۱۳۹۵-۰۸-۱۰

همسر محمد علی طاهری: «اگر طاهری مُرده است، او را نشان دهید» + واکنش شهناز نیرومنش

زیبا محمدیان، همسر سابق محمد علی طاهری که پیشتر نیز تقاضای جدایی از وی را داده بود، در اولین موضع گیری خود پس از گذشت بیش از پنج سال از دستگیری روبروی بیمارستان بقیه الله رفته و خواستار دیدار با محمد علی طاهری شد. این درحالی است که محمد علی طاهری در دی ماه ۱۳۹۳ زیر شکنجه و در اعتصاب غذا در مکانی خارج از زندان اوین به شهادت رسیده است.

در پی انتشار خبر به اغماء رفتن محمد علی طاهری،بنیانگذار عرفان حلقه، از سوی منابع برخی سایتهای همسو با حکومت،زیبا محمدیان همسر محمد علی طاهری با حضور مقابل بیمارستان بقیه الله در تهران خواستار ملاقات با همسرش شد. در ویدیویی که روبروی بیمارستان بقیه الله ضبط شده است، زیبا محمدیان همسر سابق محمد علی طاهری گفته است: «اگر [طاهری] مُرده است، او را نشان دهید».

زیبا محمدیان که از بدو دستگیری اول محمد علی طاهری همواره سکوت کرده و یا اخبار مورد تایید اطلاعات را به بیرون از زندان انتقال داده است، و در زیر فشار حکومت پس از دستگیری چندروزه اش در تابستان ۹۳، قول همکاری های بیشتر را نیز به آنان داده بود، خواستار ملاقات همسرش در بیمارستان بقیه الله شد. این اقدام وی در حالی است که بنا بر اخبار منتشر شده، محمد علی طاهری بیش از یک سال و نه ماه قبل، در زیر شکنجه برای اقرار و نفی آموزه های عرفان حلقه، به شهادت رسیده است. بعد از درگذشت محمد علی طاهری در زیر شکنجه و در حال اعتصاب غذا، شهناز نیرومنش شاگرد محمد علی طاهری و مسئول مرکز اینتریونیوسالیزم امریکا و سخنگوی کمپین حمایت ازآقای طاهری، در رسانه های مختلف از جمله مصاحبه ای با دیلی تلگراف از فقدان استادش خبر داده بود. عوامل حکومت ایران که از آن زمان سعی در مخفی کردن این اتفاق داشته اند، برای سازماندهی بیشتر این جریان، از خانواده، برخی شاگردان و وکلای حکومتی استفاده کرده است.

بنظر میرسد هدف از این پرده آخر و به صحنه آمدن زیبا محمدیان بعد از گذشت ۶۵ ماه از آغاز اسارت همسرش و سکوت و همکاری وی با نیروهای اطلاعاتی، آماده سازی صحنه برای پرده های بعدی سناریوی حکومتی است. صحنه سازی که با ایجاد مقبولیت بیشتر همسر در اذهان عمومی، بعد از این می تواند منبع اخباری که توسط نیروهای امنیتی طراحی میشود، باشد. اخباری که سعی در تحریف آموزه های عرفان حلقه خواهد داشت.

شهناز نیرومنش نیز در واکنش به این خبر، متن زیر را در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده است:

دوستان و همراهان گرامی هشیار باشید بعد از گذشت ۲۱ ماه از اعلام شهادت استاد مظلوم محمد علی طاهری،و در ادامه بازیهای حکومت برای مخفی نگهداشتن و سازماندهی جریان عرفان حلقه که بکمک نیروهای اطلاعاتی،وکیل و همسر و بعضی افراد دیگر از خانواده استاد طاهری، در این مدت از چشم تیزبینان دور نمانده، این روزها بازی وارد مرحله جدیدی شده. در این قسمت از سناریو ،حکومت پس از نزدیک به دو سال انتقال اخبار دروغی از وضعیت پرونده استاد حضور در دادگاه و حضور در مراسم عقد و… که تنها به اعتبار چند دقیقه فیلم و چند عکس ساختگی ونقل قولهای ضد و نقیض وکلا و خانواده سندیت پیدا میکند و انتشار آنها در سطحی وسیع ، بکمک پروپاگاندای اعتدال گرایان و لابی ها و روسپی های رسانه ای و حقوق بشری خارج از کشور، امروز تصمیم میگیرد سناریو را وارد مرحله جدیدی کند. در این مرحله وکیل در ادامه دروغهای قبلی ادعای گرفتن قرار منع تعقیب و در ادامه اعتصاب غذای استاد را دارد و خانم زیبا محمدیان همسر سابق استاد طاهری، پس از شش سال ناگهان به میدان میاید! همان همسری که در تمام این سالها بعنوان مانع و عامل بازدارنده در مقابل ایشان عمل کرده وپس از دستگیری دوم و بخصوص پس از انتشار نامه استاد به مجامع حقوق بشرتوسط اینجانب،بعنوان همدست نیروهای اطلاعاتی در کنار محمود علیزاده طباطبایی، همواره عامل انتقال اخبار دروغ از وضعیت استاد بوده و همانطور که بارها گفته ام اگر نبود همدستی او با دشمنان استاد طاهری مظلوم،حکومت ایران هرگز جرات نمیکرد باعث خون ایشان شود و سپس توان آنرا داشته باشد که این ظلم بزرگ را نه تنها،مخفیکاری کند،بلکه دامن مسئولین قضایی و اجرایی و رهبر نظام را از این لکه ننگ پاک نگهدارد. همسری که مدتی قبل از شهادت ایشان تقاضای طلاق از ایشان کرده و با موافقت استاد مواجه شده، ولی با توصیه نیروهای اطلاعاتی از آن صرف نظر میکند تا امروز و روزهای بعد، بتواند سناریوی حکومت و قاتلین ایشان را بهتربازی کند. فیلم منتشر شده از ایشان را بشنوید و ببینید. قطعا در این شرایط که باطل علنی تر از قبل به مقابله با حق برخواسته،حلقه های رحمانیت،ادراک تشعشعاتی و دلایل عقلی بکمک دوستان خواهد امد تا حقیقت را دریابند. همگی با هم منتظر ادامه بازی خواهیم ماند چرا که استاد همیشه میگفتند : ما منتظر میمانیم تا دجال ابتدا وارد صحنه شود.

