخ ۲۱ دی‌ ماه، هنگام خروج از کشور توسط نیروهای امنیتی در فرودگاه بازداشت شد.

خانم سلطان بیگی پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت توسط نهادهای امنیتی و قضایی را داشته است.

کمپین فعالین بلوچ

براساس گزارش سالانه ۲۰۲۲ کمپین فعالین بلوچ، جمعا ۱۳ گزارش از نقض حقوق زنان به دست کمپین رسیده که ۸ مورد آن مربوط به اختلافات خانوادگی بوده که منجر به کشته شدن ۳ زن و ۶ مرد شده و ۲ نفر دیگر زخمی شدند. همچنین یک زن بلوچ اعدام، چهار شهروند زن بازداشت و احکام سنگین برای آنها صادر شده است و یک دختر ۱۵ ساله بلوچ مورد تجاوز قرار گرفته است.

صالح نیکبخت: نظر بازپرس پرونده مهسا به پذیرش تئوری قصور سربازپرستارها بود

رادیو فردا

مهسا امینی در بیمارستان کسری در تهران

محمدصالح نیکبخت، وکیل خانواده مهسا امینی، می‌گوید «هیچ اقدامی» در مورد این پرونده انجام نشده و «نظر» بازپرس پرونده این بوده که نظریه «کوتاهی» سرباز-پرستارها در احیا و ماساژ قلبی این زن جوان پذیرفته شود.

آقای نیکبخت این اظهارات را با وب‌سایت فراز مطرح کرده و توضیح داده این گفت‌و‌گو را در شرایطی انجام می‌دهد که از مصاحبه با رسانه‌های داخلی و خارجی منع شده است.

وی علت خودداری خود از گفت‌و‌گوی زیاد با رسانه‌ها را نیز خواسته دیگران عنوان کرده و در پاسخ به پرسشی درباره نام نهادهای درخواست‌کننده گفت: «کاری نکنید من را به اداره بی‌تابلو ببرند.»

نیکبخت در این مصاحبه به صراحت گفته است که با گذشت بیش از چهار ماه «هیچ اقدامی در مورد پرونده مهسا صورت نگرفته»، تحقیقات بدون «حضور ما به عنوان شاکی» انجام شده وحتی تحقیقات از زنان داخل ون گشت ارشاد ناقص بوده است.

به گفته این وکیل دادگستری،«در تعداد خانم‌هایی که همراه مهسا دستگیر بودند نیز اختلاف روایت وجود دارد. تعدادی می‌گویند ۵ نفر دیگر و عده‌ای می‌گویند ۶ نفر دیگر همراه مهسا دستگیر شده بودند. از این تعداد اما فقط ۳ نفر مورد تحقیق قرار گرفتند. از ۳ نفر دیگر، با این عنوان که حاضر نشده‌اند، تحقیق صورت نگرفته است.»

وی درباره پاسخ زنانی که همراه مهسا در ون بودند گفت: «چیز خاصی نداشت. یکی گفته من سرم پایین بوده، یکی گفته مهسا پشت سرم بود، یکی گفته من حالم بد بود و از ماجرا اطلاع نداشتم.»

طبق تاکید این وکیل دادگستری، از آنجا که مرگ مهسا «به فاصله کمتر از دو ساعت پس از دستگیری و انتقال به مرکز پلیس امنیت اخلاقی» صورت گرفته، این فاصله باید مورد تحقیق جدی قرار بگیرد.

به گفته آقای نیکبخت، طی این دو ساعت، «۹۵ درصد از آثار حیاتی» این زن جوان از بین رفته و «مهسا مانند یک انسان مرده تحویل بیمارستان کسری شده است.»

وی در بخش دیگری از اظهاراتش درباره مدارکی که نهاد قضایی در اختیار او به عنوان وکیل این پرونده قرار داده هم گفت: «نه اوراق تحقیقاتی را که ما دیدیم و خواندیم و نه اوراق گزارش بیمارستان کسری را به ما تحویل نداده‌اند که این را به خانواده نشان بدهیم و بگوییم این مدرک است.»

این در حالی است که به گفته وی گزارش ۴۰۰-۵۰۰ صفحه‌ای بیمارستان کسری و نظرات پزشکان مختلف، از جمله پزشک مسئول احیای ارگان‌های مهسا امینی به عنوان یک گزارش تخصصی باید از سوی پزشکان مطالعه شود و نه از سوی افراد غیرمتخصص، اما نهاد قضایی از ارائه این گزارش به وی برای انتقال به تیم پزشکی معتمد خودداری کرده است.

وی با اشاره به تاکید پزشکی قانونی در گزارش خود بر بیماری زمینه‌ای مهسا امینی و جراحی وی که ۱۵ سال پیش از مرگ انجام شده بود به عنوان علت مرگ، گفت پزشکانی که وی بعدا با آنها در این زمینه صحبت کرده، این موضوع را «قابل باور» نمی‌دانستند.

از جمله نکات جالب در اظهارات صالح نیکبخت این است که بازپرس این پرونده تاکید داشته مورد مندرج در بند «ب» نظریه پزشکی قانونی که بر اساس آن ماموران و سرباز-پرستارهایی که مشغول ماساژ و احیای قلبی بودند، «دیر آمده‌اند و کوتاهی کردند»، از سوی وکلای خانواده مهسا امینی پذیرفته شود.

نیکبخت افزود: «از ما درخواست کرد که اعلام کنیم از چه کسی شکایت داریم. ما صراحتا اعلام کردیم که شما اول اعلام کنید که علت تامّه فوت از کدام ناحیه بوده تا ما از آن فردی که علت تامه فوت مستند به عمل او بوده شکایت کنیم.»

بر اساس اظهارات وی به نظر می‌رسد نهاد قضایی جمهوری اسلامی تلاش داشته همچون پرونده هواپیمای سرنگون‌شده اوکراینی، «مامورانی» را به «قصور» در این پرونده متهم کند و سپس به بهانه نظامی‌ بودن عاملان پشت درهای بسته دادگاه‌هایی برگزار کند.

نیکبخت همچنین گفته که این پرونده، «اغلب نزد بازپرس نبوده است» که نشان می‌دهد نهادهای امنیتی با توجه به اعتراضاتی که مرگ مهسا برانگیخت، کنترل این پرونده را به دست گرفتند.

در حالی که پس از مرگ مهسا امینی، رسانه‌های وابسته به حاکمیت، ویدئویی از لحظه بیهوش‌ شدن وی منتشر کردند و مدعی شدند او بدون هیچ ضرب و جرحی به زمین افتاد، صالح نیکبخت گفت: «تاکنون هیچ فیلمی از مهسا، از زمان دستگیری تا زمان ورود به پلیس امنیت اخلاقی و همچنین از زمانی که مهسا داخل مقر پلیس بوده به ما داده نشده است.»

وی افزود: «تکه‌هایی از این فیلم منتشر شده اما از کل مسیر که زمان بیشتری برده به ما داده نشده و این بخش از کار، یکی از مواردی است که همیشه جای سوال را باقی می‌گذارد.»

مرگ مهسا امینی، زن جوان اهل سقز که برای دیدار با اقوام همراه خانواده به تهران آمده بود، موجی از خشم و اعتراض را در ایران برانگیخت که هنوز فروننشسته است. این اعتراض بلافاصله گسترش یافت و تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داد و در داخل و خارج از کشور، دچار چالش‌های جدی کرد.

برخوردهای خشونت‌بار ماموران گشت ارشاد با زنان برای اعمال حجاب اجباری، در مورد مهسا منجر به مرگ وی شد؛ اما پلیس امنیت هنوز تمام حقیقت ماجرا را افشا نکرده است.

گزارش نرگس محمدی از بند عمومی زنان زندان اوین!

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

(جدول) نام زندانیان و احکام را در استوری ها ببینید در بند عمومی زنان زندان اوین ۶۱ زندانی زن حضور دارند که نام ۵۸ نفر از آنها در این گزارش آمده است. نگاهی اجمالی به محکومیتها تحمل سلول بندهای امنیت و سلول انفرادی بازجویی و پرونده سازیها و همچنین وضعیت نگهداری زندانیان از جمله دسترسی و امکان معالجه و درمان آنها بیانگر شدت سرکوب زنان زندانی توسط حکومت است.

