۱۳۹۹-۰۱-۰۴

​سارا عبدالملکی، کلافه از تبعیض‌های بین مردان و زنان

عضو سابق تیم ملی فوتبال راگبی که به دنبال مربیگری در این رشته بود، سنگ اندازی‎‌های در مسیرش را یک اتفاق مثبت ارزیابی می‌کند چرا که مسیر او را تغییر داده و او اکنون عضو تیم ملی پاراکانو است.​سارا عبدالملکی، کلافه از تبعیض‌های بین مردان و زنان

به گزارش خبرورزشی، سارا عبدالملکی به عنوان ورزشکار رشته پاراکانو امیدوار است که به مدال المپیک دست پیدا کند و افتخارات بین المللی خود در این رشته را افزایش بدهد. با عضو تیم ملی پاراکانو که امیدوار است تبعیض‌های جنسیتی به فراموشی سپرده شوند درباره ورود به رشته‌ای که فعالیت می‌کند صحبت کردیم و او همینطور توضیح داد که چرا تصمیم گرفت از مربیگری در رشته راگبی منصرف شود. مشروح گفتگو با دختر پرانرژی تیم ملی پاراکانو در ادامه می‌آید:

اردوی تیم ملی پاراکانو چطور بود؟

مثل همیشه عالی و با انرژی بود و از زمانی که جناب سهرابیان به عنوان رئیس فدراسیون جدید انتخاب شده‌اند خیلی شرایط تغییر کرده است و واقعا رئیس فدراسیون قبلی اینطور نبود. ایشان می‌گفتند که اجباری به حضور ما در اردوی آماده سازی نیست! یعنی حتی به من خوابگاه هم نمی‌دادند باید روزی چهار بار به خانه می‌رفتم و برمی‌گشتم تا تمرین کنم. ولی آقای سهرابیان برای من شرایط را مهیا کردند و حتی جایی که پله بود را زحمت کشیدند و رمپ درست کردند. به من خوابگاه دادند و همه چیز را فراهم کردند تا ما خیلی خوب بتوانیم تمرین کنیم.

موضوعی که من را شاد می‌کند این است که ایشان هیچ موقع تفاوتی بین ما، بچه‌های پاراکانو و رشته‌های دیگر قائل نمی‌شوند و همیشه به ما می‌گویند که شما مانند بقیه ورزشکاران تیم من هستید. متفاوت بودن ما با سایر بچه‌ها برای ایشان اهمیت نداشت و این حس خوبی به ما می‌داد که فرقی بین ما و دیگران نگذاشتند. می‌دانیم که ایشان کمبود بودجه دارند، اما با بودجه‌ای که در اختیار ایشان قرار داشته همه چیز را به خوبی انجام دادند و هیچ کم و کاستی نبود.

چه شد که پاراکانو را انتخاب کردید؟

من دوستی در تیم ملی دراگون بات داشتم که پس از تصادفم خیلی به من کمک می‌کردند و به صورت داوطلبانه مدیربرنامه‌های ورزشی من شدند. ایشان من را برای استعدادیابی در این رشته معرفی کردند و من با آقایان مهدوی نیا و نادر عیوضی دیدار کردم که با توجه به شرایطی که داشتم شرایطم را آغاز کردم. همان سال در مسابقات کشوری من رتبه نخست را به دست آوردم و به اردوی تیم ملی دعوت شدم. بعد از آن هم به صورت متوالی اردو داشتم تا اینکه تا مسابقات آبانماه گذشته فرا رسید.

ما دو سال پیش که رئیس فدراسیون‌مان اذیتم کرد، مجبور شدم که بی خیال همه چیز شوم و بروم. بعد از اینکه فهمیدم ایشان رفته‌اند و مدیر جدیدی آمده تصمیم گرفتم که دوباره به اردو‌ها برگردم و همه چیز الان عالی است. مسابقات آبانماه سال گذشته دو مقام نخست کشوری را به دست آوردم و دوباره به اردو‌های تیم ملی دعوت شدم.

چه اهدافی را در پاراکانو دنبال می‎‌کنید؟

اصولا هر ورزشکاری که حرفه‌ای است هدفش صد در صد المپیک است و هدف من هم همین است.

مسابقات انتخابی المپیک پاراکانو به چه صورت است؟

متاسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا ما ۲۹ اسفندماه برای مسابقات آسیایی به تایلند اعزام داشتم و دو ماه بعد از این مسابقات به آلمان اعزام داشتیم که در آنجا سهمیه المپیک وجود داشت، ولی متاسفانه این ویروس مسابقات به تعویق افتاده است و زمان دقیق برگزاری این مسابقات مشخص نیست.

یا شیوع ویروس کرونا مشکلی برای برپایی اردو‌ها نداشتید؟

ما در اردوی قرنطینه بودیم و نه کسی از اردو خارج می‌شد و نه کسی وارد اردو می‌شد. محل تمرین بدنسازی و سالن غذاخوری، خوابگاه‌ها و همه اماکنی که ما استفاده می‌کردیم ضد عفونی می‌شد.