۱۳۹۵-۰۸-۰۶

خودکشی‌ جوان کورد یارسانی برای ممانعت از بازگشت به ایران

یک پناهجوی کورد پیرو آیین یارسان،در کمپ پناهندگان Hanest huolm در دانمارک خودکشی کرده است.
یونس مرادی جوان کورد پیرو آیین یارسان، اهل روستای حریر دالاهو کرمانشاه، که از کشور دانمارک‌ درخواست پناهندگی کرده بود دست به خودکشی زده و درگذشته است.

منابع کورد یارسان می‌گویند یونس مرادی که در یک کمپ پناهندگان در دانمارک‌ زندگی‌ می‌کرد برای ممانعت از باز گشت به ایران توسط دولت دانمارک‌، دست به خودکشی‌ زده است. علی‌ رغم مشکلات زیادی که برای کورد‌های یارسان در ایران وجود دارد تقاضای پناهندگی یونس مرادی، ردّ شده بود و دولت دانمارک‌ در صدد بود که او را به ایران دیپورت کند.

کورد‌های یارسان که در ایران تحت فشار و تبعیض از طرف حکومت جمهوری اسلامی هستند، هیچگونه حق و حقوق شهروندی و انسانی‌ ندارند و از طرف مراجع تقلید و رهبر جمهوری اسلامی بارها نجس و کافر خوانده شده‌اند.

۱۳۹۵-۰۸-۰۲

کرج؛ پلمب محل کسب یک شهروند بهایی

محل کسب یک شهروند بهایی در کرج از سوی مأموران پلمب شد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز گذشته ٢۵ مهرماه محل کسب یک شهروند بهایی به نام همایون لقائی‌فرزرا در خیابان بهشتی کرج از سوی مأموران پلمب شد.

گفتنی است که همزمان محل کسب دو شهروند دیگر نیز در کرج از سوی مأموران اماکن پلمب شده است.

در سال‌های گذشته اداره اماکن بارها محل کسب شهروندان بهایی در شهرهای مختلف کشور را پلمب کرده است.

۱۳۹۵-۰۷-۲۸

اخراج دانشجوی علوم آزمایشگاهی قزوین به دلیل بهایی بودن

پروانه مهرابخانی دانشجوی ترم هفت رشته علوم آزمایشگاهی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین به دلیل بهایی بودن از دانشگاه اخراج شد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از بهایی نیوز، پروانه مهرابخانی در حالی از دانشگاه علوم پزشکی قزوین اخراج شد که یکی از دانشجویان استعداد درخشان این دانشگاه محسوب می شد و تنها دو ترم دیگر از تحصیل وی باقی مانده بود.

پروانه مهرابخانی در این باره می گوید: در تاریخ ۱۴ مهر ماه ۱۳۹۵ از دانشگاه علوم پزشکی قروین تماس گرفتند و همراه پدرم به دانشگاه علوم پزشکی قزوین رفتیم. آنجا اعلام کردند که «طبق دستور رسیده مجبور به ممانعت از ادامه تحصیل» در دانشگاه علوم پزشکی قزوین هستم».

همچنین به گفته پروانه مهرابخانی ریاست دانشگاه از وی خواست که دیانت بهایی در فرم ثبت نام را تکذیب کند و به ادامه تحصیل در دانشگاه ادامه دهد ولی او از این کار خوددکاری کرد. این شهروند بهایی از تمام ریز نمرات خود تا ترم هفت را پرینت گرفته بود اما مسئول آموزش از مهر و تایید آن ممانعت کرد و معاونت دانشگاه نیز به او اعلام کرد که هیچ مدرکی، حتی حکم اخراج نیز داده نمی شود و تنها می توانید به حراست دانشگاه مراجعه کند.

پروانه مهرابخانی در حالی از این دانشگاه به دلیل باورمند بودن به دیانت بهایی اخراج شد که وی در سال گذشته به عنوان دانشجوی استعداد درخشان نامش در بنر دانشگاه علوم پزشکی قزوین نصب شده بود.

محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاه‌های ایران با استناد به مصوبه‌ی ششم اسفند ۱۳۶۹ «شورای عالی انقلاب فرهنگی» صورت می‌گیرد که بهاییان را علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم می‌کند.

بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبت نام بهاییان در دانشگاه‌ها جلوگیری به عمل آید بلکه چنانچه هویت بهایی فردی بعد از ثبت نام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود. محرومیت شهروندان بهایی پس از انقلاب اسلامی و اعلام انقلاب فرهنگی در ایران به صورت سیستماتیک اجرا شده است.

۱۳۹۵-۰۷-۲۴

تداوم بازداشت دو شهروند مسیحی

دو تن شهروندان مسیحی دستگیرشده در فیروزکوه، همچنان در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می‌برند.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، دو نوکیش مسیحی به نام‌های «امیرسامان دشتی» و «هادی عسگری» همچنان بلاتکلیف و بدون تفهیم اتهام در بازداشت بسر می‌برند و از وضعیت آنان کماکان اطلاع دقیقی در دست نیست. این درحالی است که سه تن از بازداشت‌شدگان مسیحی به نام‌های «امین افشار نادری»، «محمد دهنوی» و «رامئیل بت تمرز» پس از گذراندن ۴۵ روز بازداشت و بلاتکلیفی، روز دوشنبه مورخ ۱۹ مهرماه ۱۳۹۵ با قرار وثیقه به‌طور موقت آزاد شدند.