حبس در سلول بندهای امنیت و سلول انفرادی حبس در سلول انفرادی بندهای امنیت از جمله موارد نقض فاحش حقوق بشر و اعمال شکنجه سفید است که متاسفانه ۵۷ نفر از ۵۸ زندانی (زن) تجربه این شکنجه هولناک ضد انسانی را دارند اغلب آنها از عوارض و بیماریهای ناشی از حبس در سلولهای انفرادی رنج میکشند؛ به ویژه افرادی که مدت زمانهای طولانی در سلولهای انفرادی حبس کشیده.اند مجموع مدت زمان حبس در سلول بندهای امنیت اطلاعات و سپاه پاسداران در دوره‌ها و بازداشتهای متعدد ۵۷ زندانی زن برای برخی طی چند نوبت و در بازداشتهای متعددشان بوده که جمع زده شده است بیش از ۸۳۵۰ روز است. برخی از زندانیان مدت زمانی طولانی در سلولهای انفرادی و بدون حضور هیچ فرد دیگری و تحت شرایطی غیر قابل باور محبوس بودەاند. در ادامه به مواردی از آنها اشاره میشود:

مريم حاج حسینی کل ۴۱۲ روز را در خانه امن و به شکل کاملا انفرادی و تنها محبوس بوده است.

فریبا عادلخواه ۴ ماه از ۹ ماه حبس خود را در سلول های بند امنیت -۲ الف سپاه در انفرادی و تنها بوده است.

مهوش شهریاری و فریبا کمال آبادی، ۸ ماه از ۳۶ ماه حبس خود را در سلولهای بند امنیت_ ۲۰۹ وزارت اطلاعات در انفرادی و شرایط سختی بودەاند.

نیلوفر بیانی ۹ ماه از ۲۴ ماه حبس خود را در سلولهای انفرادی بند امنیت -٢ الف سپاه در انفرادی و تنها گذارنده است

سپیده کاشانی ۸ ماه از ۲۴ ماه حبس خود را در سلولهای بند امنیت-۲ الف سپاه در انفرادی و تنها گذرانده است

ناهید تقوی ۶۸ ساله ۲۰۰ روز از ۲۲۰ روز حبس خود را در سلولهای بند امنیت_ ٢ الف را در سلول انفرادی بوده است.

زهرا زهتابچی تمام ۱۴ ماه حبس در سلولهای بند امنیت_ ۲۰۹ را در سلول انفرادی و در تنهایی سپری کرده است.

زهرا صفایی ۸ ماه از ۹ ماه حبس در سلول بندهای متعدد امنیت را در انفرادی و شرایط دشوار بوده است.

مریم محمدی تمام ۲۳ ماه حبس را در سلولهای بند امنیت در دورههای مختلف، در انفرادی و در شرایط غیرانسانی و طاقت فرسایی گذرانده است.

این ۱۰ زن تاکنون در پرونده‌های متعددشان متحمل ۱۹۶ ماه حبس در سلول بندهای امنیت سپاه و وزارت اطلاعات شده اند که ۱۰۲ ماه آن را در سلول انفرادی و به صورت تک نفره و در شرایط غیرانسانی بوده اند.

زنان و محکومیتها

دو نفر از ۵۸ نفر زن زندانی، بازداشتی بوده و هنوز حکمی نگرفته‌اند لذا ۵۶ زن زندانی اوین فقط و صرفاً در پرونده اخیرشان بدون احتساب زندانهای گذرانده در سالهای گذشته به موجب پرونده های پیشین‌شان به تحمل بیش از ۳۳۰۰ ماه، معادل ۱۰۰.۰۰۰ روز زندان محکوم شده اند.

محکومیتهای سنگین و طولانی زندان

برخی از زندانیان در پرونده های اخیرشان به حبسهای طولانی حدود ۱۰ سال محکوم شده اند از جمله مهوش شهریاری، فریبا کمال آبادی، مریم حاج حسینی، نیلوفر بیانی، ناهید تقوی، زهرا زهتابچی و نرگس محمدی همچنین فاطمه مثنی به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.

ردیف سنی ۶۰ سال به بالا

در میان ۵۸ زن ،زندانی ۱۰ زن در ردیف سنی ۶۰ سال به بالا قرار دارند که به احکام سنگین زندان محکوم شده اند ۳ نفر از آنها به تحمل ۱۰ سال و ۷ نفرشان به

تحمل ۵ سال زندان محکوم شده‌اند.

مادران زندانی

۳۳ نفر از ۵۸ زن زندانی، مادر هستند که برخی از آنها از جمله ثمین احسانی، زهره داوری، زهره زیوری، فریبا اسدی و نرگس منصوری کودکان کم سن و سال دارند.

زندانیان بیمار

در میان ۵۸ زن زندانی برخی مبتلا به بیماریهای جدی و خطرناکی هستند که تحمل حبس را برایشان دشوار کرده و تحمل حبس شرایط بیماریشان را روز به روز حادتر میکند برای نمونه فرنگیس مظلوم عليرغم نامه های متعدد پزشکان به جهت بیماری قلب که تحت عمل جراحی قرار گرفته و لزوم تعویض مفاصل لگن که حرکت را برایشان بسیار دشوار کرده و همچنین بیماری کبد ماههاست که در زندان تحمل حبس میکند. و ۸ نفر از زندانیان مبتلا به بیماریهای قلبی هستند.

۱۴۰۱-۱۰-۲۹

سوما پورمحمدی فعال مدنی و از اعضای هیئت‌مدیره انجمن نوژین بازداشت‌ شد

هه‌نگاو

سوما پورمحمدی فعال مدنی و از اعضای هیئت‌مدیره انجمن نوژین بازداشت‌ شد

سوما پورمحمدی از فعالین مدنی و عضو هیئت مدیره انجمن فرهنگی اجتماعی نوژین توسط نیروهای حکومتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، سوما پورمحمدی از فعالین مدنی اهل سنندج و عضو عضو هیئت‌مدیره انجمن فرهنگی اجتماعی نوژین، ساعت ۱۱ پیش از ظهر روز چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ (۱۸ ژانویه ۲۰۲۲) توسط نیروهای اداره اداره اطلاعات ربوده شده است.

به گفته یک منبع مطلع، سوما پورمحمدی در مقابل شعبه دوم بازپرسی سنندج (سنه) در حالی ربوده شده که برای پیگیری پرونده همسرش ادریس منبری به آنجا مراجعه نموده بود.

ادریس منبری، از فعالین مدنی و عضو هیئت مدیره انجمن فرهنگی اجتماعی نوژین سنندج، ظهر یک‌شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱ توسط نیروهای حکومتی ربوده شد و تاکنون در بازداشتگاه اطلاعات سنندج (سنه) نگهداری می‌شود.

تداوم بازداشت؛ گزارشی از آخرین وضعیت آرمیتا عباسی در زندان کچویی کرج

هرانا

خبرگزاری هرانا – آرمیتا عباسی، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری با گذشت بیش از ۹۰ روز از زمان دستگیری، همچنان در زندان کچویی کرج در بازداشت بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آرمیتا عباسی در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

پدر خانم عباسی در خصوص آخرین وضعیت وی اعلام کرد: “تاریخ دادگاه دخترم، ۶ بهمن ماه اعلام شد. این در حالی است که تا این لحظه به عنوان پدر آرمیتا، هیچ گونه دسترسی به پرونده او ندارم و از اتهاماتش بی خبرم. با پذیرفتن وکیل و آزادی با قید وثیقه نیز، مخالفت کرده اند.”
اوایل مهرماه امسال، آرمیتا عباسی در رابطه با اعتراضات سراسری در کرج توسط نیروهای امنیتی بازداشت و سپس به زندان کچویی کرج منتقل شد.

گفته می شود که بازداشت خانم عباسی در پی انتشار مطالبی در فضای مجازی صورت گرفته است.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این شهروند بازداشتی، روز پنجشنبه ۶ بهمن ماه برگزار خواهد شد.

