
۲ مرداد۱۴۰۴- هرانا
خبرگزاری هرانا – مطهره گونهای، فعال دانشجویی و زندانی سابق، با انتشار روایتی تکاندهنده از بازداشت اخیر خود، از بازداشت بدون ارائه حکم قضایی، شلیک گلوله در فضای بسته منزل هنگام دستگیری، و انتقال شبانهاش با چشمبند و بدون کفش به خیابان برای آزادی خبر داده است. او همچنین از تجربهاش در حمله هوایی به بند ۲۰۹ زندان اوین میگوید؛ جایی که درهای سلولها به دستور مقامهای زندان حتی هنگام انفجار نیز باز نشد و جان ۱۵ زن زندانی — از جمله خود و ۱۴ زن دیگر که هویتشان اکنون احراز شده — بهشدت در خطر قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مطهره گونهای، پس از آزادی از زندان، جزئیات نحوه بازداشت و آخرین وضعیت پرونده خود را ارائه کرده است.
مطهره گونهای، دانشجوی رشته دندانپزشکی و دبیر پیشین انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران، در تاریخ ۲۴ خردادماه توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. وی در روایت خود، از بازداشت «توام با خشونت بیسابقه و تمامعیار» خبر داده و اعلام کرده است که مأموران بدون ارائه حکم قضایی وارد منزل شدند و در جریان بازداشت، اقدام به شلیک سه گلوله در فضای بسته خانه کردند.
او مینویسد: «هنگام بازداشت، مرا پابرهنه و گیج، با یک شال دور گردنم، روی زمین میکشیدند و میبردند. دست راستم از ناحیه آرنج شکست و پس از انتقال به بیمارستان قمر بنیهاشم (وابسته به وزارت اطلاعات) گچ و آتل بسته شد، اما این آتل بدون حضور پزشک متخصص در خانه امن باز شد. نیمی از انگشتانم دچار خوابرفتگی شده و اکنون با محدودیت حرکتی درگیرم.»
وی همچنین افزود که خانوادهاش پس از اعتراض به ورود غیرقانونی مأموران، مورد ضربوشتم قرار گرفتهاند و والدینش با آسیب جدی به صورت، ناچار به پیگیری درمان از طریق پزشکی قانونی شدهاند. او نخستین تماس تلفنی با خانواده را چهار روز پس از بازداشت برقرار کرده است.
مطهره گونهای اخیراً در شعبه سوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ (شهید مقدس) حاضر شده و در این جلسه بابت اتهامات «تبلیغ علیه نظام به نفع گروههای معاند، نشر اکاذیب و سیاهنمایی به نفع معاندین، اهانت به رهبری و حضور بدون رعایت حجاب شرعی در ملاء عام» تفهیم اتهام شده است.
او در زمان حمله هوایی ارتش اسرائیل به تهران در تاریخ ۲ تیرماه، در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زندان اوین نگهداری میشد. در جریان این حملات، چند نقطه از زندان اوین، از جمله محل نگهداری او، مورد اصابت پرتابههای انفجاری قرار گرفت. وی روایت میکند: «حسب برنامهریزیشان قرار نبود زنده بمانیم. حتی موقع انفجارها، درهای سلول را خودمان شکستیم. پاسیارها دستور گرفته بودند که درهای انفرادی و سلولها را باز نکنند.»
گونهای میگوید پس از حمله، با وجود خطر جانی، هیچ تلاشی از سوی مسئولان برای نجات جان زندانیان صورت نگرفت و حتی تا پنج روز پس از حمله، نام او “به علت امحای پرونده” در لیست بازداشتیهای وزارت اطلاعات ثبت نشده بود. به گفته وی: «خانوادهام دست به دامان غسالخانهها و سردخانهها شده بودند.»
مطهره گونهای در روایت خود به حضور ۱۴ زن دیگر در بند ۲۰۹ در زمان حمله اشاره کرده و هویت آنها را احراز کرده است. این زندانیان پس از حمله، ابتدا به قرنطینه زندان قرچک ورامین و سپس در تاریخ ۴ تیرماه، به یکی از بازداشتگاههای امنیتی موسوم به «خانه امن وزارت اطلاعات» منتقل شدند.
بنا به اظهارات خانم گونهای، آنها تا زمان انتقال به «خانه امن وزارت اطلاعات» همراه یکدیگر بودهاند. هویت این زندانیان زن به این شرح است: دنیا حسینی، ارغوان فلاحی، پرستو هاشمی (خانم گونهای او را مبتلا به بیماری سرطان اعلام کرده است)، دنیا کمالی، رها ناظر، مینا (نام خانوادگی نامشخص)، یک زندانی سالمند نیازمند مراقبت پزشکی، لیدا (نام خانوادگی نامشخص، یهودی)، سه زندانی بهائی به نامهای شیدا، شیده و نوشین (نامهای خانوادگی نامشخص)، سسیل کولر (تبعه فرانسه)، زینب (ملیت عراقی-ترکی و نام خانوادگی نامشخص)، رودابه یا زهرا (نام خانوادگی نامشخص) و تکتم (نام خانوادگی نامشخص).
خانم گونهای در تاریخ ۲۴ تیرماه، پس از گذراندن یک ماه بازداشت، با تودیع وثیقه آزاد شد. اما درباره شیوه آزادیاش میگوید: «مرا با چشمبند در خیابان، مقابل متروی شهرک محلاتی پیاده کردند. حتی کفشی نداشتم که بپوشم.»
مطهره گونهای در پایان گزارش خود نوشته است: «روایت این سی و چند روز، داستان خون جگر است. به قید حیات و عدم بازداشت مجدد، با جزئیات خواهم گفت که چه بر سرمان آوردند. من تنها یکی از ۱۵ زن بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات بودم که از مرگ بازگشتم. مدام این جمله را در ذهنم تکرار میکنم: آنها میخواستند ما زیر آوار جنگ دفن شویم.»
خانم گونهای پیشتر نیز از بابت فعالیتهای خود سابقه بازداشت و برخوردهای امنیتی را داشته است. وی در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، با پایان دوران محکومیت حبس از زندان اوین آزاد شده بود.