محبت نیوز دراین‌باره گزارش کرد؛ این سه شهروند مسیحی هرکدام با سپردن وثیقه ۱۰۰ میلیون تومان به‌طور موقت از زندان آزاد شدند.

همچنین این افراد در طول بازداشت در زندان اوین به‌دفعات زیر فشارهای روحی و روانی مورد بازجویی‌های شدید قرار گرفتند.

شایان‌ذکر است این پنج شهروند تهرانی مسیحی در روز (جمعه پنجم شهریورماه ۱۳۹۵) برابر با ۲۶ آگوست ۲۰۱۶ برای سفری کوتاه به همراه خانواده خود به باغی در فیروزکوه رفته بودند که پس از شناسایی توسط مأموران امنیتی و لباس شخصی بازداشت شدند.

پس‌ازاین حادثه خانواده و بستگان تا هفته‌ها از وضعیت سلامت و محل نگهداری عزیزانشان اطلاعی نداشته‌اند و اسامی بازداشت‌شدگان مسیحی در فهرست هیچ‌کدام از زندان‌های تهران ثبت‌نشده بود و نهادهای امنیتی نیز پاسخگو نبودند.

۱۳۹۵-۰۷-۲۲

شش سال زندان برای گلرخ ایرانی به اتهام توهین به مقدسات برای یک داستان منتشر نشده

گلرخ ابراهیمی ایرایی، فعال مدنی که به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام به شش سال حبس محکوم شده، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که مأموران اجرای احکام طی تماس تلفنی از او خواسته اند خود را برای اجرای حکم حبس به زندان اوین تهران معرفی کند.

گلرخ ایرایی، همسر آرش صادقی دیگر فعال مدنی که او نیز هم اینک در زندان به سر می برد، به کمپین گفت: “روز سه شنبه ۱۳ مهر کسانی که خود را مأمور اجرای احکام معرفی کردند، بدون اینکه احضاریه کتبی برای من بفرستند، زنگ زدند که باید خودت را به زندان معرفی کنی و گرنه هر جا که باشی پیدا و بازداشتت می کنیم، من به دلیل اینکه احضار تلفنی قانونی نیست، خواستار احضاریه رسمی کتبی شدم، ولی هنوز احضاریه ای دریافت نکردم.”

به گفته گلرخ ایرایی، او به دلیل داستان منتشر نشده ای در دفترچه شخصی اش به توهین به مقدسات متهم شده است. در این داستان زنی پس از دیدن فیلمی درباره سنگسار یک زن در ایران، از شدت عصبانیت نسبت به احکام مذهبی، اقدام به سوزاندن قرآن می کند، بازجویان با وجود انکارهای این فعال مدنی، اصرار داشته اند که این یک داستان نیست و خاطرات شخصی گلرخ ایرایی است، گلرخ ایرایی در بازجویی ها و در دادگاه مرتبا این موضوع را تکرار کرده است که این یک شخصیت داستانی است و در حکم نهایی دادگاه گلرخ ایرایی نیز ذکر شده است که او «آتش زدن قرآن را در بازجویی ها نپذیرفته و آن را صرفا یک داستان عنوان کرده است.

او درباره این که چطور به توهین به مقدسات محکوم شده به کمپین گفت: “داستان ها و اشعارم در شب تفتیش منزل توسط تیم بازداشت کشف شد و از روز سوم بازجویی ها به اتهام اهانت به مقدسات تحت فشار قرار گرفتم، ده ها بار به جهت قران سوزی که در متن داستان توسط فردی که به جهت سنگسار دچار آشوب ذهنی شده بود انجام گرفت مورد بازجویی قرار گرفتم. با اینکه هر باز توضیح دادم این یک داستان است و گفتم و نوشتم که اگر بر این مبنا مورد اتهام قرار گیرم باید برای خیلی از فیلم نامه نویسان و داستان نویسان قرار مجرمیت صادر کنید، اما اهمیتی ندادند و نهایتا به اشد مجازات ماده ی مربوط به این اتهام محکوم شدم و در دادگاه تجدید نظر نیز حکمم تایید گردید. از اتهامی که بر من به جهت اهانت به مقدسات وارد کردند در بازجویی ها سو استفاده نموده و همسرم را در شرایطی قرار می دادند که صدای بازجویی هایم را در مورد قران سوزی بشنود و مرا تحت فشار قرار میدادند و با تهدید به اعدام شرایط روحی بدی را برای هر دو نفرمان ایجاد میکردند.”

کشف حجاب و ترویج بی حجابی از طریق گذاشتن عکس های بدون روسری در کنار همسرش در فیسبوک، مخالفت با حکم قصاص، امضای بیانیه هایی در مخالفت با مجازات اعدام، شرکت در تجمعات حمایت از زندانیان سیاسی و دیدار با زندانیان سیاسی بخشی از فعالیت هایی است که در حکم دادگاه به عنوان مصداق اتهامات و «فعالیت های ضد امنیتی» گلرخ ایرایی ذکر شده است.

گلرخ ابراهیمی ایرایی ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ به همراه همسرش آرش صادقی، و دوستانش نوید کامران و بهنام موسیوند توسط ماموران قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد و ۱۵ مهرماه به قید وثیقه آزاد شد، نوید کامران و بهنام موسیوند نیز پس از چند روز به قید وثیقه آزاد شدند ولی همسرش آرش صادقی تا ۲۴ اسفند در بازداشت ماند و پس از پایان بازجویی هایش در بند دو الف سپاه به قید وثیقه آزاد شد.