۱۴۰۱-۱۰-۲۸

دو نماینده پارلمان ایالتی آلمان کفالت سیاسی ارمغان ذبیحی را پذیرفتند

ایران‌وایر

دو تن از اعضای پارلمان ایالتی آلمان به نام‌های فرانک شیفر و گونگور یلماز کفالت سیاسی این زندانی عقیدتی را به عهده گرفتند و خواستار آزادی بدون قید و شرط ارمغان ذبیحی شدند.

در آستانه برگزاری دادگاه «ارمغان ذبیحی مقدم»، دو تن از اعضای پارلمان ایالتی آلمان به نام‌های «فرانک شیفر» و «گونگور یلماز» کفالت سیاسی این زندانی عقیدتی را به عهده گرفتند و خواستار آزادی بدون قید و شرط ارمغان ذبیحی شدند.

دادگاه ارمغان ذبیحی قرار است در تاریخ اول بهمن ۱۴۰۱ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شود.

از اتهامات مطروحه این شهروند بهایی اطلاع دقیقی در دست نیست. بنا به اظهار وکیل پرونده، هیچ عمل مجرمانه و خلاف قانون در پرونده ارمغان مشاهده نمی‌شود، تنها مورد، بهایی بودن او است که ممکن است قاضی از آن به عنوان اتهام نام ببرد.

ارمغان ذبیحی چهار ماه است که تحت بازداشت موقت قرار دارد. او و همسرش، «آرش زمانی» در ۲مهر۱۴۰۱ در منزل شخصی‌شان در تهران دستگیر شدند و از جمله بازداشت‌شدگان اخیر هستند که طولانی‌ترین دوره بازداشت را گذرانده‌اند. تاکنون، قاضی پرونده به دلیل این‌که تخفیفات قانونی شامل حال بهاییان نمی‌شود، از پذیرش درخواست وثیقه برای آزادی موقت ارمغان خودداری کرده است.

وکیل دادگستری: مژگان کشاورز به «افساد فی‌الارض» متهم شده است

رادیو فردا

مژگان کشاورز

محمد مقیمی، وکیل دادگستری در ایران، روز سه شنبه ۲۷ دی ماه نسبت وضعیت موکلش مژگان کشاورز ابراز نگرانی کرده و گفته است، جان او در خطر است.

محمد مقیمی نوشته است: «جان مژگان کشاورز در خطر است. موکلم مژگان کشاورز فعال حقوق زنان و معترض به حجاب اجباری که پیشتر به ۲۳ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده بود و به علت بیماری آزاد شده بود، با تشکیل پرونده جدید به افساد فی‌الارض متهم شده و در معرض صدور حکم اعدام قرار دارد.»

مژگان کشاور به همراه دو فعال زن مخالف حجاب اجباری اوایل سال ۱۳۹۸ دستگیر شده بود. او به همراه این دو فعال مدنی به «تجمع و هماهنگی با هدف اقدام علیه امنیت ملی» ،« تبلیغ علیه نظام» و «ترویج و تشویق فساد و فحشا از طریق ترویج بی‌حجابی» متهم شده بودند.

محمد مقیمی همان زمان در خصوص اتهامات مژگان کشاورز گفته بود که او صرفاً به «حجاب اجباری» اعتراض کرده و مصادیق پرونده او از نظر قانون تناسبی با اتهامات «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق و فراهم نمودن موجبات فساد و فحشا» ندارد.

سارا سیاه‌پور فعال صنفی معلمان به ۶ سال زندان محکوم شد.

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

سارا سیاه‌پور فعال صنفی معلمان تهران به ۶ سال حبس، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت‌های اجتماعی محکوم شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، سارا سیاه‌پور فعال صنفی معلمان تهران از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی از بابت اتهام «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیزی محکوم شده است. او همچنین به‌ عنوان مجازات تکمیلی به دو سال ممنوعیت خروج از کشور، ممنوعیت عضویت در احزاب و گروه‌‌های سیاسی و ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم شده است.
در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۵ سال حبس برای وی قابل اجرا خواهد بود.
خانم سیاه‌پور روز دوشنبه ۱۲ دی‌ماه 1401، به صورت تلفنی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی احضار و بدون حضور وکیل محاکمه شده بود و حکم صادره روز دوشنبه ۲۶ دی‌ماه 1401، به او ابلاغ شده است.
سارا سیاه‌پور ساعت ۷ صبح روز چهارشنبه دوم شهریورماه ١۴٠١، موقع بیرون رفتن از خانه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده بود. نیروهای امنیتی خانم سیاه‌پور را پس از بازداشت به خانه بازگردانده و منزل شخصی‌اش را نیز تفتیش کرده و وسایل شخصی ایشان را نیز با خود برده‌ بودند.
سرانجام این فعال صنفی معلمان تهران روز شنبه دوازدهم شهریورماه 1401، پس از ده روز بازداشت توسط نیروهای ثارالله سپاه با تودیع قرار وثیقه سیصد میلیون تومانی موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد.

۱۴۰۱-۱۰-۲۷

حسین‌زاده، فعال دانشجویی: در زندان عادل‌آباد جنایتی هولناک با قرص‌های اعصاب در جریان است

اینترنشنال

لیلا حسین‌زاده، فعال دانشجویی که به قید وثیقه از زندان آزاد شده در رشته توییتی وضعیت اسف‌بار بند زنان زندان عادل‌آباد شیراز توضیح داد و تجویز قرص‌های اعصاب بدون اسم به زندانیان را «جنایتی هولناک» خواند.

حسین‌زاده نوشت: «در اتاق خودمان زیاد می‌دیدم که فرد شاید به‌اندازه ۴ ساعت در روز بیدار بود. حتی یک بار دادن قرص‌های گویا اشتباه کار بچه‌های اتاق معترضین را به تشنج کشاند.»

او همچنین با اشاره به وضعیت فاجعه‌بار رسیدگی پزشکی نوشت که زندان‌بان‌ها در مواجهه با حال بد زندانیان برای آنها آرزوی مرگ می‌کردند.

به گفته او، وقتی الهام افکاری، برادر نوید افکاری، در دوران اعتصاب غذا، خون بالا آورده و نگران حالش بودند، زندان‌بان گفته: «بمیره، به درک».

حسین‌زاده با مثالی درباره غذاهای بی‌کیفیت این زندان گفت که در غذای بند «تخم مارمولک» پیدا کردند.

او به وضعیت نامناسب تهویه بند اشاره کرد و همچنین نوشت که چند اتاق بند زنان زندان عادل‌آباد به سالن اعدام چسبیده؛ «یعنی حبسشان با شنیدن مداوم صدای اعدام گره خورده» و چند اتاق بالای زیرزمینی است که احتمال دارد محل شکنجه باشد.

حسین‌زاده نوشته است: «تنفس زندانیان راهروی پایینی و گوش زندانیان راهروی بالایی تحت شکنجه مداوم است.»

این زندانی سیاسی همچنین درباره وضعیت بهداشت زندان نوشت: «ظرف را باید در آبخوری میشستیم که در محیط توالت و حمام است، هیچ سینک ظرفشویی در کار نیست (بجز اتاق نوجوان) همانجا که دست و پا و دماغمان را می‌شستیم و مادران کودکانشان را می‌شستند، ظرف می‌شستیم.»

او ادامه داد: «خود زندانیان سعی کرده بودند تفکیکی بگذارند، که مثلا دو شیر آب برای ظرف و دو شیر آب دیگر برای شستشوی دیگر، تفکیکی که در تراکم جمعیتی بالا اغلب شکست می‌خورد.»

حسین‌زاده درباره حمام کردن در زندان نیز نوشته است: «وقتی دمای آب «استخری» می‌شد، وقت حمام بود. سردمان بود و می‌گفتند به دلیل استفاده زیاد از مخزن آب فرصت نمی‌کند داغ شود!»