تا به امروز حمایت‌ها از شما به چه صورت بوده ظاهرا بعد از تصادف شما یکسری وعده وعید‌ها مطرح شد، اما عملی نشد.

من دیگر خوشبختانه به این مرحله رسیدم که به این مسائل فکر نمی‌کنم و تنها چیزی که روی آن تمرکز دارم هدفم است. اما چیزی که الان یک مقدار من را اذیت می‌کند این است که یک اسپانسر خوب است که متاسفانه ما نمی‌توانیم یک حامی مالی خوبی پیدا کنیم و متاسفانه تنها مشکل همین است، اما تمام برنامه‌ها خیلی منظم از سمت فدراسیون پیگیری می‌شود.

بدترین خبر و بهترین خبر سال برای شما چه بود؟

بهترین خبر این بود که دوباره به اردو دعوت شدم و گفتند که به مسابقات اعزام می‌شوم. بدترین هم هم مشخصا شیوع ویروس کرونا بود چراکه آنقدر این ویروس فجیح بود و روی زندگی همه تاثیر گذاشته، الان نهایت بدی است.

در سال جدید چه آرزو‌هایی دارید؟

یاد گرفتم که از دیگران انتظار نداشته باشم، اما از خودم همیشه انتظار دارم به هدفی که در ذهنم دارم برسم. دوست دارم تمامی آرزوهایم به یک خاطره تبدیل شوند و انتظاراتم این است که خیلی زودتر به موفقیت‌های بزرگ و مدال‌های خوش رنگ در مسابقات برون مرزی برسم چرا که خیلی‌ها چشم انتظار موفقیتم هستند.

خیلی‌ها من را الگوی زندگی خودشان قرار داده‌اند و بالاخره وقتی شما الگوی کسی هستید باید در تمامی مراحل خستگی ناپذیر نشان بدهید و هر طور که شده با سختی‌هایی که پیش روی شماست باید ادامه بدهید.

در همین مدت پیش آمده که ناامید شوید و بخواهید ورزش حرفه‌ای را برای همیشه کنار بگذارید؟

تمام آدم‌ها یک جایی کم می‌آورند و خسته هم می‎‌شوند. من هم کم آوردم و خسته شدم و حتی گریه هم کردم، اما این دلیل نشده که ضعیف شوم و باعث شده که قوی‌تر شوم و با انگیزه به مسیرم ادامه بدهم.

یک مدت هم به دنبال مربیگری راگبی بودید.

بله متاسفانه با سنگ‌هایی که جلوی پای من انداختند نمی‌شد که راگبی را ادامه بدهم. حواشی راگبی خیلی زیاد بود و من اذیت می‌شدم. ترجیح دادم که راگبی را کنار بگذارم تا روی زندگی‌ام متمرکز شوم، چون واقعا با تمام عشق علاقه‌ای که به این رشته داشتم من را مجبور کردند که راگبی را کنار بگذارم. البته این را یک شانس بزرگ در زندگی می‌‎بینم چرا که اگر همچنان درگیر راگبی بودم هیچوقت دوباره به فکر ورزش قهرمانی نمی‌افتادم. شاید الان مربی راگبی بودم و سمت ورزش قهرمانی نمی‌رفتم. با توجه به سن پایینی که داشتم ترجیح دادم که به ورزش قهرمانی فکر کنم و مربیگری هم به شکلی برای من زود بود.

تا حالا پیش آمده که به جواب سوالی نرسید؟

چرا اینقدر بدی زیاد شده؟ این سوال من است. اگر یک کمی فکر کنند شاید کمتر بدی کنند و این هم در نظر داشته باشند که مشخص نیست چند لحظه دیگر چه اتفاقی برای ما می‌افتد هیچوقت شاید بد نمی‌شدند.

دوست داشتید جای کسی باشید؟

هیچوقت. هیچ کس هم الگوی زندگی من نبوده و همیشه سعی کردم خودم الگوی خودم باشم و از درس‌هایی که می‌گیرم استفاده کنم.

اگر سراغ راگبی نمی‌رفتید به چه شغلی علاقه داشتید؟

من از بچگی عاشق ورزش بودم و هیچوقت خودم را از آن دور نمی‌دانستم. کوچک که بودم خیلی به بازیگری علاقه داشتم. فیلم‌های هندی زیاد نگاه می‌کردم و از همان زمان به بازیگری علاقه‌مند شدم.

بازیگر مورد علاقه شما؟

بهرام رادان و الناز شاکردوست.

خواننده چطور؟

من به تمامی خواننده و بازیگر‌ها و هنرمند‌ها احترام می‌گذارم. به نظرم هر خواننده‌ای حداقل یک آهنگ زیبا و به یاد ماندنی دارد، اما در حال حاضر آهنگ‌های رضا صادقی را خیلی دوست دارم، چون امیدبخش و شنیدنی هستند.