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی در اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ هر چهار تن را در یک پرونده مشترک محاکمه کرد، طی حکم دادگاه انقلاب، آرش صادقی به ۱۵ سال حبس، همسرش خانم گلرخ ایرایی به شش سال حبس و بهنام موسیوند و نوید کامران هر کدام به ۱۸ ماه حبس محکوم شدند. دادگاه تجدید نظر در تاریخ اول دی ماه ۱۳۹۴ حکم گلرخ ایرایی و آرش صادقی را عینا تایید کرد و حکم بهنام موسیوند و نوید کامران را به یک سال کاهش داد، آرش صادقی، نوید کامران و بهنام موسیوند در حال حاضر برای تحمل حبس در زندان به سر می برند و حکم گلرخ ایرایی نیز در شرف اجرا شدن است.

گلرخ ایرایی در شانزدهم تیرماه و پس از زندانی شدن همسرش آرش صادقی، در گفتگویی به کمپین گفت:‌ “من اصلا دادگاه بدوی نداشتم. جلسه اول فقط آرش را پذیرفتند. من ، بهنام و نوید را نپذیرفتند جلسه دوم دادگاه هم من بیمارستان بودم و جراحی سنگینی کرده بودم، تمام مدارک پزشکی را هم به دادگاه ارائه داده بودند و آقای صلواتی نپذیرفت و دادگاه را به صورت غیابی تشکیل داد. یعنی من به صورت غیابی محاکمه و به ۶ سال زندان محکوم شده ام.”

خانم ایرایی در خصوص اتهامات خود که مبنای صدور شش سال حکم زنداه بوده است، گفت:‌ “وقتی برای تفتیش به خانه ما رفتند یکسری سررسید حاوی دست نوشته های من بود که از خانه ما بردند. یکسری داستان و شعر بود که هیچ کجا انتشار نداده بودم نه در فضای مجازی و نه در هیچ محفلی خوانده نشده بود. برمبنای این دست نوشته ها و همچنین یکسری از پست های فیسبوکی ام که در حمایت از شاهین نجفی بوده به من اتهام توهین به مقدسات زدند و ۵ سال حکم دادند. یک سال هم بابت تبلیغ علیه نظام که به ارتباط با خانواده های کشته شدگان و خانواده های زندانیان استناد کردند. حتی تماس های تلفنی هم برای شان خیلی مهم بود. یکسری عکس و ویدئو از خودم داشتم از تجمعات ۸۸ که هیچ کجا منتشر نشده بود و من حتی در فیسبوک خودم هم نگذاشته بودم اما استناد کردند به مجموع اینها و به من اتهام تبلیغ علیه نظام و حکم یک سال دادند. در دادگاه تجدیدنظر، آقای رئیسیان، وکیل ما از سایت رسمی آقای خامنه ای استفتای ایشان را پرینت گرفته بودند و ارائه دادند که آقای خامنه ای گفته بوده اگر اهانتی به مقدسات در فضای شخصی و در خفا اتفاق بیفتد و عمومی نباشد به حالت مجرمیت نمی تواند دربیاید و از لحاظ قانونی اهانت تلقی نمی شود. اما با وجود اینکه وکیل من برگه را روی پرونده من گذاشتند اما بازهم اشد مجازات را برای اهانت به مقدسات به من دادند و حکم عینا در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.”

گلرخ ایرایی در پاسخ به این سوال که شما و همسر و دوستان‌تان چرا بازداشت شدید و مستندات اتهاماتی که به شما منتسب کردند چه بود، گفت: “فعالیت هایی که ما داشتیم بیشتر در فضای مجازی بود. با خانواده های کشته شدگان و خانواده های زندانیان سیاسی در ارتباط بودیم و یکی از چیزهایی که خیلی توی بازجویی هم اشاره می کردند، ارتباط با زندانیان بود. بچه هایی که در بندهای عمومی بودند و امکان تلفن داشتند تماس می گرفتند و از اتفاقاتی که می افتاد با آرش حرف می زدند و آرش در فیس بوکش می نوشت. مثلا اعزام به بیمارستان داشتند انجام نمی شد یا نیاز به مرخصی استعلاجی داشتند و انجام نمی شد. وقتی خواسته های برحق شان انجام نمی شد تماس می گرفتند با آرش و  او هم در صفحه فیسبوکش منعکس می کرد. این را نشر اکاذیب در فضای مجازی قلمداد کردند و خیلی فشار آوردند که دروغ نوشتید و قصد برهم زدن نظم داشتید و .. کلا فعالیت های ما، فعالیت های فیسبوکی بود و ارتباطاتی که داشتیم، می گفتند سیاه نمایی می کنید و منظورشان اشاره به بچه هایی بود که کشته شده بودند و از اینکه در مراسم آنها ما یا هر کس دیگر شرکت کند چه در حد یک عکس، چه در حد انعکاس دادن آن مراسم، بسیار برای شان سنگین است و نمی توانند تاب بیاورند. بابت مجموعه این فعالیت ها سراغ آرش آمده بودند که به بازداشت ما سه نفر هم منجر شد.”