این فعال دانشجویی درباره ممنوعیت‌های اعمال شده در زندان نیز نوشته است: «بهایی و سنی را می‌نشاندند پای دعا برای ظهور امام زمان و بهترین بخشش این بود. چادر اجباری بود، بارها در طول هفته می‌گفتند فردا بازدیدکننده داریم، بجای ۷ صبح، ۶ صبح بیدارباش می‌دادند، زندانی‌ها باید سریع آماده می‌شدند: جوراب، آستین بلند، حجاب زیر چادر، چادر. و آماری می‌نشستند. تا می‌آمدند تکان بخورند، داد می‌زدند یاالله یاالله. و این حبس در حبس، این آماری نشستن در اتاق اغلب تا ظهر ادامه داشت و بازدیدکننده‌ای هم در کار نبود.»

او درباره رسیدگی‌های پزشکی نیز نوشت: «رسیدگی پزشکی بند بمعنای دقیق کلمه فاجعه بود. زندانی دیابتی با زخم پایی که هر دم گسترده‌تر می‌شد و پاسخ به او این بود: طبیعی است. بی هیچ تمهیداتی افراد را با اچ آی وی مثبت یا هپاتیت رها می‌کردند، بارها تقاضای تست هپاتیت دادم و وقعی ننهادند.»

این زندانی سیاسی تاکید کرد: «با خساست بهداری مواجه بودیم و گهگاه زندانیان بی دسترسی به مسکن درد می‌کشیدند.»

این اولین بار نیست که زندانیان زن سیاسی وضعیت بند زنان زندان‌های جمهوری اسلامی را توصیف می‌کنند.

پیشتر گروهی سایبری به نام «عدالت علی» ضمن هک دوربین‌های زندان اوین، تصاویری از رفتارخشونت‌آمیز ماموران زندان اوین با زندانیان منتشر کرد.

پس از این اتفاق تعداد بسیاری از زندانیان سیاسی سابق اقدام به انتشار فجایعی کردند که در زندان‌های سراسر ایران رخ داده و می‌دهد.

همچنین سپیده قلیان، فعال مدنی زندانی، در رشته توییتی وضعیت بند زنان زندان بوشهر و نقض شدید حقوق بشر در این زندان را تشریح کرده بود.

او در حساب توییترش نوشت: «زنان زندانی بند نسوان زندان بوشهر، به جرم زن بودن و زندانی بودن تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها و ضدانسانی‌ترین شرایط ممکن نگهداری می‌شوند.»

قلیان در گزارشش با استفاده از اسامی مستعار صحنه‌هایی از شرایطی که زنان زندانی بوشهر در آن زندگی می‌کنند را تشریح کرد.

با وجود هشدارهای بین‌المللی و فعال‌های حقوق بشر، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی گزارش‌ها درباره وضعیت ناگوار زندان‌ها را رد می‌کند.

پدر آرمیتا عباسی: ۱۱ روز مانده به دادگاه از اتهامات دخترم بی‌خبرم

ایران‌وایر

پدر آرمیتا عباسی: ۱۱ روز مانده به دادگاه از اتهامات دخترم بی‌خبرم

پدر آرمیتا عباسی، دختر ۲۱ساله‌ای که از اواخر مهر بازداشت شده و در زندان کچویی کرج زندانی است، گفته خانواده او ۱۱ روز مانده به دادگاه دخترشان هیچ اطلاعی از اتهام او ندارند و نمی‌دانند در دادگاه در مقابل چه اتهامی باید دفاع کنند.

او با انتشار استوری در اینستاگرام خود با بیان اینکه دختر ۹۷ روز است که زندانی است گفته نه به پرونده دخترش دسترسی دارد و نه وکیل آن‌ها از سوی دادگاه پذیرفته شده است.

پدر آرمیتا همچنین گفته که از آزادی دخترش با وثیقه نیز جلوگیری شده است.

وی با بیان اینکه دادگاه دخترش در روز ۶ بهمن برگزار خواهد شد پرسیده با این همه بی اطلاعی چطور می تواند عادلانه از دخترش دفاع کند؟

نام آرمیتا عباسی در ماه‌های گذشته و پس از انتشار گزارش تحقیقی سی ان ان درباره بازداشت شدگان اعتراضات ایران مطرح شد.

در این گزارش به نقل از منابع مطلع که با قربانیان گفت‌وگو کرده‌اند، به پرونده آرمیتا عباسی ساکن کرج پرداخته شد که به‌خاطر نوشته‌های اعتراضی خود «علیه جمهوری اسلامی در شبکه‌های اجتماعی» بازداشت شد.

سی‌ان‌ان نوشت، از اطلاعیه قوه قضاییه چنین برمی‌آید که مجازاتی سخت را برای این دختر ۲۰ ساله در نظر گرفته، اما این اطلاعیه در عین حال با هدف تکذیب مدارک افشاشده‌ای در اینستاگرام بوده که سر و صدا به‌ پا کرده‌ است.

به‌گزارش سی‌ان‌ان، این مدارک شامل «مکالمات میان پزشکان در سرویس پیام خصوصی اینستاگرام» بوده و حاکی از آن است که نیروهای امنیتی ایران خانم عباسی را تحت شکنجه و خشونت جنسی قرار داده‌اند.

طبق مدارکی که از بیمارستان امام علی در کرج درز کرده است، او روز ۲۵ مهر به‌ همراه افسران لباس شخصی به این بیمارستان برده می‌شود در حالی که موهایش تراشیده شده بود و به‌شدت می‌لرزید.

پزشکان در «مکالمه افشا‌شده خود» از وحشتی حرف زده‌اند که با دیدن نشانه‌های تجاوز احساس کرده‌اند.

یک منبع مطلع در «بیمارستان امام علی» در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان صحت این مدارک را تایید کرده‌ است.

نامه سپیده قلیان از زندان اوین!

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

سپیده قلیان

«سپیده قلیان» فعال کارگری و زندانی سیاسی، که به‌خاطر فعالیت‌های مدنی خود در حمایت از کارگران زندانی است، نامه‌ای در شرح حال خود نوشته که متن کامل آن در اختیار کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی قرار گرفته است.

متن کامل نامه به شرح ذیل می‌باشد.

