زندانی سیاسی زینب جلالیان محکوم به حبس ابد، در ۱۴امین سال حبس بدون یک روز مرخصی
زندانی سیاسی زینب جلالیان از قدیمیترین زنان زندانی سیاسی در حاکمیت ولایت فقیه است.
او سنگینترین محکومیت (حبس ابد) را در بین زنان زندانی سیاسی گرفته است.
زینب جلالیان در سال ۱۳۶۱در روستایی در ماکو متولد شد. در ۱۰ سالگی به علت مخالفت خانواده با ادامه تحصیل، از خانه فرار کرد و به حزب کارگران کردستان پیوست که در آن زمان در ایران امکان فعالیت داشت.
زینب جلالیان در تاریخ ۲۰ اسفند۱۳۸۶ بازداشت شد و از همان آغاز مورد شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفت.
زینب در سال ۸۸ در دادگاهی فرمایشی بدون حضور وکیل مدافع و تنها ظرف چند دقیقه به اعدام محکوم گردید. حکم اعدام وی در سال ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت.
زینب جلالیان به علت شکنجههای شدید فیزیکی، از ناحیه بینایی دچار مشکل شده و از اختلال بینایی و بیماری ناخنک چشم رنج میبرد.
او پس از ۱۴ سال حبس حتی یک روز هم برای رسیدگیهای پزشکی و درمانی مرخصی نداشته است.
زندانی سیاسی زینب جلالیان در طی ۶ ماه دستکم ۴ بار از زندانی به زندان دیگر تبعید شد؛
وی در تاریخ ۱۰ اردیبهشت۹۹ بطور ناگهانی از زندان خوی به زندان قرچک ورامین منتقل شد، در تاریخ ۵تیر۹۹ و در حال اعتصاب غذا از زندان قرچک ورامین به زندان کرمان منتقل شد .
زینب در حالی در سلول انفرادی در زندان کرمان نگهداری میشد که پیش از انتقالش به زندان کرمان در زندان قرچک ورامین به کرونا مبتلا شده بود و حالش بشدت وخیم بود و در تاریخ ۳۱ خرداد با درخواست بازگشت به زندان خوی و یا زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود.
زینب جلالیان روز سه شنبه اول مهرماه ۹۹ پس از تحمل سه ماه سلول انفرادی درحالیکه وضعیت جسمی اش بشدت وخیم بود از زندان کرمان به زندان کرمانشاه منتقل شد.
این زن زندانی سیاسی مقاوم، روز ۲۰ آبان ۹۹ در یک تماس کوتاه تلفنی با خانواده اش گفت که او را به زندان یزد منتقل کرده اند.
وی هم اکنون در زندان یزد، با وضعیت جسمی بسیار نامساعد محبوس است اما حاضر به تمکین دربرابر خواست ماموران اطلاعات نشده است.
یک منبع نزدیک به زینب جلالیان شرایط تحمیل شده بر این زندانی سیاسی از سوی وزارت اطلاعات را تلاش برای مرگ تدریجی او در زندان دانست و در ادامه افزود:
«از تاریخ ۱۹ آبان سال گذشته پس از انتقال غیرقانونی به زندان یزد به صورت مدام تحت فشار بازجویان امنیتی بوده و هر گونه حقوق عادی وی به عنوان یک زندانی از وی سلب شده است. او تنها هر از چند گاهی به صورت تلفنی آنهم به زبان فارسی و بسیار کوتاه حق تماس با پدرش را دارد و از ملاقات نیز محروم است.»
زندانی سیاسی زینب جلالیان نوشته است:
«ای ستمگران، نظارهگر بودید و هستید، دیدید نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد.
من زمانی به این حقیقت پیبردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. لباسهای مرا بر روی تنم پاره کردند، چشمهایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. باور کنید هر وقت ستمگران، ظلم و شکنجه را بر من بیشتر میکنند، من جسورتر و مقاومتر میشوم.»
source https://zanan.bashariyat.org/?p=44454