گلرخ ایرایی افزود: “کل پرونده، پرونده سازی بود و به قدری مضحک نوشته شده بود که حتی از ارائه پرونده به وکیل هم خودداری کردند. هیچ ادله مشخصی نداشتند و هیچ چیز قابل استنادی در پرونده نبود. فقط در دادگاه تجدیدنظر که وکیل با آرش حضور داشت حدود ۴۰ صفحه از گردش کار کارشناسی تیم بازجویی را در اختیار اقای رئیسیان قرار دادند و تنها چیزی که آقای رئیسیان توانست از پرونده آرش بخواند همان گردش کار بازجویی بوده وگرنه پرونده را اصلا مطالعه هم نتوانست بکند. آرش در دادگاه بدوی که در دو جلسه در اردیبهشت و تیرماه ۹۴ تشکیل شد به تنهایی از خودش دفاع کرد و از پذیرفتن آقای رئیسیان در دادگاه خودداری کردند. از ابتدا بابت وکیل ما چندین بار تحت فشار قرار گرفتیم. ابتدا آقای پیمان عطار  وکیل ما بودند که که ثارالله سپاه ایشان را تحت فشار قرار داد، بعد هم اقای رئیسیان که ایشان را هم تحت فشار قرار دادند گفتند وکیل خودمان داریم و ما نپذیرفتیم و نهایت آقای رئیسیان را نگذاشتند پرونده را بخواند و از آرش دفاع کند.”

گلرخ ابراهیمی همچنین درباره همسرش آرش صادقی که طی ۷ سال گذشته چهار بار بازداشت شده و در نهایت پس از پنجمین بازداشت برای اجرای حکم ۱۹ ساله، به اوین رفته است ادامه دا د: “آرش بعد از بازداشت اول و دومی که داشت همچنان به رویه سابق اش ادامه داد هچنان اعتراض می کرد به خصوص اینکه تعداد زیادی از بچه هایی که بعد ۸۸ زندانی شده بودند از ایران خارج شده اند اما تعدادی که مانده اند الان بالای ۹۰ درصد به دانشگاه بازگشته اند، اما آرش از حق تحصیل محروم شده. علاوه بر آن اتفاقی که برای خانواده اش افتاد، مادرش فوت کرد و بابت این قضیه همیشه خانواده آرش از او شاکی بوده اند و حتی تا همین لحظه آرش را مسبب مرگ مادرش می دانند. رسما خانواده آرش متلاشی شد و همه کس خود را از دست داد. طبیعتا بابت همین می تواند همیشه معترض باشد که چرا یک عده شبانه ریختند خانه ما و با شکستن شیشه در، دست انداختند کلید را از داخل چرخاندند در را باز کردند و وارد خانه شدند. به آرش گفتند دزد بوده. خانواده آرش در شهرکی زندگی می کنند که همین الان هم ما اگر بخواهیم برویم باید دم در هماهنگ کنیم تلفنی هماهنگ کنند و اجازه بدهند تا وارد شهرک شویم. چطور ممکن است در چنین شهرکی ۴ مرد اینطور داخل خانه بریزند؟ کسانی هم که آن شب ریختند خانه آرش و مادر او فوت کرد چرا فقط وسایل شخصی آرش  یعنی کیس کامپیوتر و دست نوشته ها و سی دی ها و کتاب های او را بردند؟ آرش همیشه این مسائل را مطرح کرده و پی گیر بوده است. آرش همیشه بابت وضعیت تحصیلی اش و بابت مرگ مادرش معترض و پی گیر بود. یک سال و نیم که بازداشت بود و مشخص نبود که کجاست، او را در انفرادی های طولانی مدت نگه داشته و تمام مدت می خواستند آرش را راضی کنند که تو از اینجا خارج می شوی می توانی به دانشگاهت برگردی، به زندگی عادی برگردی و هرشغلی که می خواهی داشته باشی اما پی گیر مساله مادرت نباش و هیچ اعتراضی بابت آن شب نداشته باش. آرش این را نپذیرفت. برای آرش فقط از دست دادن مادرش نبود. از دست دادن همه ارتباطات اش با کل گذشته و کل زندگی پیشین اش بود. متاسفانه آرش را خیلی سر این قضیه آزار دادند تا بازداشت آخری که داشتیم. ما بهمن ۹۲ ازدواج کردیم و شهریور ۹۳ بازداشت شدیم و حالا هم که آرش زندان است و من هم حکم‌ام تایید شده و منتظر هستم.”

خانم ایرایی همچنین گفت: “من و آرش با هم خیلی فکر کردیم که چه برنامه ای برای بعد از این می توانیم داشته باشیم اما هیچ کدام نتوانستیم راضی شویم که از ایران خارج شویم و همچنان به حکمی که به ما داده اند معترض هستیم. نه حق من این حکم است نه حق آرش. ما همچنان خواستار این هستیم که بازبینی مجددی در پرونده آرش بشود. دادگاه علنی که قطعا در تعریف اینها نمی گنجد. دست کم دادگاه اگر غیر علنی است وکیلی در کنار آرش باشد که بتواند پرونده را مطالعه کند. در پرونده یکسری چیزها را سرهم کرده اند، گروهکی را در توهم خود ساخته اند به نام گروهک آرش صادقی و یک افرادی که کاملا به هم بی ربط هستند. غیرسیاسی ترین افراد هم می توانند متوجه شوند که این افراد کاملا به هم بی ربط هستند و در یک مجموعه، ان هم زیر پرچم آرش صادقی نمی گنجند….ما اعتراض کردیم و گفتیم حتی به اندازه یک اس ام اس تلفنی برای ما پرینت بیاورید که با این افراد ارتباط داشته ایم یا در یک مجموعه بوده ایم. پرونده کاملا متوهمانه ای را تشکیل دادند و از ارائه به وکیل هم خودداری کردند. چیزی که ما الان می خواهیم این است که مجدد رسیدگی شود، وکیل حضور داشته باشد و به صورت عادلانه اگر کاری کردیم قطعا پای هزینه‌اش هم ایستاده ایم. اما این اوج بی عدالتی است که به این شکل پرونده سازی کنند و به این شکل هم حکم بدهند.”