هوای تبعید و تهران سرد است، برف هواخوری را پوشانده و من در چهارمین سال، از گذراندن حبس و تبعید، صدای پای رهایی و آزادی را از تمامی ایران می‌شنوم. دیوارهای اوین نمی‌تواند جلوی رسیدن صدای «زن، زندگی، آزادی» از چهار گوشه‌ی ایران را بگیرد.
اما این‌ها چیزی از ترس و وحشت هر لحظه‌ام از شکنجه و اعدام و سرکوب را کم نمی‌کند. هربار با پخش نامستندی فرو می‌ریزم، گرچه نوید انقلاب را در خیابان در گوشمان زمزمه می‌کند. من در زندان دانشجوی رشته حقوق هستم و در میان این سردی و وحشتِ هر روزه، برای اخذ امتحان به مکانی به نام فرهنگی زندان اوین می‌روم. پیش‌تر این مکان جایی برای برگزاری آزمون‌ها بود. حال گویا تبدیل به ساختمان بازجویی شده است. لابد بسیار طبیعی است که وقتی مدارس به سربازخانه تبدیل شده‌اند و دانشگاه‌ها به محل هجوم اراذل حکومتی، بخش فرهنگی زندان هم به شکنجه‌گاه و محل بازجویی بدل شود.
در سرمایی که با پالتو و کلاهو شال‌گردن هم آدم به خود می‌لرزد و از آسمان برف می‌بارد در روز چهارشنبه به تاریخ ١۴٠١/١٠/٠٧ مقابل درب خروجی فرهنگی، پسر جوانی را با چشم‌بند و لباس نازک خاکستری (در حالی که به خود می‌لرزد)، روی صندلی بازجویی نشانده و از او بازجویی می‌کنند. پسر می‌گوید: به خدا کسی را نزده‌ام. از او اعتراف می‌خواهند. من فریاد می‌زنم اعتراف نکن، تورروخدا اعتراف نکن و مرگ بر شما ستمگران که به زودی تقاص پس می‌دهید. جلوی دهانم را مأمور زن می‌گیرد و به زور می‌بردم. می‌توان حدس زد که در این مدت، عموم احکام زندان و اعدام، از دل همین بازجویی‌ها در آمده است. از دل شکنجه‌گاه‌ها…
سالن امتحانات هم پُر است از پسر و دخترهای جوان و فریاد نعره‌ی شکنجه‌گر. من درباره عدم هتک‌حرمت به زندانی و نفی شکنجه امتحان می‌دهم و فریاد می‌زنم: شما تنها نیستید! سرنگونی ظالمان نزدیک است.
به هر طریق امروز تصمیم گرفتم ادامه‌ی روایت بازجو-خبرنگار را بنویسم. که پس از اعدام روح‌الله زم اعلام کرد «این تازه شروع ماجراست». و خطاب به علی دایی گفته است: «دوران بزن در رویی تمام شده است». بله تمام شده است و روایت می‌کنم…
شاید و تنها شاید ادای دَینی باشد به پسر جوانی که در سرما و برف با چشم‌بند بازجویی می‌شد و نمی‌خواست به نکرده‌اش اعتراف کند.
روایتی که در ادامه بیان می‌شود مربوط به آذرماه 1397 و مربوط به تجربه‌ی من از چگونگی اخذ اعتراف اجباری است: تمام صداها مردانه، تفتیش بدنی توسط مردان، بازداشتگاه مردانه و من زنی جوان و ترس دائم از مرد و کابل و تعرض. حال، صدای پای کفش زنی می‌آید. تق تق تق! صدای کفش زنانه، یعنی یک امید کوچک در سیاهی. تق تق اجازه بده با این صدا بخوابم، تق تق با این صدا به حمام بروم، اجازه بدهید این تق تق دستم را بگیرد و به توالت ببرد. اجازه بدهید از تق تق نواربهداشتی بخواهم. آخر لباسم تماماً خونی شده. اجازه بدهید آقا، اجازه بدهید لطفاً، این تق تق به من تعرض نخواهد کرد. تق تق به نزدیکی صندلی بازجویی می‌آید، تق اول به پای صندلی و فریادی پر تنفر: کمونیست فاحشه اینجا ته خطه! بگو با کی خوابیده‌ای؟ و “تق” چیزی در من می‌شکند. تق تق‌هایش ساعت‌های متوالی ادامه می‌یابد، هر تقی می‌شکند، هر تقی پیغامی دارد. معلوم است او بازجوتر از بقیه است! به چند صفحه راضی نیست. حتی از کلمات اشکال می‌گیرد. او می‌خواهد دقیقاً به چیزی که از ذهنش گذشته اعتراف کنم. به داستان او…
مردها می‌آیند، می‌گویند چشم‌بندت را بردار، چشم‌بندم را بالا می‌زند و تق می‌کوبد روی میز. به هوا می‌پرم. از من می‌خواهد جلوی دوربین برایش حرف “تق‌تق” بزنم. می‌گویم نه! مردها آن خانم را خانم عسگری صدا می‌زنند. از خانم عسگری خواهش می‌کنم مرا به توالت ببرد. هر چند که از او بیشتر می‌ترسم، اما در ذهنم هنوز او زن است. دستم را می‌گیرد و با پژواک تق تق کفش او و خرت خرت دمپایی پلاستیکی من، به سمت توالت خانم‌ها می‌رویم. (پیشتر مختصات کامل دشتشویی خانم‌ها که در اتاق بازجویی است را در هورالعظیم شرح داده‌ام) او تق تق کنان و من خرت خرت کنان. توالت خانم‌ها در اتاق بازجویی است است. “تق” در را قفل می‌کند و صدای تق تق کفش محو می‌شود. چیزی تق به درب توالت کوبیده می‌شود. یک مرد عرب است زیر شکنجه. او را شلاق می‌زنند و به در و دیوار می‌کوبند. از او اعتراف می‌خواهند. نام عملیاتی را می‌خواهند. ساعت‌ها می‌گذرد، من وحشتم را برداشتم و گوشه توالت چنبره زده‌ام و فقط صورتم را با هر صدا چنگ می‌اندازم. صداها ساعت‌ها ادامه دارد. شاید یک روز، شاید بیشتر، نمی‌دانم. زمان از دستم در رفته است. صدای شکنجه‌ها تمام می‌شود. صدای تق تق کفش‌های خانم عسگری می‌آید، تق قفل دستشویی را باز می‌کند. می‌گوید: هه! فراموشم شد اینجا گذاشتمت. برویم اتاق فیلم‌برداری. تق تق کنان می‌بردم. تق‌ها کار خودشان را کردند.

پس از سه روز ممتد(بلکه بیشتر) بیداری، بازجویی و حبس در توالت، اراده و هوشیاری‌ام را انگار به کلی از دست داده باشم. متن آماده شده را از خانم عسگری می‌گیرم و نیمه هوشیار آن را قرائت می‌کنم با هر خط انگار “تق” یک شلاق به بدن و روحم می‌خورد و فقط به شیرین علم‌هولی فکر می‌کنم و شکنجه‌ها و مقاومت بی‌بدیلش که هیچ چیزش با من نیست…
از بازداشتگاه به سپیدار منتقل می‌شوم از سپیدار به بازداشتگاهی در برهوت و صحرا. از آنجا به اوین، از اوین به قرچک ورامین (در تاریخ ١٣٩٨/٠٣/١٣) شبی از صفحه تلویزیون بند ۵ زندان قرچ موقع پخش اعتراف اجباری شخص خانم عسگری را می‌بینم. تق او نامش آمنه سادات ذبیح‌پور احمدی است. در همان سال در پی شکایت من از خانم آمنه سادات ذبیح‌پور احمدی، به دلیل شرکت در تولید و پخش اعترافات اجباری پرونده‌ای علیه من باز شد که تاکنون به ۸ ماه حبس محکوم شده‌ام و برای اتهام دیگر از همین پرونده هنوز دادگاهی برگزار نشده است.
اینک تکرار اعترافات اجباری و پخش نامستندها ادامه دارد، اما صدایی که فضا را می‌شکند این بار نه در راهروی بازجویی بلکه از خیابان‌های مریوان، ایذه،رشت، مازندران، سیستان و بلوچستان و باقی شهرهای ایران به گوش می‌رسد. این صدا، صدای انقلاب است. صدای واقعی «ژن، ژیان، ئازادی».

سپیده قلیان
زندان اوین آذرماه ۱۴۰۱

گزارشی از پرونده مریم اسمعیل زاده، معترض جان باخته در تهران

ايران امروز

مریم اسمعیل زاده فعال، فرزند محرم، متولد سال ۱۳۶۲، دارای مدرک فوق دیپلم معماری و ساکن نیاوران تهران” روز پنجشنبه ۲۴ آذرماه پس از خروج از منزل بر اثر اصابت گلوله ماموران امنیتی کشته شد. پیکر بی جان این معترض پس از تحویل به خانواده تحت تدابیر شدید امنیتی در آرامستان “بهشت زهرا” تهران به خاک سپرده شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، در جواز دفنی که توسط پزشکی قانونی تهران در خصوص علت مرگ خانم اسمیعیل زاده فعال صادر شده است، علت مرگ او را “اصابت جسم سخت” عنوان کرده اند. همچنین سازمان “بهشت زهرا” نیز دلیل مرگ این معترض را “صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت” اعلام کرده است.

بابک اسمعیل زاده فعال، برادر این معترض جان باخته در گفتگو با گزارشگر هرانا ضمن تایید کشته شدن خواهرش توسط ماموران امنیتی، عنوان کرد: “خواهرم مریم در تاریخ ۲۴ آذرماه در محله نیاوران تهران از منزل خارج و مدتی بعد خبر مرگ وی به خانواده ما اطلاع داده شد. در روز واقعه اعتراض و تجمعی در محله نیاوران صورت نگرفته بود، اما خواهرم نقش فعالی در اعتراضات روزهای قبل داشت و به گمان ما او پیشتر از سوی نهادهای امنیتی مورد شناسایی قرار گرفته بود.”

