هاشم خواستار در یک نامه سرگشاده ضمن اشاره به خلاصهای از روند به حکومت رسیدن هیتلر به تشابه کردار و رفتار حکام جمهوری اسلامی از روزهای نخست حاکمیتشان تاکنون به با آدلف هیتلر میپردازد.
آقای هاشم خواستار نامه خود را اینچنین آغاز میکند: «با نگاهی به حکومتهای دیکتاتوری معاصر در مییابیم که اکثر دیکتاتورها موفق شدند و یا میخواستند مردم کشورشان را حول یک ایدئولوژی متحد کنند. در راس حکومتهای دیکتاتوری معاصر هیتلر پیشوای آلمان بود. هیتلر با ایدئولوژی نژاد برتر آلمان، ابتدا به کشورهای همسایه، همچون فرانسه و بلژیک و اتریش و…حمله کرده و آنها را تصرف کرد و سپس به روسیه و انگلیس نیز حمله کرد که با ورود آمریکا به جنگ و به نفع متفقین، سرانجام شکست بسیار سختی خورد که با خاک یکسان و کشور به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد.
از طرفین جنگ ۵۵ ملیون نفر کشته شدند. هیتلر در این جنگ و در مدت حکومتش هیچگونه دستآوردی نداشت و سبب تجزیه آلمان شد و خودش سرانجام خودکشی کرد. اما جانشینان هیتلر با حفظ و تداوم دموکراسی و بدون هیچگونه دشمنی با یک کشور و یا همسایگان، کشورشان به نسبت جمعیت اولین قدرت اقتصادی دنیا و در ردهبندی معمولی سومین قدرت اقتصادی دنیا شدند. و سرانجام بعد از پایان جنگ سرد و ۴۵ سال جدایی دو آلمان متحد شد.»
هاشم خواستار در ادامه نامه خود مینویسد: «در کشور خودمان ایران، آقای خمینی با خدعه و نیرنگ ـ که بعدا خودش اقرار کرد ـ قدرت را بدست گرفت و تمام مخالفین و آزادیخواهان را سر به نیست کرد. تمام آزادیها را بنام اسلام از ملت ایران گرفت و یک نوع اسلام شیعی متعصب را حاکم کرد. با تحریک حاکمان عراق، باعث حمله آن کشور به ایران شد.
آقای خمینی از جنگ بین ایران و عراق بسیار استقبال کرد تا جایی که گفت: «این جنگ برای ما نعمت است و اگر بیست سال هم طول بکشد ما ایستادهایم و راه قدس از کربلا میگذرد و به جای جنگ، جنگ تا پیروزی، شعار جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم را سر داد. یعنی آقای خمینی هم همچون هیتلر میخواست تمام دنیا را گرفته و پیرو ایدئولوژی خودش کند. اما در نهایت چون دید از عراق شکست میخورد گفت من جام زهر را نوشیدم و قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بر آتشبس را پذیرفتم.
باز جانشین آقای خمینی، یعنی آقای خامنهای به تصور اینکه چنانچه بمب اتمی داشته باشد در هر جنگی پیروز خواهد بود و یا دشمن جرئت حمله به آنها را نخواهد داشت، چهارصد تا پانصد ملیارد دلار در تاسیسات هستهای هزینه کرده و در نهایت در توافق با قدرتهای جهانی، در تاسیسات اتمی بتون ریخته تا از تحریمهای مهلک نجات پیدا کنند.»
هاشم خواستار در اشاره به حیف و میل اموال ملت در تنور جنگهای منطقهای در نامهاش میآورد: «دلارهای آزاد شده در اثر این توافق ـ که میگویند حدود یکصد و پنجاه ملیارد دلار بوده ـ بجای اینکه برای ملت ایران صرف آبادانی کشور شود، برای جنگ در سوریه و حزب الله لبنان و حوثیهای یمن و حماس فلسطین و حشدالشعبی عراق و طالبان افغانستان و….هزینه کردند. یعنی همان کشورگشایی که هیتلر و آقای خمینی انجام داد، آقای خامنهای هم انجام داد. آقای خامنه ای هم به پیروی از آقای خمینی هر منتقدی را دشمن میدید.» نامه آقای هاشم خواستار چنین ادامه مییابد: «ایشان از آقای خمینی جلوتر رفته و احزاب و سازمانهایی همچون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب اعتماد ملی و جبهه مشارکت و کارگزاران سازندگی را که اندکی با ایشان زاویه پیدا کرده و برای بقای همین نظام بوجود آمده بودند را منحل و یا محدود کرده و خیلی از سرانشان را به زندان انداخت.
او به این اکتفا نکرده و شهروندان بیآزار و مصلحی همچون دراویش گنابادی که شیعه دوازده امامی هستند و بجای مرجع تقلید، قطب (رهبر) دارند را نیز سرکوب و رهبر ۹۱ ساله آنها ـ آقای دکتر تابنده ـ را به حصر، یعنی زندان خانگی برد. وجه مشترک پیشوا هیتلر و امام خمینی و امام خامنهای، یکی همین لقب امام یا پیشوا هست که دوست دارند مردم به آنها بگویند. دوم تمام منتقدین و آزادیخواهان داخلی را سرکوب کرده و در تمام سخنرانی ها مردم را از دشمن، دشمن میترسانند.»
در قسمت پایانی نامه آقای هاشم خواستار آمده است: «حاکمان بعد از دیکتاتور، همچون خانم مرکل صدر اعظم آلمان یک بار هم از واژه دشمن در طول ۱۴ سال صدارت استفاده نکرده و نمیکند. دیکتاتورها تلاش بسیار میکنند که ایدئولوژی و یا انقلابشان را به کشورهای جهان صادر کنند؛ اگرچه به فقر و فلاکت ملتشان منجر شود. همانطور که در گزارش نهادهای حقوق بشری آمده، بی مسئولیتترین رهبر جهان نسبت به ملتش در میان ۲۰۹ کشور جهان، آقای خامنهای است.»