۱۳۹۵-۰۷-۱۹

ضرب‌وشتم محمدعلی طاهری در بند دو-الف

خبرگزاری عرفان از ضرب‌و‌شتم محمدعلی طاهری، بنیان‌گذار عرفان حلقه و طب مکمل فرادرمانی، در بند دو-الف زندان اوین خبر داد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه یازدهم مهرماه، محمدعلی طاهری، زندانی عقیدتی، برای بازجویی و اخذ اعتراف اجباری به اتاقی معروف به اتاق آینه در بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده است و در پی مقاومت آقای طاهری در مقابل خواسته آن‌ها یکی از بازجویان وی به نام «رحیمی» به کمک یک مامور نقاب‌پوش که دوربین فیلمبرداری به همراه داشته وی را به‌شدت مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند.

محمدعلی طاهری، بنیان‌گذار عرفان حلقه، برای پانزدهمین بار در دوران حبس خود، از چندروز پیش اقدام به اعتصاب غذا کرده و این اعتصاب در اعتراض به بلاتکلیفی و نگهداری غیرقانونی وی پس از اتمام ۵ سال محکومیت صورت گرفته است.

این زندانی عقیدتی اعلام داشته است که تا زمان آزادی به اعتصاب خود ادامه خواهد داد.

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل محمدعلی طاهری، اخیرا اعلام کرده که قرار منع تعقیب آقای طاهری برای اتهامات ارتداد، سب‌النبی و اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی صادر شده است.

محمدعلی طاهری، مؤسس «عرفان حلقه»، ۶۰ ساله و متولد کرمانشاه است. او در سال ۱۳۸۰ موسسه‌ای به نام «عرفان حلقه» با تمرکز فرادرمانی و طب مکمل در تهران تأسیس کرد. آقای طاهری چندین کتاب نوشته که از سوی وزارت ارشاد مجوز گرفته‌اند و همچنین چند دوره کلاس در دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در خصوص طب مکمل داشته است. دانشگاه طب سنتی ارمنستان در اردیبهشت سال ۱۳۹۰، به محمدعلی طاهری دکترای افتخاری اعطا کرد.

او در سال ۱۳۸۹ برای اولین بار به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از سوی نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر و برای ۶۷ روز در زندان اوین تحت بازجویی قرار گرفت. او پس‌ از آن با قرار وثیقه آزاد شد اما مجدداً در تاریخ ۱۴ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۰ بازداشت شد و به اتهام توهین به مقدسات، اتهام فعل حرام و رابطه نامشروع به دلیل «تماس با مچ دست‌ زن نامحرم در زمان عمل فرادرمانی»، دخالت در امر پزشکی، تحصیل مال نامشروع، توزیع آثار سمعی– بصری و استفاده غیرمجاز عناوین علمی ـ پزشکی جمعاً به ۵ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۹۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.

اما آقای طاهری در تابستان ۱۳۹۳ مجدداً برای اتهام مفسد فی‌الارض که قبلاً در پرونده‌اش بررسی‌شده بود، بازجویی شد. دادگاه او در اسفندماه سال ۱۳۹۳ برگزار شد و درنهایت در خردادماه سال ۱۳۹۴ به اتهام فساد فی‌الارض از طریق منحرف کردن افراد به اعدام محکوم شد. با اعتراض وکلای آقای طاهری، پرونده او برای بررسی مجدد به دیوان عالی کشور فرستاده شد.

خواهر محمدعلی طاهری اظهار کرده بود حکم اعدام او از سوی شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور لغو شده و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب فرستاده‌ شده است.

وی ادامه داد: آقای سعید خلیلی، وکیل برادرم به دیوان مراجعه کرده بودند و حکم لغو حکم اعدام او را شخصاً دیده است.

۱۳۹۵-۰۷-۱۶

قرار منع تعقیب برای محمد علی طاهری صادر شده

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل محمدعلی طاهری، رهبر “عرفان حلقه”، به بی‌بی‌سی فارسی گفت قرار منع تعقیب آقای طاهری برای اتهامات ارتداد، سب‌النبی و اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی صادر شده است.

به گزارش بی بی سی آقای علیزاده طباطبایی گفت در حال پیگیری برای تبدیل ادامه حبس به وثیقه و آزادی آقای طاهری است.

محمد علی طاهری از سال ۱۳۸۰ ارائه خدماتی تحت عنوان فرادرمانی و عرفان حلقه را به عنوان طب مکمل یا جایگزین آغاز کرد و طرفداران زیادی در ایران پیدا کرد.

آقای طاهری در سال ۱۳۸۹ توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و پس از ۶۷ روز بازجویی در بند ۲ الف (متعلق به سپاه) زندان اوین به قید وثیقه آزاد شد. او اوایل سال ۱۳۹۰ مجددا به اتهام “ارتداد، محاربه، توهین به مقدسات، فساد فی‌الارض و سب‌النبی” دستگیر و زندانی شد.

بنیان‌گذار عرفان حلقه، سال گذشته به اتهام فساد فی‌الارض به دلیل “انحراف گسترده جوانان” به اعدام محکوم شد که پس از اعتراض وکلای او به دیوان عالی کشور، این حکم نقض شد.

دادگاه انقلاب پیش از این هم آقای طاهری را به‌ اتهام “توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضاله بودن کتب و آثار” به ۵ سال حبس، ۹۰۰ میلیون تومان جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده بود.