آقای اسمعیل زاده فعال در ادامه افزود: “خواهرم مریم بر اثر اصابت سه گلوله به ناحیه سینه و قلب کشته شد. پیکر بی‌جان او در حالیکه در پلاستیکی پیچیده شده بود پس از تحویل به خانواده ما تحت تدابیر شدید امنیتی به خاک سپرده شد. به هیچکدام از اعضای خانواده ما اجازه ندادند جنازه وی را از پلاستیک خارج کرده و جسم وی را ببینند، همچنین آنها تحت فشار شدید نهادهای امنیتی قرار داشتند تا در رسانه های اجتماعی علت مرگ مریم را ایست قلبی اعلام کنند.”

وی همچنین گفت: “مریم اسمعیل زاده فعال پیش از این به بیماری سرطان سینه مبتلا بوده و توانسته بود با این بیماری مبارزه کند. او پیش از این واقعه به کار کاشت و طراحی ناخن مشغول بود.”

در ادامه تصویری از مستندات مربوط به این جان باخته، ارائه می شود. با احتساب خانم اسمعیل زاده، تخمین هرانا از جان باختگان اعتراضات سراسری به بیش از ۵۲۵ تن افزایش می یابد.

کشته شدن ۷۴ زن توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی در جریان قیام ژینا

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، شمار زنان کشته شده توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری‌ اسلامی در جریان قیام ژینا به دستکم ۷۴ نفر رسید. این درحالیست که اسامی بسیاری از افراد کشته شده بدلیل فشارهایی که از سوی نهادهای امنیتی به خانواده‌ها وارد می‌شود اصلاً اعلام نشده و یا حکومت علت جانباختن آنها را تحت عناوین ساختگی و دروغین، مانند خودکشی و یا تصادف اعلام کرده و می‌کند.

این زنان در جریان اعتراضات سراسری که از ۲۲ شهریورماه 1401، به دنبال قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی توسط نیروهای سرکوبگر رژیم آغاز شد، توسط ماموران سرکوبگر رژیم با گلوله مستقیم، با ضربات باتوم و یا ضرب و شتم ماموران و زیر شکنجه جانباخته‌اند.

