۱۴۰۱-۰۹-۰۱

انتقال اضطراری نسرین جوادی، فعال کارگری زندانی به بیمارستان

IRANWIRE

ماموران زندان صبح روز شنبه ۲۸ آبان‌ماه ۱۴۰۱ نسرین جوادی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران را در حالت نیمه بیهوش با آمبولانس به بیمارستان منتقل کرده‌اند.

در پی وخامت حال «نسرین جوادی» (اعظم خضری جوادی) یکی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران در بند زنان زندان اوین، ماموران زندان صبح روز شنبه ۲۸آبان‌۱۴۰۱، او را در حالت نیمه بیهوش با آمبولانس به بیمارستان منتقل کرده‌اند.

به گفته‌ هم‌بندی‌های او، خانم جوادی توانایی هیچ حرکتی نداشته و احتمال وقوع سکته برای او جدی بوده است: «در سه روز گذشته نسرین به شدت مریض بوده و تنها در بهداری زندان با تشخیص سرماخوردگی مورد مداوا قرار گرفته است. اما شب شنبه حال او رو به وخامت رفت. تا حدی که امروز صبح در معرض به کما رفتن بوده است.»

مسوولان زندان اوین در اقدامی غیرقانونی درباره بیماری نسرین و انتقال او به بیمارستان خارج از زندان به خانواده او هیچ اطلاعی نداده‌اند. خانواده این فعال کارگری از طریق دیگری از این انتقال مطلع شده و پیگیر یافتن بیمارستان محل مداوای او هستند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با انتشار این خبر، ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به سلامت نسرین جوادی، اعلام کرد: «مسوولیت جان نسرین جوادی متوجه حکومت جمهوری اسلامی است. ما خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط نسرین و تمام کارگران و معلمان زندانی، زندانیان سیاسی و همه بازداشت‌شدگان اعتراضات جاری هستیم.»

اتحادیه آزاد کارگران ایران در ادامه پیام خود می‌نویسد: «نیروهای سرکوبگر حکومت در خیابان‌ها، کودکان و زنان و مردان را با خشونت تمام می‌کشند. در آن سو ضابطین قضایی و امنیتی با همراهی تمام دم و دستگاه در اختیارشان هر بار به شکلی نقشه قتل زندانیان را می‌ریزند. همین یک‌ ماه قبل بود که با به راه انداختن آتش‌سوزی تلاش داشتند تا زندانیان زندان اوین را قتل عام کنند.»

نسرین جوادی کیست؟

اعظم خضری جوادی، مشهور به نسرین جوادی، کارگر سابق «شرکت تجهیزات پزشکی»، بازنشسته تامین اجتماعی و از جمله فعالان کارگری است. او ۶۵ ساله است، تنها یک فرزند دارد و چند سالی است ایام بازنشستگی‌ خود را سپری می‌کند.

خانم جوادی یکی از اعضای هیات موسس «شورای کارگری بازنشستگان تامین اجتماعی» (بستا) است؛ شورایی که پیگیر مطالبات بازنشستگان این سازمان تامین اجتماعی هم هست. او از سال ۱۳۹۱ هم یکی از اعضای اصلی اتحادیه آزاد کارگران ایران بوده و برای پیگیری مطالبات کارگران ایران و تشکل‌یابی آن‌ها تلاش کرده است.

جوادی در جریان تجمع «روز جهانی کارگر» سال ۱۳۹۸، مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت و پس از ۲۹ روز، به قید وثیقه آزاد شد. قاضی افشاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب حکم محکومیت او را با اتهاماتی چون «اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور»، «اخلال در نظم و آسایش عمومی» و «‌تبلیغ علیه نظام» صادر کرد. این حکم شامل هفت سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق بود. جوادی در این حکم که پنج سال آن قابل اجرا است، برای اتهام «اخلال در نظم»، به یک‌ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق، برای اتهام «اجتماع و تبانی» به پنج سال حبس و برای «تبلیغ علیه نظام» به یک‌ سال حبس محکوم شده است. او زمانی که از زندان آزاد شود، ۷۰ ساله خواهد بود.

یک فرد نزدیک به جوادی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده، مصادیق اتهاماتی که علیه نسرین جوادی مطرح شده‌اند را «شرکت در مراسم روز جهانی کارگر» و «حضور در تجمعات کارگران و بازنشستگان برای دفاع از مطالبات صنفی» اعلام می‌کند: «مصادیق اتهامی او در حالی منجر به صدور حکم شده‌اند که مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی، تشکیل اجتماعات و راه‌پیمایی‌ها، بدون حمل‌سلاح‌، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است‌. در هیچ یک از تجمعاتی که در آن حضور داشته است، حاضران جز برای مطالبه حقوق پایمال شده کارگران و بازنشستگان قدمی بر نداشته‌اند.»