برخی رسانه‌های رسمی و مقام‌های حکومتی در ایران از روش‌هایی مانند عرفان حلقه با عناوینی چون “عرفان کاذب” و “عرفان‌ نوظهور” نام می‌برند و چنین عقایدی را رد می‌کنند.

درباره اعتبار علمی روش‌هایی که عرفان حلقه برای درمان بیماری‌ها مطرح می‌کند، از دید برخی کارشناسانتردیدهایی وجود دارد.

آقای طاهری دو سال پیش در نامه‌ای خطاب به احمد شهید گزارشگر سابق حقوق بشر سازمان ملل برای ایران، گفته بود بازجویان سپاه با “اعمال فشار و شکنجه روانی” او را وادار به “اعترافات ساختگی” کردند. او در اعتراض به شرایط خود چند بار اعتصاب غذا کرده بود.

به غیر از آقای طاهری با شمار دیگری از افراد مرتبط با عرفان حلقه از جمله همسر او نیز برخورد قضایی شده است.

در سال‌های اخیر هواداران بنیانگذار “عرفان حلقه” چندین بار در اعتراض به وضعیت او در زندان، تجمع کردند.

۱۳۹۵-۰۷-۱۳

آخرین وضعیت بهاییان گرگانی در زندان رجايی

گزارشی از آخرین وضعیت بهاییان گرگانی در زندان رجایی شهر کرج

خبرگزاری هرانا – هشت شهروند بهایی؛ سیامک صدری، فرهاد اقبالی، فرهاد فهندژ، فرهمند ثنائی، فواد فهندژ، پیام مرکزی، کمال کاشانی و کوروش زیاری از سال ۹۱ بازداشت و همگی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ تا ۱۰ سال حبس محکوم شدند. هفت تن از این زندانیان در آستانه پنجمین سال حبس و یک نفر به دلیل بیماری در سومین سال حبس خود بدون مرخصی همچنان در زندان رجایی شهر کرج به سر می‌برند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۳۲ شهروند بهایی ساکن شهرهای مختلف استان گلستان از مهرماه ۱۳۹۱ و طی یک پروژه یک ساله به بهانه معاشرت با مسلمانان و تبلیغ بهاییت، بازداشت شده و زیر شکنجه‌های شدید فیزیکی و روانی برای پذیرفتن اتهامات خود تحت فشار قرار گرفتند. هشت تن از آنان با محکومیت به حبس‌های ۵ تا ۱۰ سال، در حال گذراندن حبس خود در زندان رجایی شهر هستند و ۲۴ تن دیگر که دادگاه ‌تجدیدنظرشان در ۲۸ شهریور و ۸ مهر برگزار شد، با حبس‌های بدوی ۶ تا ۱۱ سال منتظر حکم دادگاه تجدیدنظر هستند.

کمال کاشانی، متولد ۱۳۳۷ در گنبد کاووس و ساکن گرگان مورخ ۲۶ مهرماه سال ۹۱ در گرگان دستگیر و سپس به تهران منتقل و با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، همکاری با دول متخاصم و عضویت در تشکیلات مخفی بهائی» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شد.

این شهروند بهایی در اوایل دهه ۶۰ درحالی که یک ترم به پایان تحصیلاتش در رشته صنایع اتومبیل باقی مانده بود از دانشگاه اخراج شد. وی سابقه بازداشت و تحمل ۵ سال و سه ماه حبس از سال ۶۲ تا ۶۷ را نیز به دلیل عضویت در محفل روحانی بندر ترکمن را نیز دارد. در همان سال‌ها برادر بزرگتر وی با نام «جمال کاشانی» عضو محفل روحانی دهقان ویلا در کرج بازداشت و در آذرماه سال ۶۳ در زندان اوین اعدام شد.

فرهاد فهندژ، متولد ۱۳۳۸ در تربت حیدریه و ساکن گرگان در تاربخ ۲۶ مهرماه سال ۹۱ در منزل خود دستگیر و بعد از هفت ماه بلا تکلیفی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ آیین بهایی و اداره تشکیلات بهایی» توسط قاضی مقیسه به ۱۰ سال حبس محکوم شد.

شایان ذکر است، این شهروند بهایی در سال ۱۳۶۲ (در سن ۲۴ سالگی) نیز دستگیر و به ۶ سال حبس محکوم شده بود. وی به دلیل شرایط نامساعد زندان پیشین مبتلا به بیماری های گوارشی است.

فواد فهندژ (برادر کوچکتر فرهاد فهندژ) متولد سال ۱۳۴۲ در تربت حیدریه و ساکن گرگان، مورخ ۲۶ مهرماه سال ۹۱ دستگیر و با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، همکاری با دول متخاصم و عضویت در تشکیلات مخفی بهائی» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شد.

شایان ذکر است علی‌رغم تمامی تلاش‌ها با درخواست مرخصی وی برای حضور در مراسم ازدواج دخترش موافقت نشد. بر اساس گفته های وی، قاضی مقیسه با چند سئوال-جواب ساده و تنها به دلیل پاسخ مثبت به سئوال «آیا در منزل با خانواده دعا می خواندی؟» به او گفته است: “همین برای حکم تو کافی است.”

کوروش زیاری متولد ۱۳۴۳ در سنسگر و ساکن گنبدکاووس، در تاریخ ۲۸ آبان سال ۹۱ در حال بازگشت به خانه در شهر گرگان دستگیر شد. وی نیز با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، همکاری با دول متخاصم و عضویت در تشکیلات مخفی بهائی» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شد.

این شهروند بهایی حدود ۲ ماه قبل از بازداشت،در حادثه تصادف از ناحیه پا دچار آسیب دیدگی و شکستگی شده بود و در حالی که به تازگی گچ پایش را باز کرده و در حال معالجه بود، بازداشت و به علت ناتمام ماندن دوره درمان مدتی در زندان از ناحیه پا و کمر دچار مشکلات و درد شده بود. پس از درخواست های مکرر این زندانی چند مرتبه به بیمارستان منتقل اما هنوز کاملا بهبود نیافته است.