اسامی ٧٤ تن از زنان جانباختە در جریان اعتراضات سراسری:
۱- مینو مجیدی، کرمانشاه، شهادت بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۳۰ شهریورماە ١٤٠١
۲- غزاله چلاوی، آمل، ۳۳ ساله، بر اثر شلیک ماموران امنیتی به پیشانی، تاریخ جانباختن ۳۰ شهریورماە ١٤٠١
۳- حنانه کیا، نوشهر، ۲۳ ساله، ‌بر اثر شلیک ماموران امنیتی در تهران – ستارخان، تاریخ جانباختن ۳۰ شهریورماە ١٤٠١
۴- هدیه نعیمانی، نوشهر، ۲۵ ساله، بر اثر شلیک مأموران امنیتی در خیابان حافظ نوشهر، تاریخ جانباختن اول مهر ١٤٠١، در بیمارستان بهشتی بر اثر شدت جراحات جانباخت.
۵- حدیث نجفی، کرج، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، ٣٠ شهریور ماە ١٤٠١
۶- سارینا اسماعیل زاده، ۱۶ ساله فرزند عارف، مهرشهر، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۱ مهرماە ١٤٠١
۷- مهسا موگویی ۱۸ ساله، فرزند محمدعلی، فولادشهر، بر اثر شلیک مأموران امنیتی با گلوله ساچمەای، تاریخ جانباختن ۳۱ شهریورماە ١٤٠١
۸- نیکا شاکرمی ، ۱۷ ساله، تهران، روز ۲۹ شهریور در تهران بلوار کشاورز مفقود شده و روز ۸ مهر جسد او در حالیکه صورتش متلاشی شده، بینی‏اش له شده و جمجمەاش براثر ضربات باتوم شکسته بود در کهریزک پیدا شد.
۹- نگین صالحی۲۶ ساله، خیابان جمهوری تهران، بر اثر ضربات باتوم قبل از رسیدن به درمانگاه جانباخت، تاریخ جانباختن ۱۶ مهرماە ١٤٠١
۱۰- اسرا پناهی، ۱۵ ساله، اردبیل، در دبیرستان شاهد ضرب و شتم شده و سپس در بیمارستان جان باخت، تاریخ جانباختن ۲۰ مهرماە
۱۱- آرنیکا قائم مقامی، ۱۷ ساله در تهران براثر ضربات باتوم به کما رفت و پس از ده روز جان سپرد. تاریخ جانباختن ۳۰ مهرماە ١٤٠١
۱۲- نگین عبدالمالکی، ۲۱ ساله، بر اثر ضربات باتوم به سرش ابتدا به شدت مجروح و دچار خونریزی شده و در خوابگاه جان سپرد، تاریخ جانباختن ۲۰ مهرماە ١٤٠١
۱۳- مائده جوانفر، ۲۸ ساله پرستار در رشت، بر اثر شلیک مأموران امنیتی در رشت، تاریخ جانباختن ۴ آبان‏ماە ١٤٠١
۱۴- کبری شیخ‏سقا ۵۵ ساله، اهل روستای دی ملا ساکن مهاباد، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۵ آبان‏ماە ١٤٠١
۱۵- فرشته احمدی ۳۲ ساله، اهل سردشت، بر اثر شلیک مستقیم در مهاباد، تاریخ جانباختن ۵ آبان‏ماە ١٤٠١
۱۶- صدف موحدی، ۱۷ ساله، پس از اصابت باتوم به سرش در تهران، دچار ضربه مغزی شده و جان سپرد، تاریخ جانباختن دوشنبه ۲ آبان‏ماە ١٤٠١
۱۷- سارینا ساعدی، ۱۶ ساله، اهل سنندج پس از اصابت باتوم به سرش در بیمارستان جان سپرد، تاریخ جانباختن ۴ آبان‏ماە ١٤٠١
۱۸- آیناز جواهری، ۱۵ ساله،کرمانشاه، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۱۶ مهرماە ١٤٠١
۱۹- لینا نامور ۲۱ ساله، براثر شلیک گلوله مأموران امنیتی در تهرانپارس، تاریخ جانباختن مهرماه ١٤٠١
۲۰- مرضیه دشمن زیاری، شیراز، بر اثر ضربات باتوم بر سرش کشته شد. تاریخ جانباختن ۲ آبان‏ماە ١٤٠١
۲۱- پریسا بهمنی، جراح عمومی، اهل زنجان، بر اثر شلیک مأموران امنیتی مقابل ساختمان نظام پزشکی، تاریخ جانباختن ۴ آبان‏ماە ١٤٠١
۲۲- نسیم صدیقی۲۳ ساله، روز ۹ آبان در ارومیه برداثر اصابت ساچمه به سر زخمی شده و جانباخت. روز ۱۱ آبان‏ماە ١٤٠١ به خاک سپرده شد.
۲۳- ناهید مصطفی‏پور، اهل یاسوج، در تهران بازداشت شده و پس از ۹ روز جسد او تحویل داده شد، تاریخ تدفین ۹ آبان‏ماە ١٤٠١
۲۴- نادیا عارفانی، ۲۳ ساله، اهل فردیس کرج، بر اثر شلیک ماموران امنیتی روز ۱۶ مهر مجروح شده و ۱۷ مهرماە ١٤٠١ جان باخت.
۲۵- الهه سعیدی، سقز، بر اثر شلیک ماموران امنیتی ، مهر ١٤٠١
۲۶- ستاره تاجیک ۱۷ ساله، تبعه افغانستان و ساکن تهران، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ جانباخت ۳۱ شهریورماە ١٤٠١
۲۷- پریسا عسگری، ۲۰ ساله، اهل الیگودرز، دانشجوی دانشگاه تهران، براثر شلیک ماموران امنیتی، مهرماە ١٤٠١
۲۸- شیرین علیزاده، ۳۵ ساله، اصفهان، براثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۳۱ شهریورماە ١٤٠١
۲۹- دیانا محمودی کودک ۷ ساله اهل پیرانشهر، بر اثر شلیک مأموران امنیتی ۷ آبان‏ماە ١٤٠١
۳۰- فرزانه کاظمی، اهل قزوین، بر اثر ضربات باتوم به سر، تاریخ جانباختن ۲۰ مهرماە ١٤٠١
۳۱- پرستو مرادخانی ۲۰ ساله، اهل کرج، بر اثر شلیک مأموران امنیتی در مراسم حدیثه نجفی در بهشت سکینه، تاریخ جانباختن ۱۲ آبان‏ماە ١٤٠١
۳۲- نسرین قادری، اهل مریوان، بر اثر ضربات متعدد باتوم در سرش به کما رفته و در یکی از بیمارستان‌های تهران جان باخت، تاریخ جانباختن ۱۴ آبان‏ماە ١٤٠١
۳۳- مژگان کدخدایی، اهل بلوچستان، بر اثر شلیک مأموران امنیتی در تهران، تاریخ جانباختن ۱۴ آبان‎ماە ١٤٠١
۳۴- سمیه محمودی نژاد، اهل کرمان، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۱۶ مهرماە ١٤٠١
۳۵- پگاه غواصیه، اهل شیراز، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۱۴ آبان‏ماە ١٤٠١
۳۶- ماریا غواصیه، اهل شیراز، بر اثر شلیک مأموران امنیتی ، تاریخ جانباختن ۱۴ آبان‏ماە ١٤٠١
۳۷- سمیرا نوری، اهل تهران، براثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۲ مهرماە ١٤٠١
۳۸- پروین خوش قائم، اهل اشنویه، براثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۲۹ مهرماە ١٤٠١
۳۹- غزالە قاسمی ، اهل تهران، براثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۶ مهرماە ١٤٠١
۴۰- دریا (مرضیه) نظم ده، ۲۶ ساله اهل کرج، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۱۷ آبان‏ماە ١٤٠١
۴۱- یلدا آقافضلی ایردموسی، ۱۹ ساله اهل تهران، چند روز پس از آزادی به طرز مشکوکی جان سپرد، تاریخ جانباختن ۲۰ آبان‏ماە ١٤٠١
۴۲- آیلار حقی، اهل تبریز، بر اثر پرتاب از بلندی، تاریخ جانباختن ۲۵ آبان‏ماە ١٤٠١
۴۳- سمانه نیکنام ۳۶ ساله، اهل شیراز، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۲۵ آبان‏ماە ١٤٠١ (موقع تحویلگیری جسد دو چشم او را خارج کرده بودند)
۴۴- هانیه مرادی‏نژاد اهل یزد، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۲۷ آبان‏ماە ١٤٠١
۴۵- هستی نارویی، فرزند بلال، بر اثر استنشاق گازهای سمی اشک‏آور در روز جمعه ۸مهرماه ١٤٠١ جانباختن.
۴۶- مونا نقیب، ۸ ساله، بر اثر شلیک ماموران در سراوان، تاریخ جانباختن ۲ آبان‏ماە ١٤٠١
۴۷- پارمیس همنوا، دانش آموز، اهل ایرانشهر، براثر ضرب و شتم در مدرسه بدلیل پاره کردن عکس خمینی، تاریخ جانباختن ۳ آبان‏ماە ١٤٠١
۴۸- آرام مجد، اهل قائمشهر، بر اثر شلیک ماموران امنیتی تاریخ جانباختن ۳۰ آبان‏ماە ١٤٠١
۴۹- مائده (ماهک) هاشمی، ۱۶ ساله اهل کنگان، بر اثر ضربات باتوم و شلیک ماموران امنیتی در شیراز، تاریخ جانباختن ۳ آذرماە ١٤٠١
۵۰- عاطفه نعامی، ۳۷ ساله، اهل اهواز، بر اثر ضرب و شتم، تاریخ جانباختن ۱ آذرماە ١٤٠١ ( وی از هشت روز قبل مفقود شده و جسدش درحالیکه ضرب و شتم شده بود در خانه پیدا شد)
۵۱- نگین رادفر، ۲۲ ساله، اهل سنندج، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۲۸ آبان‏ماە ١٤٠١
۵۲- ساناز کشاورز، اهل کرج، (مهماندار هواپیما) بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ جانباختن آبان ماه ١٤٠١
۵۳- مونا چمنی اهل رشت، براثر ضربات باتوم به سر، تاریخ جانباختن ۸ آذرماە ١٤٠١
۵۴- زهرا جلیلیان، اهل اسلام آباد غرب، دانشجوی نخبه دانشکده فنی دانشگاه تهران در تاریخ ۱۳ آذر به طرز مشکوکی جانباخت. ( حکومت اعلام کرد او خودکشی کرده!)
۵۵- فرانک جباری ۳۳ ساله، اهل تهران، بر اثر شلیک مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۱۶ آذرماە ١٤٠١
۵۶- غزال امیری ۲۲ ساله، دانشجوی ترم یک دندانپزشکی شیراز، توسط ماموران امنیتی کشته شد و خانواده تحت فشار علت مرگ را کرونا اعلام کردند، تاریخ جانباختن ۱۸ مهرماە ١٤٠١ (هنوز علت دقیق مرگ وی اعلام نشده است)
۵۷- آیدا رستمی اهل تهران – پزشک مردمی که در حال کمک به مجروحین در خانه هایشان شناسایی و ربوده شد سپس در روز ۲۱ آذر در زیر شکنجه به قتل رسید (جسد او درحالی تحویل گرفته شد که نصف صورت له شده، دستش شکسته و چشمش تخلیه شده بود)
۵۸- دنیا فرهادی ۲۲ ساله، اهل ایذه، زیر شکنجه مأموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۲۴ آذرماە ١٤٠١ (جسد او در ساحل رود کارون پیدا شد)
۵۹- زلیخا ترزی ۸۸ ساله، ساکن زاهدان (تبعه افغانستان)، در جمعه خونین ۸ مهر براثر استنشاق گاز اشک آور جانباخت.
۶۰– سمیرا ابراهیمی ۲۵ ساله، بلاگر اهل کرمان و مادر یک نوزاد ۸ ماهه، وی بدلیل استوری کردن فراخوانهای قیام روز یکشنبه ۲۰ آذرماە دستگیر شده و ۲۲ آذرماە ١٤٠١ زیر شکنجه کشته شده و مخفیانه دفن شد.
۶۱ – ندا بیات اهل زنجان زیر شکنجه ماموران امنیتی، تاریخ جانباختن ۵ آذرماە ١٤٠١
۶۲- روشنا احمدی، بوکان، بر اثر شلیک مأموران امنیتی
۶۳- مریم سلیمانیان، اهل تهران، بر اثر پرتاب از ساختمان، دیماه ١٤٠١، وی نقاش و هنرمند بود.
۶۴- سها اعتباری، ۱۲ ساله، اهل بستک، بر اثر شلیک در جاده، تاریخ جانباختن ۴ دیماە ١٤٠١
۶۵- سپیده (بی گرد) قلندری، اهل مهاباد، در تهران زیر شکنجه جانباخت ۱۱ دیماە ١٤٠١
۶۶- بهار خورشیدی- ۲۳ ساله، اهل رباط کریم، پرتاب از بلندی، تاریخ جانباختن ۳۱ شهریورماه١٤٠١، حین نصب تراکت تعقیب شد او را از پنجره به پایین پرتاب کردند.
۶۷- نرگس خرمی فرد، اهل مشهد، وکیل دادگستری، تاریخ جانباختن آبان ماه ١٤٠١
۶۸- مریم اسماعیل زاده، ۳۹ ساله، اهل تهران، بر اثر شلیک، تاریخ جانباختن ۲۴ آذرماه ١٤٠١
۶۹- سارینا شیری، ۱۹ ساله، اهل کرمانشاە بر اثر شکنجه ، تاریخ جانباختن مهرماه ١٤٠١ـ پس از ۱۰ روز پیکر او را به خانوادەاش تحویل دادند.
۷۰- بهناز افشاری، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف، اهل تهران، بر اثر شلیک، تاریخ جانباختن ۴ آبان ماه ١٤٠١
۷۱- مهدیس حسینی، ۱۷ ساله، اهل آمل، بر اثر شلیک، تاریخ جانباختن ۱۲ آبان ماه ١٤٠١
۷۲- هلن احمدی، ۷ ساله، اهل بوکان، بر اثر شلیک، تاریخ جانباختن ٢٠ مهر ١٤٠١، در مسیر بازگشت از مدرسه
۷۳- اشرف نیکبخت، اهل ایذه، تاریخ جانباختن ۲۵ آبان ماه ١٤٠١
۷۴- مریم غواصی، اهل مشهد، بر اثر شلیک، بر اثر شلیک، تاریخ جانباختن ۱۶ مهرماه ١٤٠١

امام خمینی(ره) نمونه موفقی از نگاه به زن در عرصه‌های خانوادگی و اجتماعی را به دنیا ارایه داد

ایرنا

 

خمین – ایرنا – نماینده مردم خمین در مجلس شورای اسلامی گفت: امام خمینی(ره) نمونه موفقی از نگاه به زن در عرصه های شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی را به دنیا ارائه داد.