یکی از فعالان کارگری درباره حکم صادره برای نسرین جوادی به «ایران‌وایر» می‌گوید: «شرم‌آور است. زن کارگر بازنشسته‌ای صرفا به‌خاطر گرفتن پلاکاردی با این نوشته که یک درصد تامین و ۹۹ درصد گرسنه، بازداشت و زندانی شود. این حکم برای زنی صادر شده است که سازمان تامین اجتماعی را از آن خود می‌دانست و برای صیانت از آن، دغدغه بسیاری داشت که با دیگر بازنشستگان مطرح کرده است.

هر انسان منصفی وقتی چشمش به حکم هفت سال محکومیت زندان و ۷۴ ضربه شلاق و دو سال ممنوعیت از فعالیت در فضای مجازی بیفتد، حتما می‌گردد ببیند که این چه متهم خطرناکی است که جامعه باید از آسیب او مصون بماند. ولی در جست‌وجوهایش متوجه می‌شود این حکم برای زنی میان‌سال که کارگر بازنشسته تامین اجتماعی است، صادر شده است که حداقل حقوق بازنشستگی و چندین برابر زیر خط فقر را دریافت می‌کند.»

به گفته او، جمهوری اسلامی ایران تبدیل به یک زندان بزرگ برای کارگران، بازنشستگان، معلمان و کنشگران شده است: «نسرین جوادی و سایر کارگران و معلمان زندانی جرمی مرتکب نشده‌اند. آن‌ها هر کجای این دنیا که باشند، مورد حمایت و ستایش جامعه خواهند بود. حکومت برای کنترل پلیسی و پیگیری سرکشی‌هایش در جهان، جامعه را دچار بدترین شرایط معیشتی کرده است تا مانع مطالبه‌گری و اعتراض مردم به شیوه حکمرانی‌ خود شود. فعالان کارگری، معلمان و دیگر کنش‌گران را به زندان می‌اندازد تا صداها خاموش شوند. اما این زبانه‌های آتشی که خودش برپا کرده است، بزودی دامنش را خواهد سوزاند.»

یک فعال کارگری درباره وضعیت سلامتی او به «ایران‌وایر» می‌گوید:«خیلی ناعادلانه برخورد کردند. با وجود نیاز روزانه به رسیدگی تخصصی پزشکی، برای اجرای حکم حبس‌ خود به زندان رفت. او به بیماری‌های پوکی شدید استخوان، دیسک کمر و آب مروارید چشم مبتلا است. پزشکان متخصص گفته بودند که حضور در فضای زندان، یعنی خطر جدی برای سلامتش. اما توجهی به این مسایل نکردند.»

او در ادامه افزود: «خانم جوادی درخواست عدم تحمل کیفر را به دادگاه تسلیم کرد. این درخواست پس از چندین نوبت آزمایش و عکس‌برداری توسط بیمارستان، بررسی شد و پزشکان متخصص تایید کرده بودند که او توانایی تحمل حبس ندارد. سپس این درخواست به دادگاه رفت. اما این نظر پزشکان با کارشکنی شعبه اجرای احکام مواجه شد. آن‌ها گفتند عدم اجرای حکم منوط به تایید عدم تحمل حبس از سوی پزشکی قانونی است. روز ۸تیر، جوابیه‌ پزشکی قانونی به شعبه اجرای احکام اعلام شد. در کمال شگفتی، پزشکی قانونی نظر پزشکان متخصص بیمارستان دولتی را نقض کرده و به توانایی تحمل حبس برای نسرین جوادی رای داده بود. حالا خودتان حدس بزنید زن ۶۵ ساله‌ای با داشتن دیسک کمر، پوکی شدید استخوان و آب مروارید چشم که داروهای بسیاری را مصرف می‌کند، قرار است در زندان چه کند؟»

این فعال کارگری که صبح روز ۸تیر ۱۴۰۱، جهت اجرای حکم هفت سال حبس، که پنج سال آن قابل اجرا است، در میان بدرقه دوستان و خانواده‌اش راهی زندان «اوین» شد.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «ایمان افشاری»، او را به هفت سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد؛ حکمی که علی‌رغم اعتراض خانم جوادی، در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.

برگزاری مراسم اولین سالگرد جان‌باختن دالیا اندام در سنندج

۱۹ آذر ۱۴۰۳ ایران وایر روز دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳، مراسم اولین سالگرد جانباختن «دالیا اندام» با حضور خانوادها، مادران دادخواه و‌ جمع زیادی از ...