خودتان را مدیون چه کسانی می‌دانید؟

مشخصا پدر و مادرم که به من جان دادند.

در سال گذشته یکی از مبحث‌هایی که زیاد مورد توجه قرار داشت حضور بانوان در ورزشگاه‌ها بود. نظر شما در این باره چیست؟

به نظرم بانوان با آقایان یک حق مساوی دارند، چون سوای جنسیت همه ما انسان هستیم. همه ما زاده یک خانم هستیم پس به نظرم بانوان جایگاه خیلی بالایی دارند که متاسفانه در کشور ما دیدگاه مناسبی به آن ندارند.

یعنی اگر بدانند که جایگاه خانم‌ها چقدر بالاست هیچوقت تبعیض‌ها بین خانم‌ها و آقایان برقرار نمی‌شود. از نظر من هیچ تبعیضی نباید بین خانم‌ها و آقایان باشد. الان برای مثال یک خانم ورزشکار قهرمان می‌شود و پرچم کشور رابالا می‌برد و یک آقا هم همین کار را انجام می‌دهد. پس چه فرقی در این بین وجود دارد؟ هیچ فرقی بین یک خانم و آقا نیست و همانطور که آقایان حق دارند از تماشای مسابقات فوتبال یا والبیال لذت ببرند، خانم‌ها هم حق دارند که این مسابقات را تماشا کنند.

اگر قرار است که این حق از خانم‎‌ها گرفته شود پس در کار‌های دیگر هم خانم‎‌ها دخالت نکنند و مثلا ورزش نکنند، قهرمان نشوند و کار نکنند و فقط آقایان کار کنند. خانم‌ها هم در خانه بنشینند و هیچ کاری نکنند، اما اگر قرار است همه چیز برابر باشد پس درست نیست که تبعیض وجود داشته باشد.

به فوتبال علاقه دارید؟

آنقدر که بعضی اوقات به فوتبال توجه می‌شود آدم حسودی می‌کند. به فوتبال علاقه دارم، اما گاهی وقت‌ها که میبینم که برخی فقط فوتبال را می‌بینند و برای سایر رشته‌ها آنطور که باید ارزش قائل نمی‌شوند، واقعا ترجیح می‌دهم که طرفدار فوتبال نباشم و رشته‌‎های دیگر و ورزشکاران دیگر رشته‌ها را دنبال کنم.

تیم خاصی را هم دنبال می‌کنید؟

نه، من شاید یک سری بازیکن خاص را دنبال کنم. مثلا من به کریستیانو رونالدو خیلی علاقه دارم. داستان زندگی‌اش را خیلی بادقت خوانده‌ام و می‌دانم که چه سختی‌هایی را تحمل کرده تا به این جایگاه و مقام برسد. به نظر او بازیکنی نیست که ظاهرساز باشد و تظاهر به کاری کند و بااخلاق است، اما احساس می‌‎کنم که مسی، شاید اینطور هم نباشد، چون از نزدیک آن‌ها را ندیده‌ام، ورزشکار بااخلاقی نیست.

دروغ سیزده بدر؟

من می‌خواهم امسال ازدواج کنم (باخنده.) برای این دروغ دلیل هم دارم چرا که همه منتظر هستند که ببیند من ازدواج می‌کنم یا خیر، اما اینطور نیست، چون که فعلا اهداف بسیار بزرگی در پیش رو دارم.

حرف پایانی.

دوست دارم که مردم با هم متحد باشیم. دیگر حالم بد شده است که بخواهیم همیشه درباره کرونا صحبت کنیم و بگوییم که چطور از گسترش این ویروس جلوگیری کنیم. ما باید به فکر ریشه کردن این ویروس باشیم و متحد پیش برویم. امیدوارم که در خانه بمانند و بدون تعارف به یکدیگر بگوییم که به دید و بازدید نرویم و ناراحتی هم ندارد. همه باید این نکته را رعایت کنند و عید امسال باید حواسمان به یکدیگر باشد. نباید مسافرت کنیم و در خانه‌هایمان بمانیم تا زحمات کادرپزشکی و پرستاران در بیمارستان‌ها دوچندان نشود. از تمامی عوامل پزشکی کشور هم در مبارزه با ویروس کرونا خسته نباشید می‌گویم و امیدوارم که نابودی این ویروس را روزی در کنار هم جشن بگیریم.​



source http://zanan.bashariyat.org/?p=37332

برگزاری مراسم اولین سالگرد جان‌باختن دالیا اندام در سنندج

۱۹ آذر ۱۴۰۳ ایران وایر روز دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳، مراسم اولین سالگرد جانباختن «دالیا اندام» با حضور خانوادها، مادران دادخواه و‌ جمع زیادی از ...