به گزارش خبرنگار ایرنا، «علیرضا نظری» شامگاه یکشنبه در سمینار علمی بین المللی نقش و جایگاه زن در جهان معاصر از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) در سالن اجتماعات بیت تاریخی امام راحل در خمین افزود: به برکت انقلاب اسلامی، امروز کرسی های علمی و تخصصی در کشور به بانوانی که قبل تشکیل جمهوری اسلامی فاقد سواد بودند، اختصاص یافته است.
نماینده مردم خمین در خانه ملت ادامه داد: امام خمینی(ره) در سخنرانی های مختلف درباره نقش زنان در خانواده توضیحاتی داشت و مجموع آثار برجای مانده به عنوان یک منشور برای دولت های اسلامی و سعادت جوامع بشری است.
نظری گفت: دشمنان نظام از رخنه فرهنگی و تغییر ساختار فرهنگی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند و حوادث اخیر برای شکستن معتقدات مردم بود.
نماینده خمین در مجلس شورای اسلامی افزود: مجلس یازدهم با تصویب قانون تعالی خانواده و جوانی جمعیت ۱۲ هزار میلیارد تومان اعتبار به این قانون اختصاص داده است تا آسیب های وارد شده به جمعیت را جبران کند.
وی تاکید کرد: قوای مقننه، مجریه و قوه قضائیه پیگیری های لازم برای ساماندهی حجاب و رعایت حد شرعی را در دستور کار خود قرار داده اند.
نماینده مردم خمین در مجلس یازدهم یادآور شد: همه ملزم به رعایت قانون در نظام اسلامی هستند و تخلف از آن موجب پیگیرد است.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان مرکزی نیز در این آیین گفت: نگاه به انقلاب اسلامی و پیام امام خمینی را از ابعاد سیاسی فرهنگی و دینی می توان بررسی کرد.
«محسن خیرمند» ادامه داد: امام خمینی (ره) الگوی نوین اجتماعی برای زنان را در این زمان باتوجه به جایگاه و نقش زنان پایه گذاری کردند.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان مرکزی اظهار داشت: سهم دادن به بانوان به عنوان افرادی که محور انسان سازی هستند از اقدامات امام خمینی (ره) است.
خیرمند با اشاره به اینکه امام راحل، زن را مربی جامعه معرفی کرد، ادامه داد: همانطور که قرآن انسان ساز است، زن نیز سازنده است.
وی تاکید کرد: براساس فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی به دنبال حذف زن از درون خانواده، انحطاط در جامعه ایجاد می شود.
خیرمند افزود: امام خمینی(ره) بر پرورش جوانان و دختران عفیف توسط زن تاکید داشتند و برای حضور اجتماعی زن، قید حجاب و عفاف را می گذارد تا زن را از وسیله بودن دور کند.
شهرستان خمین به عنوان زادگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی در نوار جنوبی استان مرکزی است.

۱۴۰۱-۱۰-۲۶

جایگاه بانوان کشور با پیروزی انقلاب اسلامی ارتقا یافت

ایرنا

 

 

شهرکرد- ایرنا- استاندار چهارمحال و بختیاری با اشاره به لزوم توجه به بانوان گفت: جایگاه بانوان در ایران با پیروزی انقلاب اسلامی ارتقا پیدا کرده است.

به گزارش خبرنگار ایرنا، غلامعلی حیدری روز یکشنبه در جشن بزرگ میلاد حضرت فاطمه زهرا (س)، روز زن و گرامی‌داشت مقام مادر در فرهنگسرای ارشاد شهرکرد تاکید کرد: حضرت فاطمه زهرا (س) الگوی زنان جهان است که نقش خود را با مادری و همسری در جامعه ایفا کرده است.

وی افزود: حضرت فاطمه زهرا (س) در مدت عمر کوتاه خود تأثیر زیادی در جامعه داشتند و به‌واسطه تربیت فرزندانی صالح در محفل‌های سیاسی تاریخ اسلام هم نقش برجسته‌ای داشته‌اند.

حیدری تصریح کرد: امام خمینی (ره) جایگاه زنان در جامعه را حائز اهمیت عنوان کردند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی فضا برای تحصیل، حضور در مشاغل مختلف و شرکت در برنامه‌های گوناگون فراهم شد که دولت‌های مختلف درایت راستا تلاش داشته‌اند.

وی با اشاره به هجمه‌ فراوان دشمنان علیه جمهوری اسلامی یادآور شد: اقدامات دولت سیزدهم در بخش‌های مختلف چشمگیر بوده و صادرات کشور در یک‌سال اخیر ۵۰ درصد رشد داشته است.

استاندار چهارمحال و بختیاری اظهار داشت: دولت سیزدهم مطالبه‌های انباشت شده کارکنان، کارگران، شرکت‌های بیمه‌گر و گندمکاران پرداخت شد.

وی گفت: دشمن با طراحی توطئه‌های مختلف به‌دنبال کُند کردن چرخه توسعه کشور است.

حیدری تامین آب پایدار در بخش‌های مختلف را از مهم‌ترین مشکلات چهارمحال و بختیاری اعلام و تاکید کرد: در سفر رییس‌جمهور و تعدادی از اعضای هیات دولت سیزدهم به استان اعتبار قابل‌توجهی به طرح‌های نیمه‌تمام آبی استان اختصاص داده شد و این طرح‌ها در حال افتتاح و بهره‌برداری است.

وی فعالیت جهادی برای انجام امور و رفع مشکلات مردم را ضروری دانست و افزود: رییس‌جمهور در ارتباط با استانداران کشور مسایل و مشکلات استان‌ها را خودشان پیگیری می‌کنند.

حیدری به بدترین رفتارهای انجام شده با بانوان از سوی کشورهای غربی اشاره و تصریح کرد: بانوان در ایران جایگاه ویژه‌ای دارند و باید با روشن‌گری و جهاد تبیین اقدامات انجام شده به مردم اطلاع‌رسانی شود.

مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری چهارمحال و بختیاری نیز گفت: این دفتر در یک‌سال اخیر فعالیت‌های خود را در هفت کارگروه دسته‌بندی و پیگیری کرده است.

زهرا حبیبی به لزوم توجه به فرزندآوری و جوانی جمعیت در جامعه اشاره و تاکید کرد: طرح‌ها و برنامه‌های بانوان فعال استان در این زمینه برای بهره‌گیری در سطح ملی به دفتر امور زنان و خانواده استانداری چهارمحال و بختیاری ارائه شود.

وی افزود: ایجاد کسب و کار برای زنان سرپرست خانوار، عفاف و حجاب، نشاط اجتماعی و تحکیم بنیان خانواده از مهم‌ترین کارگروه‌های فعال دفتر امور زنان و خانواده استانداری چهارمحال و بختیاری به‌شمار می‌رود.

به گزارش ایرنا، در این آیین از تعدادی مادران و همسران شهداء قدردانی و به تعدادی بانوان حاضر در این جشن هدایایی اهداء شد.

پانزده زن بهائی در اصفهان به دادگاه انقلاب احضار شدند

۲۲.آوریل .۲۰۲۴ کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی پانزده زن بهائی به‌نام‌های مژگان پورشفیع، نسرین خادمی، آزیتا رضوانی خواه، شعله آشوری، م...