پیام مرکزی متولد ۱۳۳۶ در تهران و ساکن گرگان در ۲۸ آبان سال ۹۱ بازداشت و با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، همکاری با دول متخاصم و عضویت در تشکیلات مخفی بهائی» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شد. مسئولین قضایی با درخواست های مرخصی وی برای ازدواج دخترش و همچنین بیماری مادرش مخالفت کرده اند.

پدر این شهروند با نام «امیر هوشنگ (شاپور) مرکزی» در مهرماه سال ۶۳ در زندان اوین اعدام شد. مادر وی نیز با نام «پریچهر آزاده» در همان سال‌ها به مدت ۵ سال در زندان اوین متحمل حبس شده است.

سیامک صدری متولد ۱۳۵۲ در شهر یزد و ساکن گرگان در تاریخ ۲۶ مهرماه سال ۹۱ بازداشت و با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، همکاری با دول متخاصم و عضویت در تشکیلات مخفی بهائی» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شد.

این شهروند بهایی در سال ۱۳۶۰ به دلیل اعتقاد به دیانت بهائی از اداره کشاورزی اخراج شد.

فرهمند ثنائی متولد ۱۳۴۵ درگرگان، مورخ ۲۶ مهرماه سال ۹۱ همراه همسرش در منزل شخصی شان بازداشت و با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، همکاری با دول متخاصم و عضویت در تشکیلات مخفی بهائی» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شد. همسر او چندی بعد از بازداشت با تودیع وثیقه آزاد شد.

فرهاد اقبالی متولد سال ١٣٣٧ در بندر گز و ساکن گرگان، در تاریخ ۲۸ آبان سال ۹۱ همراه چهار شهروند بهایی دیگر بازداشت شد. اما به دلیل وخامت حالش همان روز با تودیع وثیقه آزاد شد. وی نیز با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، همکاری با دول متخاصم و عضویت در تشکیلات مخفی بهائی» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه به ۵ سال حبس محکوم شد و نهایتا بعد از دو سال و برخلاف توصیه پزشکان متخصص قلب در تاریخ پنجم شهریور ۹۳ با دریافت احضاریه جهت تحمل حبس به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد.

چندی پیش، ده نهاد حقوق بشری در این ارتباط با انتشار بیانیه مشترکی از اتحادیه اروپا خواستند تا در یک اقدام فوری، مانع آزار و اذیت شهروندان بهائی و لغو احکام زندان‌شان از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران شوند.

۱۳۹۵-۰۷-۱۰

مخیل کردن هموطنان عرب اهل سنت اهوازی بین پذیرش مذهب آخوندهای حکومتی و یا تحمل ۱ سال زندان بیشتر

بنابه گزارش ارسالی به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی درایران»  دو تن از هموطنان  اهل سنت عرب اهوازی که در آستانه آزادی بودند بدلیل عدم روی آوردن به مذهب آخوندهای حکومتی محکوم به ۱ سال زندان بیشتر شدند.

حکم دو زندانی عقیدتی عبدالحکیم  خزرجی (مروانی ) و مهدی حیدری در مهرماه سال جاری به اتمام می رسید اما قبل از به پایان رسیدن ۱ سال حبس ،چند روز پیش رئیس شعبه ۴  دادگاه انقلاب اهواز  فردی به نام شمعونی   با احضار این دو تن در دادگاه از آنها نوشتن توبه نامه و تعهد کتبی مبنی بر بازگشت  به مذهب آخوندهای حکومتی و فاصله گرفتن  از مذهب خویش یعنی اهل سنت در قبال آزادی را خواست  اما بعد از امتناع آنها از امضای تعهد کتبی و توبه نامه، قاضی شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز  حکم حبس ۱ سال اضافی برای این دو زندانی عقیدتی اهل سنت عرب را صادر نمود.

لازم به یادآوری است که  زندانیان عقیدتی عبدالحکیم خزرجی  (مروانی ) ۲۶ ساله و مهدی حیدری ۳۲ ساله از اهالی منطقه ملاشیه جنوب شهر اهواز در اوائل  زمستان ۱۳۹۴ بدلیل فعالیتهای مذهبی و ترویج  مذهب اهل سنت توسط اداره اطلاعات اهواز دستگیر شده بودند . این دو فعال مذهبی بعد از چند ماه بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات و تحمل شکنجه های روحی و جسمی در شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز محاکمه و به ۱ سال زندان محکوم شدند .

وزارت اطلاعات و قاضیهای  وابسته به آن  برای مشروعیت دادن به احکام ضدبشری علیه هموطنان اهل سنت عرب اهوازی از اتهام پیروی از  وهابیت  استفاده می نماید .

این دو فعال هم اکنون در زندان شیبان اهواز در حال گذراندن محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی  خود هستند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،مخیل کردن هموطنان اهل سنت عرب اهوازی بین پذیرش مذهب آخوندهای حکومتی و یا تحمل یک سال زندان اضافی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه ادیان سازمان ملل متحد خواستار دخالت برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی عقیدتی در ایران است.

تاخیر در اجرای قانون حجاب تکذیب شد؛ نماینده مجلس: حرف‌هایم قدیمی بود

۱۹ آذر ۱۴۰۳  ایران وایر در پی انتشار گزارش‌هایی مبنی‌بر تاخیر در اجرای قانون جنجالی «عفاف و حجاب»، «اسماعیل سیاوشی»، عضو کمیسیون فرهنگی مج...